محمدرضا احمدی شخصی پرانرژی و خوشصحبت است. او که یکی از مطرحترین گزارشگران و مجریان حال حاضر تلویزیون به حساب میآید، میگوید سال ۱۴۰۱ سال خوبی برایش نبوده و فوت چند تن از عزیزانش خاطرات تلخی را برای او برجای گذاشته است. احمدی که در سالهای اخیر پرکارترین گزارشگر تلویزیون بود و فینال جام جهانی را هم گزارش کرد، چند ماه از گزارشگری فاصله گرفت و تا پایان سال ۱۴۰۱ هیچ بازی را گزارش نکرد. به بهانه این موضوع و فرارسیدن سال جدید گفتوگویی متفاوت با گزارشگر خوشصدای تلویزیون ترتیب دادیم که در ادامه میخوانید.
*سال ۱۴۰۱ برای تو چطور گذشت؟
از نظر کاری خیلی شلوغ بودیم و خب با توجه به برگزاری جام جهانی حالوهوای ما فرق میکرد ولی خب متاسفانه برخی از اتفاقات خانوادگی (از دست دادن برخی از عزیزان که اتفاقاً کم هم نبودند) و برخی موضوعات اجتماعی کام ما را تلخ کرد. امیدوارم در سال جدید برای همه مردم ایران اتفاقات خوبی بیفتد و بهترینها سهم مردم ایران شود.
*بهترین خاطره تو از سال ۱۴۰۱ چه بود؟
همانطور که گفتم خیلی سال خوبی نبود ولی گزارش فینال جام جهانی اتفاق خوبی بود و به نظرم خیلی خوب و خاطره انگیز بود.
*کلا اهل عیدی دادن هستی؟ به دخترت نفس چه چیزی عیدی دادی؟
هم اهل عیدی دادن هستم هم اگر کسی دوست داشت به شدت اهل عیدی گرفتن هستم. نفس طبیعتا همهچی میخواهد و کلی برای خودش نقشه کشیده بود. معمولا یک اسباببازی جدید حالش را حسابی خوب میکند و به همین خاطر اکثر اوقات برای او اسباببازی میخرم.
*بهترین عیدی که گرفتی چه بود؟
من تو ایام نوروز ازدواج کردم. همین موضوع برای من بهترین عیدی بوده و البته نفس هم اسفند ماهی است و حضورش در زندگی ما بهترین اتفاق ممکن بود و از این بابت خدا را شکر میکنم.
*بهترین گزارشی که در سال گذشته انجام دادی، کدام بازی بود؟
گزارش فینال جام جهانی بین آرژانتین و فرانسه خیلی برای خودم جذاب بود. دوباره بازی را با گزارش خودم دیدم و به دلم نشست. بازخوردهایی که از مردم گرفتم هم خیلی خوب بود و دوست داشتم. البته در جام جهانی بازی آرژانتین و کرواسی هم خوب بود و گزارش آن بازی را هم دوست داشتم.
*چرا بعد از فینال جام جهانی تا مدتها هیچ بازی را گزارش نکردی؟ مشکل خاصی وجود داشت؟
نه اصلا مشکلی نبود. دلیلش بیماری خودم، همسرم و البته نفس بود که خیلی ما را اذیت کرد. در چند مقطع سرماخوردگی شدید داشتیم و همین موضوع باعث شد تا کمتر گزارش کنم. وگرنه مشکل خاصی وجود نداشت.
*با فوتبالیستها یک سفره هفتسین درست کن.
۱- سالیبا ( گفتم حتما یک آرسنالی در سفره هفتسین باشد)
۲- سیدورف
۳- سانچز (آرسنالی سابق)
۴- سوارز (به شرطی که گاز نگیره)
۵- سندروس (هم همسرش ایرانی است و هم آرسنالی است)
۶- سانه
۷- سوکراتس
*تو گزارشگر یکی از مهمترین بازیهای ما در تاریخ جام جهانی بودی که مقابل انگلیس بود که متاسفانه شکست بدی خوردیم؛ از حال و هوای خودت در آن بازی برای ما بگو. کلا چه به تو در حین و بعد از بازی گذشت؟
واقعا بد بود و حال خوبی نداشتم. حس بدی بعد از بازی داشتم و خیلی ناراحت بودم. قبل از بازی وقتی ترکیب تیم ملی را دیدم، فهمیدم کار سختی داریم. گفتم خدا امروز را بهخیر بگذراند. متاسفانه هم بازی خوبی برای ما از آب در نیامد و کلا حالم بعد از بازی هم بد بود. خیلی روز تلخی بود و گزارش آن بازی هم خیلی برای من سخت و طاقتفرسا بود.
*شایعه شده بود که تو و میثاقی برای اجرا در هر برنامه برای جام جهانی ۵۰۰میلیون دستمزد گرفتید. واقعا چنین چیزی صحت داشت؟
به نظرم آنقدر این حرف مسخره بود که دیگر نیازی به صحبت در موردش نیست. من فکر میکنم این صحبت فراتر از دروغ بود و کاملا مشخص است که هیچ پایه و اساسی ندارد.
*کلا دستمزد گزارشگری و اجرا طوری هست که بشود در این گرانی با آن زندگی را گذراند؟
نه واقعاً نمی شود با این پولها زندگی را چرخاند. خودتان میبینید که همهچیز رو به گرانی است و اوضاع اقتصادی همه خراب است. به نظرم کار گزارشگری فوتبال یک هنر است که فقط باید عاشقش باشی تا از پس آن بربیایی. این را هم بگویم که شرایط برای افرادی که مثل من هم درگیر اجرا هستند و هم گزاش میکنند، کمی فرق میکند و بهتر است.
*میگویند تو بچه پولدار گزارشگرها هستی. درست است؟
نه بابا. این حرفها از کجا میآید. نه بچه پولدار که نیستم ولی کار اصلی من خارج از فوتبال و گزارشگری است و سالهاست آن کار را انجام میدهم. از صداوسیما پول میگیرم ولی خداراشکر وابستگی مالی به گزارشگری ندارم چون همانطور که گفتم کار اصلی من بیرون از فوتبال است. در مجموع من انگشت کوچک خیلی از دوستان هم به لحاظ مالی نمیشوم.
*میدونم تکراریه ولی همیشه در مورد طرفداری تو از یک تیم مطرح میشود؛ به نظرت کی زمانی میرسد که مثل خیلی از کشورهای دنیا گزارشگرها علنا اعلام کنند طرفدار کدام تیم هستند؟
قطعا هرکسی در شغل ما کار میکند، عاشق فوتبال بوده و به طور حتم طرفدار یکی از تیمهای پرسپولیس یا استقلال هم بوده است. مثلا من از بچگی عاشق فوتبال بودم که وارد این کار شدم. همه میدانند طرفدار آرسنال هستم و قطعا در بین تیمهای داخلی هم یک تیم را دوست داشتم و دارم. با این حال فضای کشور ما و فوتبال ما اصلا طوری نیست که بخواهیم علاقه خودمان را به تیمی که دوست داریم ابراز کنیم. به نظرم فضا اصلا مناسب نیست و این ظرفیت وجود ندارد که این اتفاق بیفتد. در کشورهای دیگر خیلی از شبکههای خصوصی هستند و طبیعی است که مجری یا گزارشگر اعلام کند طرفدار چه تیمی است ولی اینجا در رسانه ملی نمیشود این کار را انجام داد.
*به غیر از فوتبال محمدرضا احمدی چه تفریحاتی در زندگی دارد؟
خرید، پلیاستیشن، تنیس، کتاب و موسیقی. کلاً سرمان را حسابی شلوغ کردیم و سعی میکنم در اوقات بیکاری خودم را سرگرم کنم. تازه بازی با نفس هم سرجای خودش است و کلی از وقتم را برای دخترم میگذارم.
*نظرت در مورد انتخاب قلعهنویی به عنوان سرمربی جدید چیست؟
آقای قلعه نویی مربی بزرگ و شناختهشدهای هستند ولی کار سختی هم پیش رو دارند. بستن کادر فنی خوب هم خیلی برای تیم ملی مهم است. امیدوارم تیم ملی بتواند در سال جدید در جام ملتهای آسیا موفق شود و بعد از سالها فوتبال ایران به قهرمانی در آسیا برسد.
*در ویژهبرنامه جام جهانی انتقاد علیه کیروش خیلی از طرف شما زیاد بود که البته بعضی از آنها هم درست بود. میخواهم بدانم این انتقادات از طرف مدیران بالادستی هماهنگ شده بود یا نظر شخصی خودتان بود؟
واقعا هیچ هماهنگی در این خصوص وجود نداشت و هر انتقادی هم که مطرح شد، دلی بود.
*اگر وارد گزارشگری نمیشدی چه کاری را برای خودت انتخاب میکردی؟
بدون شک موسیقی. نمیدانم خواننده میشدم یا نوازنده و یا شاید هم آهنگساز، ولی قطعا وارد موسیقی میشدم چون خیلی دوستش دارم. کلا به کارهای هنری علاقه دارم. حتی پیشنهاد برای بازیگری داشتم ولی قبول نکردم. سروش صحت نازنین به من پیشنهاد بازی در یکی از سریالهایش را داد، یک پیشنهاد از شبکه ۲ داشتم و حتی قرار بود نقش خودم را بازی کنم ولی تصمیم گرفتم وارد این عرصه نشوم. حتی پیشنهاد بازی در یک تئاتر را داشتم و قرار بود نقش یک گزارشگر ورزشی را بازی کنم ولی ترجیح دادم وارد این فضا نشوم.
*مگر در فضای موسیقی فعالیت داری؟
اگر به بعضی از دوستان برنمیخورد باید بگویم بله. من از ۶ سالگی به خاطر علاقه زیادی که به موسیقی داشتم کلاسهای موسیقی میرفتم و میتوانم چند ساز هم بنوازم. گفتم که از بچگی علاقه زیادی به موسیقی داشتم و به لطف خانواده این کلاسها را میرفتم و الان هم بعضی اوقات برای اینکه حال دلم خوب شود، ساز میزنم.
*چه سازهایی را مینوازی؟
من چند نوع ساز بلدم؛ هم میتوانم سازهای سنتی بزنم و هم کلاسیک.
*اگر بگویند باید بین گزارشگری و اجرا یکی را انتخاب کنی، انتخاب تو کدام خواهد بود؟
بدون شک گزارشگری را انتخاب میکنم چون همیشه عاشقش بودم.
*جالبترین سوتی که در سال گذشته دادی چه بود؟
سوتی که قطعا بوده ولی واقعا یادم نمیآید. در اینکه سوتی دادم شکی نیست و این چیزها در کار ما پیش میآید ولی دقیقا یادم نیست چه بوده که بخواهم تعریف کنم.