پس از اهل بیت علیهم السلام این رسانه هیچگاه مصون از آسیب نبوده است و یکی از آسیب های آن نیز نوع روایت واعظان بوده و هنوز نیز ادامه دارد. به طور قطع با توجه به تغییر سطح شناختی جامعه و دسترسی های متنوع در کنار دستگاه قوی تبلیغاتی مخالفان حاکمیت اسلامی، هر سخن ناپخته ای را میتواند به یک ضربه مهلک تبدیل کنده که بزرگترین رسانه دینی یعنی منبر را در معرض آسیب قرار دهد.
طی سالهای اخیر متاسفانه برخی اظهارات و روایت ها نه تنها به جایگاه روحانیت خسارت وارد کرد، بلکه با چاشنی سوء روایتهای مخالفان جمهوری اسلامی و به طور کل اسلامیت، به عنصری خطرناک برای تخریب باور و اعتماد عمومی ایجاد کرده است که نمونه های ان کم نیست. روایات عجیب و غریب از معصومین و پیامبران که برخی از آنها بیشتر به داستانهای هالیوودی شباهت دارند تا زندگی عادی معصومین. اگر هم حقیقت داشته باشند فهم عمومی جامعه پذیران آن در کنار دیانت نیست.
از موضوع یخچال در خانه حضرت علی(ع) تا داستان گرسنگی حضرت زهرا(س) و کمربند چرمی رسول خدا که همگی به نوعی دستاویز دشمن برای حمله بیشتر به نهاد روحانیت و بیشتر از ان به دین تبدیل شد. برای تحلیل بیشتر این اظهارات و به طور کل انحراف برخی واعظان از مسیر هدایت و آسیب شناسی آن سراج24 گفت و گویی با حجت الاسلام والمسلمین ایمان ضرابی پژوهشگر تاریخ، اسناد حوزه و دانشگاه داشته است.
سوال: جناب ضرابی، اخیر شاهد برخی سخنرانی ها حتی از سوی واعظان بنام هستیم که نه تنها مستند تاریخی ندارند، بلکه در میان روحانیت نیز با مخالفت های جدی روبرو شده است. ابتدا بفرماید مخاطب اینگو سخنان که به قول شما آسیب زا است چه کسانی هستند؟ اصلا مخاطب شناسی در این سخنان دیده می شود؟
ضرابی: در مورد اینکه مخاطب شناسی در این سخنان وجود دارد متاسفانه باید اعتراف کرد خیر. یکی از اساسی ترین مساله در بحث سخنرانی که باید سخنران به آن ویژه داشته باشد بحث مخاطب شناسی است. مخصوصاً در این برهه زمانی که دشمنان اسلام بدنبال دستاویزی برای استخفاف مفاهیم دینی در نگاه مردم این عصر دارند و با استفاد از فضای مجازی و سلطۀ آن بسرعت مشغول به بازی گرفتن اسلام میشوند. من واقعا نمیدانم چرامنی که دم از مسلمانی میزنم و خود را هادی مردم میدانم انقد از روش و سیره قرآن ،رسول خدا (ص)و اهلبیت عصمت و طهارت (ع)دور هستم.
در جامعه شناسی تبلیغ ما معتقدیم که اگر بهترین حرف ها را هم بزنیم اما مخاطب خود را نشناسیم کار عبس کرده ایم. خطیب باید مخاطب شناس باشد تا حرف سنگینی نزند که مخاطب نتواند هضمش کند. مخصوصاً در این دوره و زمانه که مخاطبین ما همین مقدار که اینجا نشسته هستند، نیستند و صدا و تصویر ما شاید میلیون ها بازدید را بدنبال داشته باشد. یک نفر هنوز اوّلیات دین را نشناخته یهو میبینید در سخنرانی در مورد فضائل یا کرامتی از امام معصوم(ع)چیزی می گوید که مخش سوت میکشد بعد مخاطب تصور میکند کل دین همین چیزهایی هست که با عقل و منطق بیگانه هستند؛
حال میبینیم یکسری معاند هم این سخنرانی ها را دست میگیرند و با صدای بلند به کل دنیا میگویند که دین اسلام را ببینید این است دینی که آن را برترین ادیان معرفی میکنند. عین این میماند که یک کتاب رو بجای اینکه از مقدمه شروع کنید، یهو از صفحه ۵۰ وارد کتاب بشید. این بندگان خدا هنوز نمیدونند نبوت و وحی چیست بعد به یکباره سخنران میگوید "پیامبر دید خدیجه چند روز گرسنه است بند کمربندش را کَند و گفت این رو میل کن".
با ندانم کاری ما سر دین خدا دارد بردار میرود. این چه بساطیه که برخی به راه انداختند. آقا از این حرفا درس بگیرید. بله دشمن کارش دشمنیه و تمسخر و استهزا دشمن هم برای اهل ایمان نباید مهم باشد. اما اگه ما توجهی به جامعه شناسی تبلیغ در عصر کنونی نداشته باشیم، اگر ما بجای دید وسیعتر فقط نوک بینی خود رو ببینیم آنوقت چطور میشود؟ چرا منابر ما خالی از مباحث اعتقادی و شبهات شده است؟ چرا ذائقه مردم را به سمت داستانهای محیّر العقول سوق میدهید بجای ساختن زیربنای محکم دینی نسل جوان.
پاسخ اصلی به سوال شما و ترس جدی من وضعیت سخنرانی سخنرانان ما هست که متاسفانه دارد ناخواسته ضربه و آسیب زننده شده و بقولی تاثیر عکس بجای میگذارد و اون هم سلیقه و زکاوت در انتخاب محتوای سخنرانی هست. من واقعا تعجب میکنم چرا وعاظ و سخنرانان ما توجهی به این موضوع نمیکنند و گاهی اوقات محتوایی را تولید میکنند که واقعا خود ما از شنیدنش بخدا پناه میبریم.
سوال: علاوه بر این آیا نسل جدید این اظهارات که را می پذیرند یا اینکه باعث پس زدگی بیشتر آنان نسبت به اعتقادات و هویت اسلامی آنان خواهد شد؟
ضرابی: این دست روایات عمدتا سنگین که اهل معنا آنها را درک میکنند گره ای از نسل جوان ما در دین داری باز نمیکنند و فقط به ابزاری برای پرکردن منابر برخی از سروران که صرفاً در لحظه یک هیجانی ایجاد میکند. باید گفت که نه تنها این مباحث و سخنان هیچ خروجی تربیتی یا اعتقادی برای فرد ندارد، بلکه از سوی دیگر برای کسانی که تشنه بهرمندی از معارف هستند بی اعتمادی و بی میلی ایجاد میکند.
به طور حتم جوانان با ناامید شدن از چنین اظهارات سخنانی، به هر دری می زنند تا به کسی برسند که جانشان را به معنویت گره بزند. حال خدا رحم کند که چنین فردی سر از نحله های انحرافی در نیاورد. ما باید دست اینها رو بگیریم و شیوه راه رفتن بیاموزیم راه رفتن در مسیر قرآن و اهلبیت(ع). خدا میداند دانشجوهایی به بنده مراجعه میکنند که خدا باور و قبلا هیاتی و مسجدی بودند، اما یهو میبینم سر از خودشناسی و خداشناسی غرب یا بودا در میاورند. علت این است که ما نتوانستیم با مباحث علمی خودمان اعتماد آنها را جلب کنیم و بجای اینکه اول به آنها درس امامت و امام شناسی بدهیم، رفتیم سراغ بیان روایت های عجیب و غریب و دور از معادلات زندگی بشری.
سوال: تا به امروز این اظهار نظرات آن هم در پشت تریبون های رسمی چه اثراتی را ایجاد کرده است؟ به صورت مصداق وار به این اثرات اشاره کنید؟ به نظر شما با توجه به آسیب زایی اینگونه اظهارات، چطور این افراد همچنان تریبون های بزرگ و مهم کشور را در اختیار داشته و مانعی برای آنان وجود ندارد؟
ضرابی: چون سر صحبت ما و نگاه ما عام نگری است، بنده هم از منظر عام به قضیه نگاه میکنم. لذا بنده معتقدم که این دست حکایات و روایاتی که برخی در سخنرانی مخصوصاً ایام مناسبتی اهلبیت (ع)ایراد میکنند که بعضی از آنها برای بسیاری عجیب و باورنشدنی هست که تماس میگیرند با ما تا صحت و سقم آن را در بیاورند.
اگر صرف این داستانها موثر بودند بازار و ادارات و دانشگاه و حوزه و ... باید وضع بهتری داشتند. بعنوان نمونه اون بازاری که دیشب پای صحبت من شنید که گفتم فلان امام کل دنیا را در تخم مرغ جا داد، امروز بیشتر به حلال و حرام کسب و کارش دقت میکند؟ یا اگه به او یاد بدهیم چطور اهلبیت (ع) را الگوی بازار و خانه خود قرار دهد؟
واقعا با این داستانهای دور از ذهن شنوندگان، چه گره ای از اخلاق و اعتقاد این مستمعین باز کردهایم، اون بزرگواری که سخنور است، باید بداند اشتباه شخصیت بزرگ هم نتیجه بزرگ دارد و آثار مخربتری را برجای خواهد گذاشت. چرا که فرد با اعتماد کامل به سخنان شما گوش میدهد و شما درواقع دارید به نفس او غذا میدهید و اگر غذا سنگین باشد یا ناسالم بمانند، جسم مخاطب بیمار میشود و غذای ناسالم یا سنگین را پس میزند.
در مور اینکه این افراد همچنان تریبون روحانیت و منبر را در اختیار دارند باید بگویم شاید دلیلش این باشد که دعوت کنندگانشان هم موافق این حرفها هستند. فکر میکنند به این شیوه و با اسم و رسم برخی سخنرانان محفل پر رونق تری دارند و خب شاید هم در حال حاضر جمعیت قابل توجهی گرد این سخنان جمع شوند. اما بنده نگران 20 سال آینده هستم و نسلی که پرسشگر هستند و ما پدر و مادرهای آنها را از حقیقت دین آگاه نکردیم و پدر و مادرهای ناآگاه فرزندان بس ناآگاه تر از خود با فضای مجازی پر از شبهه وارد جامعه میکنند. فرزندانی که نمیشود با چند داستان ضعیف السند منبر پُر کن، آنها را با اهلبیت (ع)آشنا کرد که با تاسی از سیره ائمه(ع)اخلاق مدار و با معنویت باشند.
سوال: اینگونه سخنان که بعضا نقض آن نیز در فضای علمی تایید می گردد چه تاثیری بر اعتماد اجتماعی به بزرگترین رسانه یعنی "منبر" روحانیت دارد؟
ضرابی: قطعا باعث پس زدگی بیشتر میشود؛ زیرا همانطور که عرض شد ما زیربنایی برای اعتقادات آنها ایجاد نکردیم. عده ای از ابتدا خواستند علی(ع) را با داستانهای عجیب معرفی کنند و بجای علی شناسی عقلی، علی شناسی احساسی را در پیش گرفتند. یعنی بجای پرورش شعور فقط شورآفرینی میکنند و حال آنکه شعور رجحان دارد؛ شما به ادعیه های موثر از اهلبیت ملاحظه کنید؛ مثلا زیارت جامعه یا صلوات شعبانیه در عین اینکه لحن دعا دارد، اما در عین حال در پی معرفی بشری اهلبیت است. این نشان میدهد مثلا امام زین العابدین(ع) یا امام هادی(ع) به دنبال معرفی اصولی، عقلی و استدلالی امام در غالب دعا هستند و تکلیف نسل های شیعه را در ادوار تاریخ برای زنده نگاه داشتن فرهنگ امامت مشخص کردند و آن زیر بنایی که عرض کردم را شما اینجا کاملا میبینید.
اگر قرار بود اهلبیت(ع) برای عموم مردم امام را با یک تصویر خارق العاده معرفی کنند،در همین دعاها سزوار بود داستانی بیان میکردند که هوش از سر هر شنونده ای بپرد؛ اما چنین نکردند و بجای آن با زبان منطق و استدلال وارد شدند و شئون خاص پیامبر و امام برای راه رفتگان مسیر هدایت متوجه کرامتی خاص بوده و نه بادیه نشین حرف نشنیده.
من در اینجا از همه سروران مخصوصا سخنرانان جوان خواهش میکنم در انتخاب موضوع و بیان محتوا دقت بیشتری داشته باشند. کارهای زیر بنایی اعتقادی با مستمعین خودشان داشته باشند؛ آنهم به شیوه ای نو و خلاقانه که خسته کننده نباشد و بجای بیان خواب های بی اساس و داستان های غیرمنطقی و روایات داستانی ضعیف یا حتی صحیح و معتبر غیرقابل هضم، به بیان مباحث اساسی که باعث تعالی و رشد مستمعین میشود بپردازند.
سوال: پیامد اظهارات به قول شما احساسی و منبرپُرکن بر جایگاه روحانیت چیست؟
ضرابی: مسئله ای که واقعا این روزها با توجه به توسعۀ ابزار تبلیغ و خطابه ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده و صادقانه بگم بنحوی این موضوع دارد به یک گرۀ بزرگ تبدیل میشود و متاسفانه هیچ یک از ارگانهای فرهنگی و متصدیان امور تبلیغی بعنوان یک دغدغه و یک معضل بزرگ بهش نگاه نمیکنند مسئله سخنان برخی از حضرات است که
ببینید جامعۀ روحانیت در حساسترین مقطع زمانی خودش قرار دارد، و متاسفانه دشمنان حجمه های وسیعی را با ابزارهای روز علیه روحانیت بکار میبرند و در پی ایجاد فاصله و شکاف بین مردم و روحانیت هست که خوب البته این چیز تازه ای نیست؛ البته منکر این مطلب هم نیستیم که در این لباس روحانی نماهایی هم بوده و هستند که با عملکردشان در واقع آب در آسیاب مخالفان می ریزند و با رعایت نکردن ذی طلبگی مایۀ خجالت روحانیت خدمتگزار را فراهم میاورند.
جریان مخالف بنحوی از خواب ما استفاده کرده که حتی برخی سخنرانان کت و شلواری و بقول معروف مکلا که یک روزی با قلاب گرفتن همین روحانیون بالا رفتند و سخنران شدن علنا در سخنرانی هاشان از تعابیری استفاده میکنن که بوی برائت طلبی از آن استشمام میشود. حتی چندی پیش یکی از دوستان ویدیویی را برای بنده ارسال کرد که یکی از همین سخنران های مکلا برسر کشمکش با یکی از هنرمندان تو بخشی از صحبت هاش میگوید خدا رو شکر ما در خانواده روحانی هم نداریم و قس علی هذا؛ این سیل جدایی طلبی و فاصله گرفتن ها میتواند خطرناک باشد مخصوصاً برای نسل جوان ما.
مثلا با وجود اینکه طبق آمار تعداد کل طلبه سال اولی تا مرجع تقلید کمتر از ۳۰۰هزار نفر هستند که از این تعداد حدود ۵درصد شاغلن هستند، اما بسیاری حتی از جامعه روحانیون، روحانیت را عامل اصلی مشکلات کشور می داند. امروز حتی سطح بالای حوزه با حقوقی زیر ۲میلیون تومان زندگی میکنند. ببینید این متاسفانه نگاهی هست که جریان مخالف برای روحانیت درست کرده و با کمال تاسف باید عرض کنم که حوزه یا بزرگان حوزه یک اتاق فکر ندارند که بنابر شرایط زمان در فکر علاج این حجمه ها باشند و از ابزارهای امروزی به دفاع بپردازند تا بین روحانیت و مردم فاصله ایجاد نشود.