این مجله آمریکایی در گزارشی به شرح برنامههای اپوزیسیون ترکیه در آستانه انتخابات پیشرو پرداخته است: "نیویورک تایمز در انتخابات ۲۰۱۸ ترکیه گزارشی در حمایت از «محرم اینجه» رقیب «رجب طیب اردوغان » کارکرد. با خواندن آن گزارش میتوانستید بفهمید که نویسندگانش آن را نه از روی شناخت کافی از محرم اینجه، بلکه به دلیل مخالفت با اردوغان نوشتهاند. در مورد « کمال قلیچداراوغلو » رهبر حزب مردم جمهوریخواه و دیگر احزاب عضو ائتلاف شش حزبی اپوزیسیون هم همین مسئله صدق میکند.
در حالیکه تنها یک ماه تا برگزاری انتخابات ترکیه باقی مانده، محبوبیت قلیچداراوغلو ۷ تا ۱۰ درصد افزایش یافته است. اما با وجود پیشتازی قلیچداراوغلو، تصور شکست اردوغان دشوار است. این احتمالاً تا حدی به قدرت تصور ضعیف ما برمیگردد، چون اردوغان از سال ۲۰۰۳ تا امروز در قدرت است. او و حزب «عدالت و توسعه» ترکیه در این سالها به هر دری زدند تا سلطه خود بر قدرت سیاسی این کشور را تثبیت کنند. اردوغان از قدرت دولتی خود استفاده کرد تا مخالفانش را تضعیف کند و رسانههای ترکیه این روزها به بلندگوهای دولت تبدیل شدهاند. نظام قضایی ترکیه هم به نهادی بدل شده که حافظ منافع حزب متبوع اردوغان است. او ارتش را هم دستخوش تغییر کرده است، ارتشی که زمانی تنها به «مصطفی کمال آتاتورک» بنیانگذار ترکیه امروزی وفادار بود.
با این وضعیت، به نظر میرسد فقط دست خدا میتواند اردوغان را از مسند قدرت بر دارد. شاید این دست همان زلزله ششم فوریه باشد.
پیروزی قلیچداراوغلو چه تاثیری بر سیاست داخلی و خارجی ترکیه خواهد گذاشت؟
برخی مفسران غربی میگویند که با این اتفاق ترکیه دوباره شکوفا، دموکراتیک و آماده عضویت در اتحادیه اروپا خواهد شد. قطعا شکست اردوغان بسیاری از مردم ترکیه را خوشحال میکند، اما این کشور نمیتواند به گذشتهای بازگردد که وجود خارجی نداشته است.
دشوار میتوان گفت که قلیچداراغلو و شرکایش چه باورهایی داشته یا چطور حکومتداری خواهند کرد. «ائتلاف ملت» که با عنوان «میز شش نفره» هم شناخته میشود و قلیچداراوغلو رهبری آن را بر عهده دارد، یک عامل اتحاد بزرگ دارد و آن هم چیزی نیست جز نفرت از اردوغان. علاوه بر حزب مردم جمهوریخواه قلیچداراوغلو که بخش چپ میانهرو، سوسیال دموکراتها و ملیگراها را در بر میگیرد، این ائتلاف همچنین «حزب خوب» را در خود جای داده که از دل ملی گراهای راست افراطی ترکیه بیرون آمده است؛ دو حزب راست میانهرو که رهبریشان را اعضای سابق حزب عدالت و توسعه یعنی «علی باباجان» و «احمد داووداغلو» بر عهده دارند؛ و یک حزب راست میانهروی دیگر به نام «حزب دموکرات». ششمین عضو این ائتلاف «حزب سعادت» است که یک حزب محافظهکار، ملیگرا و مذهبی است و همزمان با حزب عدالت و توسعه در سال ۲۰۰۱ تاسیس شده است.
ائتلاف ملت یک تفاهمنامه بلند بالا درباره سیاستهای مشترکش منتشر کرده که با توجه به ماهیت نامتجانس این ائتلاف، مجموعه شلوغی از طرحهاست که از ۹ بخش اصلی و چندین زیرمجموعه تشکیل شده و به مسائل مربوط به حوزه قضا، گردشگری، معدن و غیره میپردازد.
بجز مخالفت با اردوغان، یکی دیگر از اشتراکات کلیدی این ائتلاف که ممکن است به مذاق مردم ترکیه خوش آید، وعده کاهش تمرکز نوع حکومت کشور بر ریاست جمهوری به عنوان یک مقام اجرایی و توجه بیشتر به قدرت پارلمان است. این وعدهای جالب توجه است، اما به نظر از واقعیت - و حتی سیاست - تهی است. برخلاف گفتههای قلیچداراوغلو و متحدانش، اعمال تغییرات اساسی در نهادهای سیاسی ترکیه به آسانی و صرفا با تصویب متممهای قانونی فوری قابل دستیابی نخواهد بود.
باید توجه داشت که حزب عدالت و توسعه ۲۰ سال تمام فرصت داشته تا از نهادهای سیاسی این کشور به سود خود استفاده کند. حال که این حزب در سرتاسر ترکیه سایه گسترده، بعید است رهبران و دیگر اعضا و کنشگرانش در نظام قضایی و اداری به این سادگیها کنار بکشند. این دو راه پیش پای ائتلاف ملت قرار میدهد: پس گرفتن بخشی از وعدهها و پرداخت بهای سیاسی سنگین، و یا پاکسازی دولت از کنشگران حزب عدالت و توسعه به منظور پیشبرد آسانتر وعدههای داده شده.
این نتایج احتمالی در تاریخ سیاسی ترکیه بیسابقه نیستند. در دهههای گذشته این کشور نسبت به عضویت در اتحادیه اروپا و بهبود وضعیت اقتصادی امیدوار شده، اما پس از مدتی امیدش ناامید شده است. در اواخر دهه ۱۹۹۰ بود که ناامیدی از بهبود وضعیت اقتصادی به بیثباتی سیاسی انجامید.
این پاکسازیهای سیاسی دیگر به یکی از ویژگیهای سیاست ترکیه تبدیل شده است. در فوریه ۱۹۹۷ ارتش ترکیه «توصیههایی» به دولت ارائه داد تا پیروان یکی از اسلاف حزب عدالت و توسعه را از مناصب دولتی اخراج کند. همچنین از ۲۰۱۴ که عدالت و توسعه شروع به پاکسازی ادارات از پیروان فتحالله گولن کرد، نوعی از روند پاکسازی آغاز شده و هنوز هم ادامه دارد.
وقتی بحث خواست یک نظام سیاسی عادلانه و دموکراتیک در ترکیه مطرح باشد، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد قلیچداراوغلو نیت خیری دارد. همانطور که پیشتر گفتیم، نمیتوان دقیقاً گفت که او چه مواضعی دارد، اما این مرد ۷۴ ساله در طول رهبری اپوزیسیون اصلی ترکیه، خود را به عنوان سیاستمداری مسئولیتپذیر و دموکرات نشان داده است. او روزی در یک راهپیمایی برای حمایت از عدالت از آنکارا تا استانبول را پیاده طی کرد.
در عین حال برخی از اعضای اپوزیسیون به امور داخلی و فقدان آشکار دموکراسی در حزب مردم جمهوریخواه انتقاداتی وارد کردهاند. همچنین این مسئله مطرح است که او روی کاغذ ضعیفترین رقیب اردوغان در ائتلاف ملت محسوب میشد، اما خود را به عنوان نماینده اپوزیسیون در انتخابات ریاست جمهوری بر این ائتلاف تحمیل کرد.
علاوه بر این، کرسی قدرت میتواند تاثیر عجیبی بر میهمانان خود داشته باشد. چه تضمینی وجود دارد که وقتی قلیچداراوغلو بر مسند قدرت جا خوش کند، حاضر باشد اختیارات خود به عنوان رئیسجمهوری ترکیه را رها کرده و نوع حکومت را به نظام پارلمانی تغییر دهد؟
به هرحال سیاستمداران به دنبال افزایش قدرت خود هستند و نه کاهش آن. افزون بر این، دولت جدید ترکیه با یک اپوزیسیون خشمگین مواجه خواهد بود که عزمش را جزم کرده تا دولت را به زیر بکشد. در این وضعیت، در این جدال تنبهتن میان دولت بعدی ترکیه با ائتلاف عدالت و توسعه و حزب جنبش ملیگرا، مقام ریاست جمهوری و اختیاراتش میتواند به دولت وقت کمک شایانی کند.
اما حتی اگر قلیچداراوغلو بخواهد به وعده ائتلاف ملت عمل کرده و مقام اجرایی رئیسجمهوری را حذف کند، باز هم هیچ تضمینی نخواهد بود که معاونان جاهطلب او یعنی «اکرم اماماوغلو» و «منصور یاواش» با این موضوع مخالفت نکنند.
از اینها گذشته، ائتلاف ملت در دیگر مسائل بزرگ ترکیه موضع شفافی ارائه نکرده است. به عنوان مثال این ائتلاف وعده داده که آزادی بیان و عقیده را تقویت خواهد کرد، اما این ادعایی گنگ و مبهم است. این نشان میدهد که قلیچداراوغلو نمیتواند به روشنی بگوید که تکلیف شخصیتهای دانشگاهی، وکلا، روزنامهنگاران و دیگر افرادی که با بیعدالتی به تروریسم متهم شده و زندانی شدهاند، چه خواهد شد.
قلیچداراوغلو و متحدانش هم مانند حزب اردوغان وعده دادند که مهاجران سوری را به سرزمین مادریشان برگشت خواهند داد. گرچه این موضع پرطرفداری در ترکیه است اما تکلیف مردم سوریه که از کشور جنگ زده خود به ترکیه گریخته و به جامعه این کشور خدمت کردهاند، چه خواهد شد؟
فارغ از این، موضوع کردها مسئلهای است که از ۱۰۰ سال قبل در زمان تاسیس جمهوری ترکیه تا امروز در فضای سیاسی این کشور پررنگ بوده است. قلیچداراوغلو گفته که حزبش با کردها همکاری خواهد داشت. با این حال ظاهراً راهکار سیاسی خلاقانهای ندارد. پیشنهاد قلیچداراوغلو برای تشکیل شورایی از خردمندان برای ارائه راهکار، چنگی به دل نزده و به نظر میرسد صرفاً راهی برای به تعویق انداختن مواجهه با مشکلات باشد.
آن ها همچنین وعده دادهاند که سیاست داخلی را از سیاست خارجی جدا خواهند کرد و میگویند: «رویکردهای ایدئولوژیک و محاسبات سیاست داخلی دیگر از فاکتورهای سیاست خارجه نخواهند بود». معلوم نیست که اتلاف ملت میخواهد با این سخنان چه چیزی را ثابت کند، اما اینها حرفهای پوچی هستند که با برهمکنش سیاست داخلی و خارجی در تضاد هستند.
خبر خوش این است که ائتلاف ملت قصد دارد روند عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا را مجددا آغاز کرده و این کشور را تابع تصمیمات دادگاه حقوق بشر اروپا کند. یکی از افرادی که در نتیجه این اقدام آزاد خواهد شد، عثمان کاوالا، فعال حقوق بشر ترکیه است که از ۲۰۱۷ به زندان افتاده است.
اپوزیسیون ترکیه همچنین میگوید که اس-۴۰۰های خریداری شده را به روسیه برگردانده و دوباره به برنامه خرید جنگندههای اف-۳۵ از آمریکا برمیگردد، اما در این باره تعهدی نمیدهد. دولت ترکیه قصد داشت ۱۰۰ فروند جنگنده اف-۳۵ را از آمریکا بخرد و آنکارا بخشی از کنسرسیوم بینالمللی برای ساخت این جنگنده بود؛ اما تصمیم ترکیه برای خرید سامانه پدافند هوایی اس-۴۰۰ از روسیه، باعث شد که واشنگتن هم قرارداد فروش و هم همکاری ترکیه در ساخت جنگندهها را لغو کند.
او همچنین وعده داده تا روابط ترکیه با بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه را عادیسازی کند. اردوغان هم در این مسیر گام بر داشته، اما تنها به دلیل فشارهای اپوزیسیون. عجیب نیست اگر فردای پیروزی در انتخابات، قلیچداراوغلو دمشق را به عنوان مقصد نخستین سفرش انتخاب کند.
گفتیم که او قصد دارد پیگیر عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا شود، اما او و همراهانش در عین حال گفتهاند که از «جمهوری قبرس شمالی» یا «قبرس ترکنشین» حمایت خواهند کرد. این میتواند روابط آنکارا و بروکسل را پیچیده کند، زیرا قبرس یکی از اعضای این اتحادیه است.
نکته تعجب برانگیز این است که ائتلاف ملت در توضیح اهداف خود هیچ اشارهای به آمریکا نکرده است. این احتمالاً به این دلیل است که ترکها از دیرباز نسبت به سیاست خارجه ایالات متحده بدبین بودهاند. این مسئلهایست که سیاستمداران ترکیه از جمله قلیچداراوغلو هم به آن پرداخته و دامن زدهاند، زیرا برایشان منافع سیاسی دارد. آنها ممکن است در پشت پرده با نمایندگان آمریکا برخورد خوبی داشته باشند، اما ترجیح میدهند در انظار عمومی از واشنگتن بد بگویند. شایان ذکر است که شخص قلیچداراوغلو در ۱۰ سال گذشته دو بار به آمریکا سفر کرده و هر بار سعی داشته سفرش را از چشمان رسانهها و مخالفانش مخفی نگاه دارد. این دیدارهای پنهانی نشاندهنده روش احتمالی قلیچداراوغلو برای مدیریت مهمترین رابطه خارجی آنکارا است. از این رو به نظر میرسد در دولت احتمالی او روابط دوجانبه خوبی میان آنکارا و واشنگتن برقرار نباشد.
مردم ترکیه از اردوغان و حزب عدالت و توسعه که فاسد، ضد دموکراتیک و سلطهجو هستند، خسته شده و قطعاً شکست اردوغان آنها را خوشحال خواهد کرد؛ اما به هیچ وجه نباید انتظار داشت که با روی کار آمدن قلیچداراوغلو همای سعادت بر شانه مردم این کشور بنشیند."