مهمترین تغییری که فصل بیست و سوم لیگ برتر را از فصول پیشین آن متمایز میکند، تصویب قانون سقف قرارداد است، که سبب میشود هیچ باشگاهی اجازه نداشته باشد مبلغی بیش از 300 میلیارد تومان برای بستن کادر فنی و بازیکنانش هزینه کند!
این قانونی است که البته بلافاصله پس از تصویب با مخالفت بسیاری از اهالی فوتبال مواجه شد و آنها معتقدند که فدراسیون فوتبال نباید جلوی رشد تیمهایی که قدرت بزرگ شدن دارند را بگیرد.
به عنوان مثال مجتبی فریدونی، مدیرعامل سابق ذوبآهن، تصویب این قانون را اینطور به چالش کشیده است: «در این مملکت رسم است وقتی نمیتوانیم "کوچکها" را رشد و ارتقا دهیم، به جای آن سعی میکنیم "بزرگها" را محدود کنیم و پایین بکشیم. تعیین سقف بودجه اصلا با آن چیزی که در اروپا و دنیا تحت عنوان رعایت توازن مالی یاد میشود ارتباطی ندارد.»
او سپس جملاتش را با اشاره به حضور تیمهای ایرانی در آسیا ادامه میدهد و با به چالش کشیدن افرادی که قانون سقف قرارداد را تصویب کردهاند، میگوید: «اگر از دایره بسته لیگ داخلی و مرزهای ایران و البته ذهنهای محدود و آدمهای کوتهبین، پا را فراتر بگذاریم، در رقابتهای آسیایی چگونه میخواهیم با تیمهای نه عربستانی بلکه با سایر رقبای آسیایی رقابت کنیم؟»
این قانون همین حالا هنوز فصل شروع نشده حسابی مسئولان دو باشگاه پرسپولیس و سپاهان را به دردسر انداخته است و طی روزهای اخیر و پس از تمدید قرارداد پیام نیازمند با سپاهان، شاهد جنگ رسانهای شدیدی میان مدیران رسانهای و روابط عمومی دو باشگاه بودهایم و توجه آنها به جای تمرکز بر وظایفی که دارند، به پیدا کردن پاسخهای دندانشکن نسبت به یکدیگر معطوف کرده است.
بیشک این شرایطی نیست که به سپاهان، پرسپولیس، تراکتور، گلگهر، مس رفسنجان، فولاد خوزستان و استقلال (استقلال هنوز سرمربی خود را نشناخته و به بازار ورود رسمی نداشته است) برای حضور قدرتمندانه در رقابتهای فصل پیش رو و همینطور لیگ قهرمانان آسیا کمکی کند و روزنامه صدای سپاهان که به باشگاه نزدیک است، آخرین شماره خود را به این موضوع اختصاص داده و با تیتر "این بلوا پایانی ندارد، بهتر است همگی تمامش کنند"، در بخشی از گزارش خود نوشته است: «بخواهیم یا نخواهیم شش الی هفت باشگاه در لیگ برتر ایران برای اینکه مدعی قهرمانی باشند یا دستکم سهمیه لیگ قهرمانان بگیرند و البته در آسیا هم بتوانند قدرتنمایی کنند همگی هزینههای بالایی دارند و این موضوعی اجتنابناپذیر است. هر کدام از این باشگاهها بخواهد به دیگری در موضوع اعداد و ارقام گیر بدهد باید منتظر باشد تا در مورد قراردادهای بالای تیم فوتبال خودش سؤالپیچ شود و با واکنشهای سریع رو به رو شود.»
سال گذشته چندین باشگاه از جمله استقلال، پرسپولیس، سپاهان و... چیزی حدود 300 الی 400 میلیارد برای بستن تیمشان هزینه کردند و طبیعی است که با توجه به تورم سرسامآوری که در کشور در تمامی زمینهها دیده میشود، این بودجه در سال پیش رو حداقل دو برابر شود.
نکته قابل توجه این است که چطور مدیران عامل این باشگاهها نظیر محمدرضا ساکت، رضا درویش، حجت کریمی، نصیرزاده، شعبابی و... وقتی در جلسه سازمان لیگ با چنین قانونی مواجه شدند، با وجود آگاهی از بودجه فصل بیست و دوم و همینطور بودجه مورد نیاز برای فصل بیست و سوم، مخالفتی با تصویب آن نکردهاند و امضای آنها پای برگههای تصویب این قانون دیده میشود!
شاید بد نباشد در این قسمت، بخش پایانی گزارش روزنامه صدای سپاهان را مرور کنیم و هشدارهایش را جدی بگیریم: «حالا باشگاههای مدعی ایران هم دو راه دارند. یا اینکه به گیر دادن، مچگیری و دعواهای رسانهای بر سر خریدهای یکدیگر تا ابد ادامه دهند با این توضیح که این روند هیچ پایان و انتهایی ندارد، یا اینکه هر کدام به دنبال خریدهای تاثیر گذار و ساختن تیمی قوی و مسلح باشند، بدون اینکه کاری به ارقام خریدهای رقیب داشته باشند و این دعواهای رسانهای را یک جایی برای همیشه تمامش کنند. اگر هم اصرار به ادامه جنجال دارند لطفا از دیگری انتظار سکوت و خویشتنداری نداشته باشند.»
به هر حال طبیعی است که اگر پرسپولیسیها به پیام نیازمند و مبلغی که سپاهان برای جذب او هزینه کرده، ایراد و هجمه رسانهای وارد میکنند، چند روز یا چند هفته دیگر این اتفاق از سوی سپاهانیها برای خریدهای پرسپولیس یا استقلال یا هر باشگاه دیگری رخ خواهد داد و به نظر نمیرسد این دعوا پایانی داشته باشد.
این را هم در نظر بگیرید که احتمالا باشگاههایی با بودجه زیر 300 میلیارد که در لیگ برتر حاضر هستند، از همین حالا بخشی از تمرکز خود را بر حساب و کتاب قرارداد باشگاههای ثروتمندتر گذاشتهاند، تا وقتی نتیجه را به آنها واگذار کردند، برای 3 بر صفر شدن بازی شکایت انضباطی کنند.
به نظر میرسد اگر این قانون از همین حالا توسط مسئولان فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ برداشته نشود، اهالی فوتبال ایران باید خودشان را آماده فصلی پر از درگیری و حاشیه کنند؛ فصلی که تنها موضوعی که در آن اهمیت پیدا نخواهد کرد، فوتبال و زیباییهایش خواهد بود.
سؤال اساسی این است آیا واقعا مهدی تاج، مسئولان سازمان لیگ و همینطور مدیران باشگاهها که به راحتی زیر برگه و قانونی جنجالساز را امضا کردند، به تبعات آن به طور کامل و از همه ابعاد اندیشیدهاند و آیا با توجه به حواشی آزاردهنده روزهای اخیر همچنان بر پیادهسازی و اجرای آن اصرار دارند؟
جالب اینکه روز گذشته مدیران پرسپولیس هم به طور واضح از عدم رعایت این قانون حرف زدند و تاکید داشتند که قانون مورد توجه آنها آمادهسازی یک تیم قدرتمند برای لیگ و آسیاست. با این وصف فعلا که دو باشگاه بزرگ پرسپولیس و سپاهان سعی دارند پای خود را از این مهلکه بیرون بکشند. باید دید اقدام بعدی تصمیمسازان این قانون و سایر باشگاهها به این واکنش قابل تامل سپاهان چگونه خواهد بود.