«تحریم، مانع پیوستن به سازمان همکاری شانگهای است»، «عضویت ایران در شانگهای در گروی حل مشکل تحریمها و FATF است»، «کشورهای عضو شانگهای حاضر نیستند در بحث برجام و FATF خود را درگیر مسائل ایران کنند». موارد مذکور بخشی از ادعاهایی است که در دولت قبل از سوی برخی مدعیان اصلاحات و روزنامههای زنجیرهای مطرح شد. در آن مقطع اگر شخص یا رسانهای به این قبیل ادعاها اعتراض میکرد، بلافاصله برچسب «کاسب تحریم» و «بیسواد» و «تندرو» و... به او زده شده و آماج توهین و تخریب قرار میگرفت.
امروز بیست و سومین نشست سران سازمان اقتصادی شانگهای به شکل ویدئو کنفرانس در دهلینو هند برگزار میشود. جناب آقای رئیسی، رئیسجمهور محترم کشورمان به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران، برای اولینبار به عنوان عضو اصلی سازمان همکاری شانگهای، در این نشست به تشریح دیدگاهها و مواضع کشورمان میپردازد.
یک سؤال؛ آیا در دولت سیزدهم برجام احیا شد؟! پاسخ منفی است. سؤال دیگر اینکه آیا در دولت آقای رئیسی، عضویت کشورمان در FATF تغییر کرده و ایران شرایط این سازمان مافیایی را پذیرفت؟! باز هم پاسخ منفی است. بله، ایران بدون برجام و بدون FATF عضو دائمی و رسمی سازمان اقتصادی شانگهای شد. همانطور که بدون برجام و بدون FATF، در واکسیناسیون کرونا رکورد زده و از 700 فوتی در روز رسیدیم به رکوردهای متوالی در روزهای بدون فوتی کرونا.
حالا به این اظهارنظر توجه کنید: «عضویت ایران و نقش این کشور گام مهمی در مسیر تحقق اهداف سازمان اقتصادی شانگهای ایفا میکند...این باعث افتخار من است که فرآیند عضویت دائم ایران، در زمان مدیرکلی اینجانب بر این سازمان صورت گرفته است.»؛ این، اظهارات «ژانگ مینگ» دبیرکل سازمان همکاری شانگهای در واکنش به عضویت رسمی و دائمی ایران در این سازمان است.
جالب است بدانید که پیش از این دولت آمریکا درخواست داده بود که عضو ناظر شانگهای باشد اما این درخواست از سوی این سازمان رد شده بود. جالبتر اینکه حجم اقتصاد اعضای سازمان شانگهای، ۳۲ درصد از حجم اقتصاد اتحادیه اروپا بیشتر است. بر اساس گزارش صندوق جهانی پول، طی پنج سال منتهی به پایان ۲۰۲۳، ظرفیت اقتصادی کشورهای عضو سازمان شانگهای از اقتصاد گروه «جی 7» پیشی خواهد گرفت.
سازمان همکاری شانگهای دارای نه کشور عضو کامل، چهار کشور ناظر و ۱۴ شریک گفتوگو است. اعضای شانگهای بیش از ۳۵ میلیون کیلومتر مربع و به عبارتی حدود یک چهارم خشکی کره زمین و ۶۰ درصد از خشکی اوراسیا و همچنین بیش از ۳ میلیارد نفر از جمعیت جهان را در برمیگیرند.
اعضای این سازمان بیش از ۳۰ درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را نیز به خود اختصاص دادهاند. مجموع تجارت اعضای آن حدود ۶/۶ تریلیون دلار بوده که در ۲ دهه گذشته صد برابر شده است. همه اینها از جمله مصادیقی است که سازمان همکاریهای اقتصادی شانگهای توانسته در برابر هژمونی غرب قد علم کرده و حتی آن را پشت سر بگذارد.
جناب آقای کنعانی، سخنگوی محترم وزارت امور خارجه دیروز در بخشی از نشست خبری به نکته مهمی اشاره کرد. وی گفت: «همانطور که بارها اعلام شده عضویت ایران در سازمان شانگهای منفعت دو طرفه هم برای ایران و هم برای اعضای این سازمان دارد.»
ایران عملاً در مسیر کریدور شمال به جنوب و غرب به شرق قرار دارد. پیش از این تعدادی از کشورها در خیالی خام تلاش کرده بودند تا به نوعی جایگزین ایران در منطقه غرب آسیا شوند اما به رغم تلاشهای فراوان، ایران همچنان مهمترین کریدور برای عبور از این منطقه به آسیا محسوب میشود.
علاوهبر این، ایران بیشترین ذخایر درجای نفت و گاز جهان را بر روی هم دارد که بهشدت مورد نیاز چین و هند به عنوان دو عضو مهم پیمان شانگهای است.
وضعیت فعلی سازمان شانگهای، یکی از مصادیقی است که بر افول روزافزون آمریکا صحه میگذارد. براساس گزارشهای متعدد و به اذعان اندیشکدهها و تحلیلگران غربی، آمریکا درحال از دست دادن قدرت سیاسی، امنیتی و اقتصادی خود است.
حذف دلار از روابط اقتصادی و همکاری ویژه کشورهای تحت تحریم آمریکا، دو نسخهای است که تبعات آن مقامات آمریکایی را به وحشت انداخته است. «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه چندی پیش و پس از دیدار با مقامات چین، در مصاحبه با خبرنگاران گفته بود: «اروپا باید در برابر فشار برای تبدیل شدن به «دنبالهروهای آمریکا» مقاومت کند... اروپا باید وابستگی خود به آمریکا را کاهش دهد و از کشیده شدن به رویارویی چین و آمریکا بر سر تایوان اجتناب نماید... اروپا باید وابستگی خود به «فراسرزمینی بودن دلار آمریکا» را نیز کاهش دهد.»
همچنین «جانت یلن» وزیر امور خزانهداری آمریکا در هفتههای گذشته در نشستی در کمیته امور مالی مجلس نمایندگان آمریکا اعتراف کرد که استفاده از دلار در دنیا رو به کاهش است و تحریمها علیه ایران حتی متحدان آمریکا را به فکر استفاده از ارزهای جایگزین در مبادلات جهانی انداخته است.
اکنون حدود۲۰ کشور مورد تحریمهای یکجانبه و ظالمانه آمریکا قرار گرفتهاند و وقتی این کشورها با یکدیگر همکاری کرده و از ظرفیت اتحادیههای مختلف مانند شانگهای، بریکس و اتحادیه اوراسیا استفاده کنند، آمریکا بیش از پیش در موضع ضعف و انفعال قرار میگیرد. به عنوان نمونه، با انعقاد موافقتنامه تجارت ترجیحی با اتحادیه اقتصادی اوراسیا صادرات ایران به این کشورها در دوماهه ۱۴۰۲ نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۷۰ درصد رشد داشته است.
اتحادیه اوراسیا بازاری ۱۸۰ میلیونی برای توسعه صادرات محصولات غیرنفتی ایران دارد. نکته قابل توجه اینجاست که مذاکرات با اتحادیه اوراسیا برای انعقاد موافقتنامه تجارت آزاد با موفقیت به اتمام رسیده است. بر همین اساس نمایشگاه اختصاصی کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا ۱۳ لغایت ۱۶ آذر سال جاری در تهران برگزار میشود.
ایران دقیقا مشابه مسیری که در پیوستن به شانگهای طی کرد، در حال حاضر در تلاش برای پیوستن به سازمان بریکس است. بریکس شامل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی با پیشرفتهای اقتصادی و ژئوپلیتیک خود برای کشورهای دیگر هر روز جذابتر میشود چون از این فرضیه حمایت میکند که هر منطقه بر اساس منطقه جغرافیایی خود نیازها و منافع اقتصادی متفاوتی دارد که باید در توسعه متقابل اعضا به خدمت گرفته شود. نکته اینجاست که آمریکا و کشورهای غربی اعتبار خود را در مقابل این گروه نیز از دست دادهاند.
و اما قطعا هر ایرانی دغدغهمند نسبت به منافع ملی و عزت کشور- فارغ از گرایشهای مختلف سیاسی- از عضویت دائم ایران در شانگهای و منافع آن و همچنین رویکرد دولت سیزدهم در سیاست خارجی خرسند و شادمان شده و حس غرور و افتخار پیدا میکند. حال سؤال اینجاست که چرا این ظرفیت بسیار مهم و بزرگ و دیگر ظرفیتها و موقعیتها در 8 سال دولت مدعی اصلاحات و اعتدال نادیده گرفته شد؟!
چرا مدعیان اعتدال و اصلاحات اصرار داشتند که بر دیوار سست آمریکا و سه کشور اروپایی یادگاری بنویسند؟! چرا در دولت قبل همه چیز و حتی آب خوردن مردم به برجام و FATF و خشم و لبخند مقامات آمریکایی و اروپایی گره خورد؟!
در دولت قبل کار به جایی رسید که رئیسجمهور سابق در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت: «اگر برجام نبود، قدم به قدم حتی یک بشکه نفت را هم نمیتوانستیم صادر کنیم.» در یک نمونه دیگر، معاون رئیسجمهور و رئیسسازمان برنامه و بودجه در دولت سابق در اظهارنظری عجیب گفته بود: «شدیدترین مرحله تحریم، نفت در برابر غذا بود، اما الان در شرایطی هستیم که این بیانصافها و دژخیمان حتی برای غذا و دارو اجازه فروش یک قطره نفت را نمیدهند و اگر هم بهفروش میرسد، امکان تبادل مالی نباشد.» این رویکرد و این دیدگاه در سیاست خارجی، لطمات سنگین و خسارات هنگفتی به کشور و مردم تحمیل کرد.
ظریف در تیرماه 1400 و در پایان کار دولت مدعی اصلاحات و اعتدال، اعتراف تلخی را مطرح کرد. وی گفت: «با خوشخیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکتهای غربی از خود رنجاندیم. اتفاقی که اگر نمیافتاد نه دوستان دوران سختی رهایمان میکردند و نه با فشار حداکثری ترامپ مواجه میشدیم.» نشان به آن نشان که در دولت قبل، بیش از 8 ماه در هند و بیش از 6 ماه در چین - دو عضو مهم و کلیدی شانگهای- سفیر نداشتیم!
در دولت قبل، یکی از دولتمردان گفته بود: «شما میخواهید با دنیا مذاکره کنید؟ شما بلد هستید که با دنیا مذاکره کنید و آیا زبان دنیا را میدانید؟»؛ حال در پاسخ به طرفداران این رویکرد باید گفت که «بنشینید و زبان مذاکره با دنیا را یاد بگیرید»؛ در دنیایی که به واسطه اقدامات مخرب و جنایتکارانه دولتهای سلطهگر، «قانون جنگل» بر آن حاکم است، این اقتدار و دیپلماسی عزتمندانه است که احترام میآورد. احترامی که میوههای آن را میتوان در حوزههای مختلف از جمله امنیت، عزت ملی و اقتصاد چید و از آنها بهره برد.
مسعود اکبری