در پی گسترش دیپلماسی فرهنگی یا همان قدرت نرم از سوی کشورها مختلف در سراسر دهکده جهانی و توسعه ارتباطات ماهوارهای یا صعودی شدن ضریب نفوذ اینترنت یکی از راهکارهای مورد استفاده از سوی دولتها برای انتقال فرهنگ، بازنمایی تمدن یا اثرگذاری در سبک زندگی جامعه هدفشان تولید و پخش فیلم و سریالها یا حتی در پارهای از موارد بازیهای کامپیوتری و چاپ و نشر کتاب است.
به گفته کارشناسان اگرچه با ورود صفرو یکهای مجازی به زندگی حقیقی مردم در کنار توسعه فناوریهای نوین در ارتباط ماهوارهای کلاً درگاههای دسترسی مخاطبان به محتوا نسبت به گذشته بسیار متفاوت شده است، اما از گذشتههای دور تا همین امروز در عصر ارتباطات؛ تولید و پخش فیلم یا سریال در قالبهای مختلف به دلیل همذات پنداری مخاطبان با کاراکترها و شخصیتهای داستانی آنها یکی از کاربردیترین شیوههای اثرگذاری در میان مخاطبان شناخته شده و کشورهایی در این زمینه امکانی در اختیار دارند در تلاش هستند با استفاده دقیق از این امکان در جامعه هدفشان اثرگذاری داشته باشند .
به عنوان مثال پس از پایان جنگ جهانی دوم؛ هالیوود دستبکار شد و با تولید انواع فیلمها و سریالها نسبت به القاء ابرقدرت بودن، آمریکا در مقابل دیگران حجم بالایی از فیلم و سریال را روانه بازار کرد تا به این ترتیب علاوه بر مجرم جلوه دادن نازیها، آمریکاییها را علیرغم تمام جنایاتشان مثل بمباران اتمی ناکازاکی و هیروشیما به عنوان منجی دیگران به نمایش بگذارد، یا حتی بعدتر در دهه شصت میلادی با استفاده از همین ابزار پر از رنگ و لعاب، سبک زندگی آمریکایی یا عبارت دیگر واژه "سرزمین فرصتها" را برای مهاجرت به آمریکا در سراسر دهکده جهانی تثبیت کند و این روند تا همین امروز برای تحریف واقعیات یا وارونه نشان دادن تاریخ - نمونه بارز آن موضوع هولوکاست یا جنایات آمریکا در کشور ویتنام - و القاء نظرات تعیین شده در اندیشکدههای آمریکایی و صهینونیستی با استفاده از محتوای سینمایی یا تلویزیونی را ادامه داد.
این درحالی است که در نقطه مقابل سایر کشورها نیز رفته رفته با توجه به اهمیت استفاده از دیپلماسی فرهنگی یا همان قدرت نرم و جایگاه ویژه محتوای تلویزیونی و سینمایی در همین مسیر گام برداشتند تا بتوانند با ارائه تصویری دقیق و روایتی صحیح از تاریخ، تمدن، سبک زندگی و اندیشه خودشان مقابل دیگران ایستادگی کنند و به نوعی مانع از اثرگذاری محتوای خارجی در سبک زندگی متعارف داخل مرزهایشان باشند.
در کشورمان ایران نیز اگرچه از گذشته فعالیتهایی برای استفاده از این ابزار جهت بازنمایی تاریخ، تمدن و واقعیت کشورمان انجام شده است، اما با درنظر گرفتن اهمیت استفاده از دیپلماسی فرهنگی یا همان قدرت نرم در دورهای که علاوه بر تهاجم فرهنگی شاهد اجرای پروژه ایران هراسی هستیم؛ لازم است در استفاده از ظرفیت فیلم و سریال ایرانی در مقابل این جبهه نه در موضع پدافند بلکه در حالت آفندی گامهای استوارتری برداریم و خوشبختانه استفاده از این روند در دولت سیزدهم به شدت مورد توجه قرار دارد. زیرا کشورهای مدعی در ساخت فیلم و سریال، امروزه قدرت سیاسی، نظامی، اقتصادی یا بطور کلی خط و مشی خودشان را با زبانِ هنر به نمایش میگذارند.
این درحالی است که طی چند سال اخیر، ترکیه به عنوان همسایه شمال غربی کشورمان با اشتراکهای فرهنگی و تاریخی تقریباً مشترک ایران توانسته در این زمینه گامهای موثری بردارد و با ساخت سریالهای مختلف در جوامع هدفش از آمریکای لاتین گرفته تا کشورهای حاشیه خلیج فارس یا حتی آسیای میانه و جنوب شرقی آسیا اثر گذاری داشته باشد که البته در ایران نیز نظر برخی مخاطبان را به خود جلب کرده است. سریالهایی که مدتی سریالسازان کشرومان نیز در شبکه نمایشخانگی به لاکچریبازیها و سبک زندگی مدرنش علاقهمند شده و به کپیبرداری از آنها روی آوردند.
در همین زمینه و برای رسیدن به واقعیت اینکه ترکیه چگونه توانسته با استفاده از ابزار سینما و تلویزیون بخصوص ساخت سریال در دیپلماسی فرهنگی خود گام بردارد و ایران دارای چه فرصتهایی است، گفتوگویی با حسن دیدبان، وابسته فرهنگی سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در استانبول داشتیم که وی در سخنانش به نکته جالبی اشاره کرد و گفت: اصلاً سریالهای ساخته شده در این کشور با واقعیت جامعه ترکیه مطابقتی ندارد.
به گفته دیدبان نه آنها چنین سبک زندگیای دارند و نه مردمانش خیلی طرفدارِ ساخت چنین سریالهایی؛ اما ترکیهایها بیشتر علاقمند سریالهای تاریخی هستند، تا بتوانند به واسطه آنها نسبت به گذشته خود یا همسایگان اطلاعات دقیقتر و بیشتری داشته باشند.
او همچنین معتقد است اثرگذاری سلبریتیهای ترکیهای در میان جامعه خودشان تنها مربوط به هنر یا حواشی مرتبط با آن است و بطور کلی سلبریتیهای ترکیه توجه یا اثرگذاری در مسائل سیاسی ندارند و اگر هم بعضاً نسبت به اینگونه مسائل اظهار نظر کنند خریداری میانِ مردم ندارد.
* بگذارید مصاحبه را با این سؤال آغاز کنم؛ ترکیه صنعت سریالسازی قویای دارد، تاجایی که امروز خیلی از سریالها و فیلمهای ساخته شده ترکیه در پلتفرمها یا در فضای مجازی عرضه میشود و اتفاقاً ایران هم به عنوان یکی از جوامع هدف این سریالها شناخته میشود و در مقابل ایران نیز در راستای تولید سریال گامهایی برداشته، آیا تبادلی در این زمینه میان دو کشور داریم، یا بطور کلی ساخت آثار مشترک و تبادل سریالها بین دوکشور به چه صورت است؟
در واقع به نام آن شرکت ترک در پلتفرمها بارگذاری و به نمایش گذاشته میشود تاکنون این کار نشده است. شنیدم این اواخر در پلتفرمها برخی از تهیهکنندگان آمدهاند و به صورت مشترک با شرکتهای ترکیهای سریال و فیلمهای سینمایی میسازند.در پلتفرمها یا در شبکههای مختلف باید در سطح وسیعی کار انجام شود که هنوز موفق نشدهاند اما برای ساخت فیلم و سریال مشترک، مشکل خاصی نیست و میتوانند براساس بخش خصوصی ترکیه که بیشتر در این بخش، فعالیتها پیش برود و بر این اساس تفاهمنامهها و قراردادها منعقد شود.
ماجرای اختلاف «مست عشق» همراه با یک ادعا
* اجازه دهید درباره این همکاریهای مشترک یک مثال بزنم که البته در رسانهها خیلی هم حاشیه ساز شد و خیلی مورد بحث قرار گرفت؛ بحث فیلم «مست عشق» بود که حسن فتحی کارگردانی کرد و به زندگی مولانا پرداخته شد. جایی خواندم که ترکیه در واکنش به این پروژه اعلام کرده مولانا، شاهنامه و حتی نوروز متعلق به این کشور است. این نکته چقدر صحت دارد و آیا در اختلافاتی که برای فیلم حسن فتحی اتفاق افتاد و بحث فضاسازی رسانهای مطرح بود تنها مورد است یا موارد دیگری وجود داشت؟
در مورد بحث شاهنامه و مولانا و نکتهای که ترکیه اعلام کرده، چنین چیزی نیست. البته بحثهایی در این زمینه وجود دارد و ثبت شده و براساس آن، ترکیه برنامهریزی کرده تا از این فرصت برای جذب گردشگر و معرفی ترکیه بهره ببرد. اینها مشترکات فرهنگی دو کشور است. امکان دارد ما هم از این فرصت استفاده کنیم. بیشتر پروپاگاندای رسانهای بود و واقعیت این است باید از این فرصت استفاده کنیم وگرنه شاهنامه و آیین نوروز متعلق به ایران است. اینها (ترکیه) هم ادعایی ندارند. البته درباره مولانا بحثهایی هست که آنها هم مشترکات فرهنگی دو کشور است و دو کشور میتوانند فیلم و مستند در این باره بسازند. اما اینکه اشاره کردید اختلافات درباره فیلم «مست عشق» فضاسازی رسانهای بود و یا نکتهای دیگر؛ موضوع بحثهای مالی بود که باعث بروز مشکل شد بین گروه ایرانی و آن شریک ترکیهای اصلا موضوع خاصی نبود که روند خودش را داشت و امروز هم میبینیم بعضاً همکاریهایی در جریان است.
مشکل توزیع بینالمللی آثار نمایشی ایران
* خوب برسیم به کارکرد سریالها، همانطور که میدانید کشور ترکیه با استفاده از تولید سریالهای تلویزیونی در تلاش است که جاذبهها، فرهنگ و ... خود را به سایر کشورها معرفی کند، آیا ایران برای تبادل فرهنگ و حوزه نمایش و هنر خود در این زمینه برنامهای دارد یا خیر؟
ترکیه در مورد تولید و فروش فیلم و سریال، مدتها است وارد بازار جهانی شده و درآمد خوبی هم به دست میآورد. اما فیلمها و سریالهای ایرانی به خاطر تحریمهای یکجانبه غرب علیه کشورمان نمیتوانند فروش بینالمللی داشته باشند. از این جهت آسیب زیادی به بخش تولید و فروش فیلم در خارج از کشور وارد شده که متأسفانه نمیتوانیم از این فرصت استفاده کنیم. اما از لحاظ محتوایی و معنوی، فیلمهای ایرانی و همچنین تهیهکنندگان و کارگردانان ایرانی سطحشان بسیار بالاست و از این لحاظ، فیلمهای ایرانی نه به گفته بنده بلکه به گفته کارشناسان و منتقدان بینالمللی بینظیرند. من معتقدم اغلب سریالهای ترکیهای پیام یا مفهوم و معنای خاصی ندارند، در حالیکه سریالهای ایرانی به لحاظ معنا و مفهوم و محتوا، بسیار خوب است منتها به واسطه تحریم که اشاره کردم نمیتوانیم ورودِ خوبی به لحاظ فروش در سطح بینالملل داشته باشیم یا قراردادی با شرکتهای بزرگی در حوزه پخش و توزیع فیلم داشته باشیم. به نظر میرسد باید تمهیدی برای رفع این مشکل، اندیشیده شود، اما با همین شرایط هم میبینیم سریالی مثل "یوسف" در ترکیه پرمخاطب میشود و بسیار از آن استقبال شد.
* در زمینه تولید فیلمهای ایران شاهد هستیم خیلی از پروژههای سینمایی در ترکیه فیلمبرداری شده و این روزها هم برخی سریالها در آن موقعیتها و لوکیشنها ساخته میشود. حتی از بازیگران ترکیهای در این سریالها استفاده شده است. به عنوان مثال میر آقایی در یکی از آثار ترکیهای نقشآفرینی کرد. چقدر این نوع تعاملات حضور هنرمندان وجود دارد، آیا محدودیتی در این زمینه وجود دارد؟
درباره تعامل هنرمندان ایرانی با ترکیهای، اگرچه مدتهاست که چنین رابطهای شکل گرفته و مختص دیروز یا میروز نیست اما در سالهای اخیر اتفاقات خوبی افتاده است؛ در سریالهایی که در ایران ساخته میشود برخی از هنرمندان ترکیهای حضور دارند و هنرنمایی میکنند. همچنین در ترکیه سریالهایی که ساخته میشود از هنرمندان ایرانی حضور دارند. به نظرمن برای تبادل آن استفاده از تجربیات یکدیگر خوب است و به نوعی تبادل تجربه محسوب میشود.
ببینید؛ ترکیه برای جذب گردشگر یا سرمایه، محلها و مکانهایی را مثل شهرک سینمایی یا شهرکهای فنی آماده کرده که فیلمهای با کیفیت بالا در این مناطق ساخته شود. مبلغی را دریافت میکنند تا گروههای سازنده از آن فضایِبکر و موقعیتهای جذاب در شهرهای مختلف ترکیه برای فیلمبرداری استفاده کنند. در واقع ترکیه به دنبال این است از هر طریقی شده، پول و سرمایه خارجی جذب کند. به همین خاطر امکانات و شرایطی را برای ساخت فیلم و سریال فراهم کرده تا به واسطه این پروژهها توانمندیها، جاذبهها و ... در سایر نقاط جهان به نمایش گذاشت شود. تولید کنندگان فیلم و سریال ایرانی هم اخیراً آمدهاند و با توجه به جاذبههای متنوع گردشگری ترکیه، از این فضاها برای ساخت فیلم یا سریال بهره ببرد. برخی از کشورهای دیگر هم میآیند و هنرمندان و تهیهکنندگانشان میآیند از فضاهایی که بخش خصوصی و دولتی ترکیه آماده کرده؛ استفاده کنند. بنظر من ایران نیز میتواند به واسطه جاذبههای مشابه یا بعضا بهتر از ترکیه چنین امکاناتی را برای ورود گروههای فیلمسازی خارجی فراهم کند، تا هنگام اکران این محصولات در سرزمین اصلی یا سایر نقاط دهکده جهانی واقعیت ایران بدون کوچکترین هزینه و حتی با درآمدی قابل توجه برای کشورمان به نمایش گذاشته شود.
* به موضوع همکاری گروههای مشترک تولید فیلم و سریال میان دو کشور اشاره کردید، اگر خاطرتان باشد زمانی یکی از شبکههای ماهوارهای ایرانی در کشور ترکیه شروع به فعالیت کرد و برخی هنرمندان ایرانی جذب آن شدند که بعدها مشخص شد سرمنزل این دعوتها کجا بود. برخی از این هنرمندان پشیمان شدند و برگشتند؛ برخی هنوز نتوانستهاند بازگردند. چقدر سفارت ایران در استانبول به کمک رایزنان فرهنگی میتوانند در زمینه بازگشت این هنرمندان تسهیلات فراهم کند؟ نمونه بارز این اتفاق رامین کبریتی بازیگر سینما و تلویزیون است که اعلام کرده من پشیمانم دوست دارم برگردم، اما نمیدانم وقتی بازگردم چه مشکلی برایم به وجود میآید.
به نکته درستی اشاره کردید. یکسری از هنرمندان آمدند اینجا با یک شبکهای اوایل همکاری کردند بعد پشیمان شدند؛ برخی از آنها برگشتند و برخی از آنها هم قصد برگشت دارند. در مورد برگشتن این دوستان و هنرمندان، کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در استانبول و کنسولگریهای ما این کمک را میکنند و مشکلی در این زمینه وجود ندارد. همه ایرانیانی که در خارج از کشور مقیم هستند کاری داشته باشند بدون استثنا این خدمات ارائه میشود. در واقع کنسولگری در این خصوص همکاری خواهد کرد در مورد بازگشتشان مشکلی نیست و هر وقت خواستند میتوانند برگردند. مگر اینکه کسی تحت تعقیب قضایی باشد و بحث مجزایی دارد که مربوط به قوه قضاییه است. در سفارتخانهها خدمات کنسولی براساس قانون و عرف به همه ایرانیان ارائه میشود اما مواردی که موضوع قضایی است خوب نهاد دیگری مسئول است.
بیشتر آثار تاریخی مشتری دارد!
* به این نکته اشاره کردید که مردم ترکیه سریالهای ایرانی را دوست دارند. در ایران هم خیلی سریالهای ترکیه را برخی به خاطر آن رنگ و لعابها و لاکچریبازیهایی که در درون لوکیشنهای سریالهای ترکیهایوجود دارد مورد توجه قرار گرفته. چقدرزندگی مردم ترکیه شبیه به این سریالها و فیلمها هستند؟ در واقع چقدر سریالها و فیلمهای ترکیهای به واقعیت موجود در سبک زندگی جامعه این کشور نزدیک است؟
اجازه دهید بگویم فیلم و سریالهای ترکیه چند نوع هستند. اخیراً، فیلمسازان و سریالسازان ترکیهای به سمت ساخت آثار تاریخی فاخر مثل فیلم و سریالهای مرتبط با دوران عثمانی، و معرفی تاریخ جنگهای گذشته و رشادتها و قهرمانیهای دوره عثمانی، سلاطین و شاهان آن دوره رفتهاند. این نوع آثار مخاطبان خاص خودش را دارد؛ دولتمردان ترکیه هم از این کارها حمایت میکنند برای اینکه میخواهند تاریخ ترکیه و دلاوریها و اتفاقات آن روزگار را روایت کند. در واقع بتواند به این واسطه روی هویت ملی تأثیر بگذارد. این درحالی است که یک بخش دیگر سریالهایی ساخته میشود که در آن لاکچریبازیها و لوکیشنهای آنچنانی را مخاطبان میبینند که مردم ترکیه خیلی از این نوع سریالها استقبال نمیکنند. تنها بخش اندکی از جامعه بخصوص نوجوانان و نسل جوان این آثار را نگاه میکنند. اما بیشتر در داخل ترکیه از این نوع سریالها استقبال نمیشود. در حالیکه محتوا و تکنیک سریالهای ایرانی مورد پسند مردم و هنرمندان ترکیه است. سریالهایی همچون «شهریار» که در تلویزیون ایران ساخته شد، در ترکیه خواهان زیادی دارد. جالب است فیلمهایی همچون امام علی، مریم مقدس و برخی از سریالهای دیگر ایرانی را شبکههای ترکیهای پخش میکنند و خیلی مخاطب هم دارند.
مردم ترکیه شبیه به سریالهایشان نیستند
* اجازه بدین یکبار دیگر سئوال کنم چقدر فضای سریالهای ترکیهای منظورم سریالهایی با لوکیشنهای لوکس و سبک زندگی غربی به سبک زندگی واقعی جامعه این کشور نزدیک است؟
قبلا اشاره کردم خیلی با سبک زندگی مردم ترکیه این سریال همخوانی ندارد. فقط بخش کوچکی از جامعه با سبکی که در سریالهای ترکیهای نشان میدهد زندگی میکنند. چون مردمی که در شهرهای مختلف ترکیه، بسیاری از مسائل دینی و اسلامی را رعایت میکنند. اما این گونه سریالهایی که به آن اشاره کردید متأسفانه در ایران مخاطب زیادی پیدا کرده چون از طریق پلتفرمهای مختلف در دسترس است. اما این محتوا در جامعه ترکیه خریداری ندارد و خیلی به این نوع سبک سریالها علاقهمند نیستند.
ببینید این سبک سریالها بیشتر جنبه تجاری دارد و البته محتوای خاصی هم ندارند. لذا بسیاری از مردمی که در ترکیه زندگی میکنند به این سبکی ندارد با واقعیت اصیل ترکیه هرگز مرتبط نیست؛ یک بخش کوچکی از ترکیه است و جوانان را جذب کنند و کار تجاری بکنند؛ به این شکل لاکچری و خانههای آنچنانی و فضاهای مختلف، نمایش میدهند بیشتر مخاطب را بتوانند جذب کنند اگرنه سبک زندگی واقعی مردم ترکیه خیلی متفاوت با این سریالهاست.
ترکیهایها به مواضع سلبریتیهای این کشور توجهی ندارند
* به موضوع شباهت سریالهای ترکیه و واقعیت زندگی مردم این کشور اشاره شد، همانطور که میدانید سلبریتیها یا هنرمندان بخشهای مختلف یا حتی ورزشکاران اثرگذاری بالایی در جامعه دارند و بعضاً الگوی رفتاری طرفدارانشان را شکل میدهند. چقدر از حواشی که در سینمای ایران مثل اظهارنظرهای سلبریتیها در ترکیه وجود دارد؛ یعنی در واقع آنقدر اجازه دارند درباره هرچیزی اظهارنظر کنند و میان افکار عمومی این صحبتها، اظهارنظرها و مواضع خریدار دارد؟
درباره اظهارنظرهای سلبریتیها یا همان افراد مشهور بخصوص در مورد مسائل سیاسی در ترکیه این اتفاقات نمیافتد. خیلی نادر بعضی از مواقع برخی اظهارنظر میکنند و مردم هم خیلی توجهی نمیکنند. در ترکیه سیاست حزبی است و بیشتر مسائل سیاسی، حزبی و توسط افراد مشهور سیاسی آنها مطرح میشود و جایی برای سلبریتیها و افراد مشهور در مدیا یا ورزش نمیماند.
لذا؛ در ترکیه سلبریتیها خیلی جایگاهی ندارد و اگر حتی اظهارنظری هم سلبریتیهایشان داشته باشند خیلی مردم ترکیه به آن توجه ندارند. اما درباره موارد بشر دوستانه یا همبستگی جامعه موضوع متفاوت است به عنوان مثال در زمینه زلزلهای که اخیراً اتفاق افتاد، هنرمندان و سلبریتیها، کمکهای خوبی هم کردند و به نوعی پشتیبان دولت بودند. یکدلی برای کشور در اینجا وجود دارد معمولاً دخالتی در امور سیاسی و اظهارنظر سیاسی نمیکنند و آنها را به احزاب واگذار میکنند.
* حالا اگر از کارکرد فیلم و سریال بگذریم نوبت به اثرگذاری و ماندگاری بالای کتاب در میان مخاطبان میرسیم پس اجازه دهید به موضوع برگزاری نمایشگاه کتاب برویم که سال گذشته - 1401 شمسی - در استانبول برگزار شد؛ اهمیت شرکت جمهوری اسلامی ایران در اینگونه رویدادها چیست؟
حضور ایران در چنین نمایشگاههایی، بسیار اهمیت دارد. حضور ما در نمایشگاههای بینالمللی و بازار جهانی کتاب بسیار مهم است. هرچه قدر ما بتوانیم در اینگونه برنامهها و نمایشگاهها شرکت کنیم و فعالتر باشیم میتوانیم موفقیتهای زیادی برای چاپ و نشر به دست آوریم که این نکته هم اهمیتِ حضور ما در این نمایشگاه را دو چندان میکند.
* در نمایشگاه کتاب استانبول غرفه ایران مورد استقبال قرار گرفت، اما انتقاداتی هم وجود داشت. از جمله انتقاد محمد میرکیانی نویسنده معروف ایرانی نسبت به مدیریت و عملکرد رایزن فرهنگی ایران در طول برگزاری نمایشگاه بود؛ در این باره توضیح دهید؟
در مورد نمایشگاه بینالمللی کتاب استانبول بحمدالله دوستانی که از مسئولین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران و همچنین مؤلفان و نویسندگانی همچون محمد میرکیانی آمده بودند. خوشبختانه جلسات خوبی با ناشرین ترکیه، دانشجویان زبان و ادبیات فارسی و دانشآموزان ایرانی که مقیمِ ترکیهاند، برگزار کردیم. در جریان همین بازدیدها و نشستها، از کتاب محمد میرکیانی تحت عنوان «قصه ما مثل شد» که 10 جلد آن در ترکیه چاپ و ترجمه شد را رونمایی کردیم. آقای میرکیانی مطلب خاصی در این زمینه نگفتند. فقط انتقادشان به کوچک بودن غرفه ما در این نمایشگاه که کشورهای دیگر غرفههای 60، 70 متری داشتند. البته با توجه به هزینهای که انجام داده بودیم غرفه گرفته بودیم؛ آقای میرکیانی میگفتند بهتر است کشوری که اهل تمدن، تاریخ و فرهنگ و ادب است غرفهای در شأن کشور خودش داشته باشد. در مجموع آقای میرکیانی از برنامههایی که در ترکیه تدارک دیدیم، رضایت داشتند.
همین الان در حال نزدیک شدن به زمان برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران هستیم و آمارها نشان میدهد 10 ناشر ترکیهای حضور پیدا خواهند کرد و در آنجا دنبال برگزاری نشستهایی به طور ویژه با ناشرین کودکان و نوجواناناند. خوشبختانه تعاملات خوبی در زمینه نشر کتاب و ترجمه آثار فارسی به ترکی و ترکی به فارسی، در حال شکلگیری است. اتفاقات خوبی که باید تقویت شود. وزارت فرهنگ و گردشگری ترکیه یک غرفه 60 متری گرفتهاند.
کتابهایی که راهی پلتفرمهای بینالمللی میشوند
* به تعاملهای میان ناشران ایران و ترکیه اشاره کردید، هنگام برگزاری نمایشگاه ترکیه هم اخباری در این زمینه داشتیم کمی درباره آنها توضیح دهید...
در مورد قراردادها با برخی از ناشرین ترکیه در مورد ترجمه آثار فارسی به ترکی توافقات و تعاملاتی شده و در این خصوص اقداماتی هم صورت گرفته است. برخی از کتابها هم ترجمه و چاپ شده است. در مجموع 40 سال بیش از 500 عنوان کتاب از آثار فارسی به ترکی استانبولی در موضوعات مختلفی از ادبیات گرفته تا تاریخی و در حوزه سینما و ... ترجمه و چاپ شدهاند.
ناشرین مختلفی کتابهای فارسی را به ترکی ترجمه کردند و همین برنامه ادامه هم دارد. خصوصاً در حوزه کودکان و نوجوانان، در سالهای اخیر کارهای خوبی انجام گرفته و کتاب های زیادی ترجمه شده است. بیش از 100 عنوان کتاب در حوزه کودکان و نوجوانان به زبان ترکی استانبولی ترجمه و چاپ شده است. امسال در نظر داریم تمام آثار فارسی که به ترکی استانبولی ترجمه شده در پلتفرمهای بینالمللی بارگذاری شوند و این محصولات را در نشر بینالملل عرضه و به فروش برسانیم. با تمام ناشرین قرارداد بستیم و صحبت کردیم؛ بخشی از کار انجام شده و تا آخر سال تمام آثار فارسی که اینجا ترجمه و چاپ شده در پلتفرمهای بین المللی بارگذاری خواهند شد. علاقهمندانی که بخواهند از طریق پلتفرمهای بینالمللی این محصولات را خریداری کنند.
* بحث را درباره نمایشگاه استانبول و تعاملات میان ایران و ترکیه در زمینه کتاب ادامه دهیم.
کسانی که در نمایشگاه بینالمللی کتاب استانبول شرکت کردند بیشتر برای ترجمه کتاب آمدند و توافقاتی که باید انجام شود. یکی از توافقاتی که اتفاق افتاد این بود که 100 عنوان کتاب فارسی به ترکی ترجمه شود و بالعکس. کتابهایی که اخیراً در حوزه ادبیات کودک به ترکی ترجمه شده با استقبال خوبی روبرو شده است. کتابهای ایرانی علاقهمندِ زیادی در بازار جهانی دارند اما به دلیل برخی از تحریمها متأسفانه نمیتوانیم از این فرصت بهره ببریم و فروشِ بینالمللی خوبی داشته باشیم.
صحبتهایی در مورد برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب استانبول برای سال آینده انجام شد که ایران به عنوان میهمان ویژه حضور داشته باشد. البته قرار شد در کمیتهای که در ترکیه برگزار میشود و میهمان ویژه را انتخاب میکند؛ در آنجا مصوب شود و ما پیشنهاد دادیم ترجمه 100 عنوان کتاب ایران به زبان ترکی که آنجا توافق شد و همچنین از ترکیه به ایران؛ این حمایت دو طرفه است.
در مورد نمایشگاه کتاب هم قرار شد ناشرین پرفروش ترکیه و ناشران مطرح ترکیه، در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران حضور داشته باشند. همچنین انشاءالله ناشران ایرانی هم در نمایشگاه بینالمللی کتاب استانبول شرکت کنند. البته با تخفیف ویژهای که قرار است نمایشگاه استانبول برای ناشران ایرانی که حاضر میشوند درنظر بگیرد.
صحنههایی که خیلی در ترکیه مشتری ندارد
* موضوع بعدی، برگزای جشنواره مشترک تئاتر است؛ آیا بسترهای آن فراهم است و برگزاری یا اجرای تئاتر ایرانی در ترکیه میتواند زمینهای برای ارتباط میان دو ملت باشد؟
برگزاری تئاتر به دلیل زبانِ ترکی و مشکلاتی از این دست، کار را دشوار کرده است. چون تفهیم اینگونه برنامهها بسیار سخت است. سالهای قبل یکی دو بار تئاتر در اینجا برگزار کردیم موفقیتآمیز نبود. به نظرمن برنامه تئاتر در اینجا جواب نمیدهد مگر اینکه گروههای تئاتری باشند که ترکی استانبولی اجرا کنند.
ببینید در مورد تئاتر ما یکی دو بار برنامه گذاشتیم. در اینجا یک برنامه گذاشتیم تئاتر بازی کردند، نمایشی با فضای دوران مشروطیت روی صحنه رفت. دوستانی که از تبریز آمده بودند و دیالوگهایش با زبانِ آذری بود. اما خیلی خریدار ندارد، چون باید ترجمه شود و مردم ترکیه نمیتوانند آن همذاتپنداری را با اثر برقرار کنند. لذا درباره تئاتر باید یک مقدار بیشتر کار کنیم و تاکنون آنطور که باید و شاید تعامل خاصی اتفاق نیفتاده است. فقط موردهای مقطعی بوده از ایران آمدند و نمایش را روی صحنه بردند و از ترکیه هم بعضاً گروههای تئاتری به ایران رفتند. خیلی استقبال نشده، دلیل آن هم زبانِ مشترکی است که باید مفهوم را به خوبی منتقل کند؛ هنوز به شیوه درستی در این زمینه نرسیدهاند.
نُتهای ایرانی چقدر در ترکیه مخاطب دارد
* در بحث موسیقی چقدر میان ترکیه و ایران تعاملاتی وجود دارد؛ چقدر از نواها و نغمههای ایرانی استقبال میشود؛ اساساً مردم ترکیه از موسیقی پاپ و یا آواز ایرانی استقبال میکنند و یا به کدام موسیقیهای دیگری که در ایران وجود دارد علاقهمندند؟
در مورد موسیقی در سالهای اخیر، البته رفت و آمدها خیلی زیاد بوده؛ هم در ایران و خیلی از موسیقیهای سنتی ما در ترکیه برنامه داشتند و استقبال شد و ترکها روی موسیقی ما شناخت خوبی دارند و دنبال میکنند. تعاملات هست از ترکها به ایران میآیند برنامه اجرا میکنند و ایرانیها خیلی اینجا برنامه اجرا کردند. بسیاری از مردم ترکیه و جوانان ترکیه هم موسیقی اصیل و پاپ ما را میشناسند و مأنوساند و گوش میدهند. برخی از بخشها، هنرمندان و افراد مشهور موسیقی ما را میشناسند.