21 شوال سالروز فتح اندلس به دست مسلمانان است. روزگاری در سال ۹۲ هجری، مسلمانان در جنوب اروپا، از اسپانیا تا جنوب فرانسه قلمرویی اسلامی ایجاد و حدودا ۸۰۰ سال بر آنجا حکومت کردند. این قلمرو، سر منشا تمدّن شد و علم در اروپا از همان تمدّن اندلسیِ قرون اوّلیهی اسلام شکوفا گردید. شکوفایی علم در آن سرزمین، چنان چشمگیر بود که حتی تاریخ نگاران و مستشرقان غربی نیز نتوانستند از شکوه آن تمدن چشم بپوشند.
حاکمیت مسلمانان در اندلس که حدود هشت قرن به طول انجامید و در این مدت، فراز و نشیبهای بسیاری را شاهد بوده است، تمدنی شکوفا و ارزشمند را در قلب اروپا پدید آورد که آثار بسیار شگرف و قابل توجهی را در پی داشت. جالب آن است که این درخشش علمی و فرهنگی دقیقاً مصادف با دورانی است که اروپا گرفتار رکود علمی قرون وسطی است به حدی که دکتر لارتینز مونتابث خاورشناس اسپانیایی نیز در این باره چنین گفته است: «اگر حاکمیت هشت قرنی اسلام بر اسپانیا نبود، هرگز این کشور وارد گردونه ی تاریخ تمدن نمیشد.»
در طول این دوران (زمامداری مسلمانان بر سرزمین اندلس)، دانشمندان، شاعران، ادیبان، متفکران و نویسندگان بزرگی از میان مسلمانان در اندلس ظهور کردند و تمدن اسلامی در این سرزمین با بهره گیری از آموزههای دینی مبنی بر کسب علم و دانش، به درخشش کم نظیری دست یافت و دانشمندان اندلس آثار ارزندهای در رشتههای گوناگون علمی تقدیم جهان علم و معرفت کردند.
پس از این دوران بروز و ظهور، سقوط اندلس و خروج این سرزمین از حوزه اسلام، معلول عوامل گوناگونی بود و در کنار تنش و اختلاف میان مسلمانان اندلس بویژه در دورههای ملوک الطوائفی و نزاعهای گوناگون میان حکومتهای استقلال یافته، دلایل فرهنگی و تلاش هدفمند اروپاییان برای گسترش فساد در میان مسلمانان اندلس را نیز میتوان از جمله دلایل این سقوط برشمرد.
اگر به مهمترین دلایل سقوط سرزمین اندلس با ابزارهای مسیحیان نگاه دقیق و جامعی داشته باشیم، قطعا میتوانیم نکته ها و عبرتهای تاریخی آن را هم دریابیم و هر کشوری را از اندلسی شدن نجات دهیم.
نفوذ در بدنه حاکمان اسلامی و دولتمردان اموی در آن زمان و فریب آنها برای کاهش قدرت نظامی مسلمانان، ضعف دریایی مسلمانان و افزایش توان نظامی اروپاییان و طمع چشمگیرشان برای اشغال اندلس و اخراج مسلمانان از آن، جنگ داخلی در مغرب و آفریقا، دور بودن اندلس از مرکز جهان اسلام (خاورمیانه امروز)، حکومتهای ملوک الطوائفی در برهههایی از تاریخ این سرزمین و کاهش قدرت و یکپارچگی ملی و افزایش نزاع و تفرقه با عملیات روانی و نفوذ، انحراف حاکمان اندلس از فرهنگ اصیل اسلامی و خیانت آنها و پناهنده شدن به مسیحیان، تلاش گسترده مسیحیان برای اسلام زدایی و دور کردن مردم اندلس از آموزههای اسلامی با باز شدن مدارس مجانی از سوی مسیحیان و ورود مسلمانان به آن مدارس، استفاده از دختران زیباروی مسیحی و تحریک جنسی جوانان مسلمانان و ترویج فساد و شرابخواری در بین جوانان مسلمان توسط پاپ با توزیع رایگان شراب و مجموعه ای از این عوامل سبب شد که مساجد به کلیسا و کلیسا به موزه تبدیل شود و دیگر اثری از اسلام در آنجا باقی نماند!
در واقع یک مجموعه عوامل نظامی، سیاسی ، مذهبی و اخلاقی همراه با سیاستی مبتنی بر ایجاد تفرقه و خونریزی و شکنجه و تفتیش عقاید منجر به تحریم زبان و لباس عربی و لغو آداب و سنن مسلمانان و مصادره اموال و در نهایت اخراج آنان از اندلس شد.
و اینچنین است که شعار زن، زندگی، آزادی قدم به قدم از مرحله حرف به عمل می آید و تنها هدف و برداشتش از این شعار، قبح زدایی، عادی سازی گناه، و گسترش روابط بی بند و بار و بدون ضابطه و اسم رمزی جهت تسلط بر حاکمیت میشود.
اهل بصیرت کسانی هستد که از حوادث تاریخی عبرت می گیرند و با به کارگیری عبرت ها از تکرار آن جلوگیری می نمایند! چرا که این خطرات همیشه و در همه عصرها و مکانها وجود دارد و عوامل ظهور تا سقوطش مشابه هم است!
اگر اندلس اسلامی پس از هشتصد سال با ترویج فساد و بی بند و باری و تباه شدن فکر و اندیشه مسلمانان در برابر دشمنان سرتسلیم فرود آورد، اکنون نیز ممکن است در مدت خیلی کوتاه تری چنین بلایی بر سر کشور اسلامی ما بیاید و اگر غفلت کنیم و از تاریخ اندلس عبرت نگیریم چه بسا این قصه غصه دار تکرار گردد.
هم اکنون رمز پیروزی، ایجاد وحدت بین مسلمین و مسئولان نظام و پافشاری بر اهداف و اصول اولیه این انقلاب است. شعارهای عوامل بیگانه داخلی و خارجی باید برای ما به مثابه تقلب در امتحان باشد، تا دیگربار آن اشتباهات را تکرار نکنیم! و بدانیم هر حکومتی در دوران اوج خود دچار فتنه ها و بحرانهایی خواهد شد که تنها با زیرکی و بصیرت میتوان از آن به سلامت عبور کرد ان شاءالله.
صفورا ترقی