سینمای ایران از دوران شیوع کرونا وضعیت بغرنجی پیدا کرد، ترس از خاموش شدن چراغ سینما بدلیل مشکلات اقتصادی مردم تا جایی پیش رفته است که امروز بسیاری از اهالی فن و سینماگران بدون توجه به ساختار و محتوای یک فیلم، تنها بدلیل فروش بالای ۱۰۰ میلیاردی آن ذوق زده شدهاند.
روزی فیلسوفی نوشته بود «بازار گورستان است» و اگر هنر و هنرمند درگیر معادلات آن شوند خیلی زود فراموش میشوند. با این همه فیلم سینمایی «فسیل» ۱۰۰ میلیاردی شد و در حالی عنوان پرطمطراق پرفروشترین فیلم سینمای ایران را بهدست آورد که نه فقط از نظر زیباییشناسی هنری و فرمشناسی سینمایی بلکه اثری از محتوای فرهنگی قابل توجه نیز در فیلم دیده نمیشود تا پر فروشترین فیلم سینمای ایران فقط به صِرف سرگرمکردن و خنداندن به هر شکل ممکن، ۱۰۰ میلیاردی شود.
پذیرفتن قوانین بازار به آثاری چون «فسیل»، خصلت کالایی میبخشد و موجب پیدایش «صنعت فرهنگ» میشود. مخاطبان این گونه صنعت، همواره مصرفکننده باقی خواهند ماند و در مقابل آثار هنری هیچ خلاقیتی از خود نشان نخواهند داد.
شاهپور عظیمی؛ منتقد، مترجم و مدرس در پاسخ به این پرسش که اساساً معادلات فروش در سینمای ایران بر پایه چه مؤلفههایی استوار است، تأکید میکند:« اساساً هیچ مؤلفهای! ما در سینما فیلم بسیار خوبی داریم که اصلاً فروش نمیکند، در مقابل فیلم بسیار بدی هم داریم که فروش بالایی دارد. زمان تولید، اتفاقهای اجتماعی پیش و پس از نمایش یک فیلم و مؤلفههای دیگری که شاید مختص جامعه ماست روی فروش تأثیرگذار است.»
واقعیت همین است که «فسیل» با هوشمندی سازندگانش توانسته از شرایط فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی جامعه نهایت استفاده را ببرد و در راه رسیدن به هدفش برای فتح گیشه، از فرمول ساده و امتحانپسدادهای استفاده کند؛ فیلم از یکسو با بردن بخشی از قصه به پیش از انقلاب، با نمایش تصاویری پر از رنگ و نور و رقص و شادی؛ شلوارهای دمپا گشاد، خط ریشهای بلند، کراوات و پاپیون، مردان خوشپوش و زنان زیبا، گنجاندن «شهرام شبپره» و «سیاوش قمیشی» بیدلیل و بهانه خاصی، در حد چند پلان کوتاه برای استفاده در تیزر فیلم و کشاندن چند نفر بیشتر به سالن سینما و خاطره بازی و زنده کردن نوستالژیهای دهه ۵۰ و از سوی دیگر با به کما بردن شخصیت اصلی داستان یعنی اسی عمویی و ایجاد تناقضات ذهنی او بین زمان قبل از انقلاب و بعد از انقلاب توانسته موقعیتهای خندهداری ایجاد کند.
گرچه باید گفت زمانیکه قیاس بین این دو دوره در «فسیل» را در کنار فیلمهایی چون «نهنگ عنبر» و «هزارپا» میگذاریم کاملا مشهود است که سازندگان «فسیل» بسیار محتاطانه و بدور از غرض ورزیهای سیاسی اینکار را انجام دادهاند.
کریم امینی _کارگردان_ درباره عدم نگاه تند و تیز به نیروهای انقلابی و شوخیهای غیراخلاقی به آنها در گفتگویی گفته است:«براساس تجربیات فیلمسازی که داشتیم مانند «دینامیت» که برخی دلخور شدند، تلاش کردیم تا این بار فیلم به نوعی ساخته نشود که منجر به ناراحتی قشر خاصی شود و از این منظر دقت کردیم.
تمام 80 میلیون نفر مخاطب فیلم ما هستند و نباید جوری باشد که به کسی بر بخورد بلکه باید همه رضایت داشته باشند و فیلمی باشد که همه مردم با آن ارتباط برقرار کنند و اگر موردی در فیلم مطرح میشود، عادلانه باشد.»
«فسیل» همانطور که گفته شد داستانی تکراری با المانها و شخصیتهایی کلیشهای دارد و از منظر ساختار هنری نمره قابل قبولی نمیگیرد اما انصافا باید گفت فیلمساز برای خنداندن مخاطب به هر اراجیف و شوخیهای مبتذل و جنسی متوسل نشده است. شاید از همین رو است که محمد صابری تعبیر کمدی مبتذل را درباره فیلم «فسیل»، نادرست دانسته و میگوید: «با این عبارت همراه نیستم؛ لااقل «فسیل» را مصداق سینمای مبتذل نمیدانم. به عنوان یک خبرنگار حوزه سینما تاکید میکنم، فروش فیلمهای «فسیل»، «انفرادی» و «دینامیت» به نفع سینمای ایران بوده است و نمیشود اقتصاد سینما را از تحولاتش نادیده گرفت.»
خود فیلمساز هم درباره استفاده از شوخیهای درست و عدم بهکارگیری الفاظ نامناسب با هدف خنده گرفتن از مخاطب در این فیلم معتقد است: «ادبیات و لحن هر فردی متناسب با نگاهش نسبت به جامعه تعیین میشود و این فیلمساز است که تصمیم میگیرد چه جنس شوخیهایی در کمدیاش داشته باشد. من «فسیل» را با این نگاه ساختم که هر قشری از جامعه با هر سنی به همراه خانواده بتواند به تماشای آن بنشیند.»
همه منتقدان در باره کمک فروش فیلمهایی چون «فسیل»، به سینمای کشور هم نظر نیستند. یکی از منتقدان میگوید: ابتذال همان پیشپاافتادگیست، رفتار کلیشهای، گریز از اندیشیدن و بازاندیشی، سادهگرایی افراطی که تا حد ساده لوحی میرود، و سرانجام با نادانی شرم آوری همراه میشود. این منتقد سینما میگوید: نوشته یا «اثر هنری» پیشپاافتاده معنایی یکه را به شیوهای نااندیشیده منتقل میکند. ابتذال گریز از چندمعنایی، چندگانگی، و مقاومت در برابر ابهام است.
ابتذال در لغت به معنای لباس کار، لباس کهنه پوشیدن، از این جا بود که ابتذال شد: «دارای کیفیت بی ارزش، دارای وضع غیر مطلوب». البته نمی توان چندان به ریشه لغت چسبید چون تنقاض های آشکاری در آن نهفته است.
حسین بهرامی کارشناس سینما معتقد است: «شاید اگر فیلمساز در کنار خنداندن صرف بیشتر به عمق داستان و تأثیرگذاری آن بر ذهن مخاطب فکر میکرد و مثلا روی موضوعاتی چون ظلم و ستم حکومت شاهنشاهی بر مردم و فضای خفقان آور فضای هنری در آن دوران و یا جنایات منافقین با محوریت شخصیت صفا بیشتر مانور میداد، «فسیل» به فیلمی پرفروش و در عین حال ماندگار در تاریخ سینمای ایران تبدیل میشد.»