مسجدالاقصی به عنوان یکی از مقدسترین و در عین حال کلیدیترین و پرمناقشهترین نقاط روی زمین همواره در طول تاریخ مطرح بوده است.
این مسجد جایگاه ویژهای در بین مسلمانان دارد و نخستین قبله و سومین مکان مقدس آنها به شمار میرود. پیامبر اسلام در شب اسرا به این مسجد منتقل شد و خارقالعادهترین گردهمایی تاریخ بشر در اینجا رخ داد. در واقعه اسرا تمام انبیا در مسجدالاقصی به حضرت محمد (ص) اقتدا کردند و پشت سر ایشان نماز خواندند.
در اسلام، نام مسجد الاقصی در کنار مسجد الحرام، مسجد النبی و مسجد کوفه به عنوان با فضیلتترین مساجد آورده شده و در احادیث آمده است که نماز خواندن در مسجد الاقصی با هزار بار نماز خواندن در مساجد دیگر برابر است.
این مکان مدفن بسیاری از پیامبران و اصحاب پیامبران است. به عنوان نمونه و به احتمال زیاد حضرت سلیمان در این مکان دفن شده است.
در باب بانیان، تولیت و چرایی نامگذاری مسجدالاقصی
مسجد الاقصی را داوود نبی بنا نهاد و حضرت سلیمان آن را تکمیل کرد. پیامبر اکرم (ص) تا هفده ماه پس از هجرت به سمت این مسجد نماز میگذارد و معراج پیامبر قبل از هجرت از این مسجد صورت گرفته است.
دولت پادشاهی اردن متولی رسمی مجموعه مسجدالاقصی است. بر اساس پیماننامهی صلحی که در سال ۱۹۹۴ میلادی، میان اسرائیل و اردن بستهشد، مقرر شد تا عبادت یهودیها در محوطه مجموعه مسجدالاقصی منع شود و دولت اردن متولی رسمی مجموعه مسجدالاقصی باشد. مجموعه مسجدالاقصی زیر نظر مفتی بیتالمقدس اداره میشود.
علت نامگذاری این مسجد به نام مسجد الاقصی، به خاطر دوری آن از مسجدالحرام بوده است. الاقصی در لغت به معنای دور، دورترین و به نهایت رسیدهترین است. مسجدالاقصی به معنی دورترین مسجد است.
موقعیت جغرافیایی بیتالمقدس
مساحت مسجد حدود ۱۴۴ دونم (هر دونم هزار متر مربع) است و شامل مسجد الاقصی، قبه الصخره و ۲۰۰ اثر دیگر میباشد. مسجد الاقصی بر فراز فلاتی کوچک به نام فلات موریا ساخته شده است که «صخره» مشرفه بالاترین نقطه آن است و دقیقاً در مرکز محوطه، مسجد قرار گرفته است.
ابعاد مسجد از جنوب ۲۸۱ متر، از شمال ۳۱۰ متر، از شرق ۴۶۲ متر و از غرب ۴۹۱ متر است. این مساحت یک ششم مساحت بخش قدیمی شهر قدس را تشکیل میدهد. این ابعاد از زمان ساخته شدن این مکان به عنوان مسجدی برای نماز گزاردن تغییر نکرده و بر خلاف مسجدالحرام و مسجد نبوی در مکه مکرمه و مدینه منوره، این محدوده در طول تاریخ شاهد توسعه مساحت نبوده است.
مسجدالاقصی اصلی در منتهیالیه جنوبی این تصویر واقع شده که نام دیگر آن مسجد قِبلی است، چراکه از باقی مساجد به قبله نزدیکتر است. کلّ این محوطه تپّهمانند مسجدالاقصی نام دارد و گاهی حرم الشریف هم به آن گفته میشود. اما مساجد دیگری نیز در این مجموعه وجود دارند؛ از جمله مسجد براق، مسجد مروانی و غیره.
تصور اشتباه از مسجدالاقصی و قبهالصخره
یک تصور اشتباه وجود دارد مبنی بر این که مسجدالاقصی، همان مسجدی با گنبد طلایی رنگ است اما در حقیقت مسجد الاقصی، آن مسجد با گنبد سبز رنگ است که تاریخ ساخت آن به قرنها پیش باز میگردد.
۱. مختصات قبة الصخره
قبة الصخره کهنترین شاهکار معماری اسلامی و بلندترین بارگاه و بقعه در حرم شریف است که در نهایت کمال تا به امروز باقی مانده است. نقشه معماری قبة الصخره برگرفته از نوع متمرکزی از معماری در دنیای مسیحیت است. این نقشه هشت ضلعی، شامل یک هشتگوشه است که دو هشتگوشه استوار بر ستونها را در بر میگیرد. بر فراز اینها قبهای روی ساقهای بلند و دایره شکل بنا شده است. این معماری نمایشگر کاری زیباست که به نوعی تکامل یافته معماری بیزانس محسوب میشود.
ابن عبدربّه در سال ۹۱۳ میلادی از جزئیات بیشتری پیرامون قبه الصخره سخن گفته است: گنبد را با ۳ هزارورق سربی پوشانده و بر این ورقها، ۱۰ هزارو ۲۱۰ صفحه برنجیِ طلا کاری نصب شده است.
نام معمار قبه الصخره مشخص نیست، بیشک میتوان گفت کارگران عرب و رومی با نظارت دو نفری که نامشان در ماجرای ساخت قبه الصخره آمده، «رجاء بن حیات» و «یزیدبن سلام» در خلق این بنا دست داشتهاند. اعراب مسلمان در ساخت این بنا، هنر صنعتگران مصری، سوری، یونانی و ایرانیِ تحت فرمانروایی خود را گرفتند و به هم پیوند زدند و هنری به نام «هنر اسلامی» را ابداع کردند.
قبة الصخره، نخستین نمونه ازمسجدهایی است که به علت فاصله گرفتن از سادگی ساختمان و بیپیرایگی که ویژگی مساجد پیش از آن بود از سایر مساجد متمایز شده است.
نگاهی به قسمت بالای بنا نشان میدهد که تمام فضا به وسیله گنبد فرا گرفته شده است، امری که حالت روحانی محیط مسجد را فزونی میبخشد. این گنبد، از درون دارای دو پوشش چوبی است. گنبد کنونی که به جای گنبد اولیه در قرن دوازدهم بنا شده، به احتمال بسیار از همان زمان زراندود بوده است. ابن فقیه که گنبد را در سال ۹۰۳ میلادی دیده است، میگوید: «گنبدی روی گنبدی (گنبد دوپوش) است و بر آن ورقهای سرب و مس، پوشیده از طلا کار شده است.»
طاق (رواق) های نعل اسبی از ممیزات معماری اکثر مساجد عصر اموی است، که در قبة الصخره به کاررفته است. نقش مایه غالب طاقهای قبة الصخره، که به صورت نباتات، درختان و جامهای جواهر نشان متجلی شدِ، نماد پیروزی مسلمین، معبد سلیمان و بهشت تفسیر کردهاند.
۲. مختصات مسجدالاقصی
مسجد الاقصی شامل منطقهای است مستطیل شکل در جنوب شرقی شهر قدس که دور تا دور آن را دیوار در برگرفته و این دیوارها هم در داخل دیوارهای بخش قدیمی شهر قدس قرار گرفتهاند.
بنای مسجد الاقصی ترکیب بسیار سنجیدهای دارد که تمام جزئیات و دقایق آن در طراحی و تعیین اندازهها چنان به دقت محاسبه شده است که بیشترین تأثیر را بر بیننده میگذارد؛ به ویژه آن که میتوان این بنا را در عین مستقل بودن ترکیبی از معماریهای بیزانسی، رومی و حتی یونانی دانست. به عبارت سادهتر، معماران این مسجد، تاریخچه معماری انسان را در دل این اثر به یادگار گذاشتهاند.
در قسمت جنوبی و وسط مسجدالاقصی، یک گنبد بلند و بزرگ وجود دارد و در زیر آن، محراب باشکوه مسجد به نقش و نگار بسیار عالی تزئین شده و کتیبهای دارد که نشان میدهد صلاحالدین در سال ۵۸۳ هجری این محراب را بنا کرده است و در همین جا منبری وجود دارد که از بهترین چوبها که در آن با عاج و صدف منبتکاری شده و نهایت درجهی حیرت انگیزی را برمیانگیزد، ساخته شده است. از کتیبهای که در این منبر موجود است، معلوم میشود که این منبر در سال ۵۶۴ هجری ساخته شده و شیشههای پنجرههای بالای محراب آن متعلق به قرن ۱۶ میلادی است.
این منبر در سال ۱۹۹۶ در یک آتشسوزی از بین رفت؛ و در پایان ۲۱ آگوست ۱۹۶۹ مسجدالاقصی توسط «مایکل روهان» به آتش کشیده شد؛ رژیم صهیونیستی اعلام کرد او یک مسیحی مجنون است، اما برخی منابع معتقد بودند او یهودی است. در این آتشسوزی، آسیبی به قبة الصخره نرسید، اما در مسجدالاقصی، منبر صلاحالدین ایوبی و بسیاری کتابها و دیوارها در آتش سوخت. «مایکل روهان» هم پس از مدتی بستری در تیمارستانی در عکا، بدون اینکه محاکمه شود به کشورش (استرالیا) بازگردانده شد!
از تخریب و سرقت تا تهاجم به مسجد الاقصی
مسجدالاقصی در حمله ۱۹۶۷ رژیم صهیونیستی به کرانه باختری به تصرف این رژیم درآمد، از آن زمان در اشغال است. این اشغال ازنظر کشورهای جهان و قطعنامههای سازمان ملل متحد، غیرقانونی است و به موجب آن، نیروهای رژیم صهیونیستی باید از آن عقبنشینی کنند. از زمان اشغال یهودیان که اعتقاد دارند که بقایای معبد «هیکل» (معبدی که بنا به اعتقادات یهودی توسط سلیمان نبی به دستور خداوند ساخته شده و شرح آن در کتاب مقدس، بخش عهد عتیق آمده است) در زیر مسجدالاقصی قرار دارد، برای تخریب مسجد الاقصی و احیای آن معبد تلاش میکنند.
افزون بر تخریب، آنها طی سالهای اخیر بارها اقدام به سرقت اشیا، مدارک و آثار باستانی از محوطه مسجدالاقصی و اطراف آن کردهاند. حتی برخی از اشیای به سرقت رفته را در موزهای به نمایش هم گذاشته بودند. اما یکی از این سرقتها که بعداً رسمی هم شد، سرقت سنگ بزرگی از مسجدالاقصی بود.
عوامل صهیونیست در آوریل سال ۲۰۰۹، سنگی را از قصر الاماره، قسمت جنوبی مسجد الاقصی به سرقت بردند و آن را درون محوطه کنست در محله صهیونیستها قرار دادند. این رژیم با این کارها قصد تاریخسازی برای خودش دارد و به این ترتیب قصد دارد خود را صاحب حق در این منطقه جلوه دهد.
اقدام دیگر صهیونیسم علیه مسجدالاقصی به حملات و دست اندازیهای مکرر بر میگردد. مسجدالاقصی در گذشته حملات معمول نیروهای صهیونیستی را تحت پوششهای مختلف تجربه کرده است. با این حال، این مسجد در سالهای اخیر به ویژه پس عملیات «سیف القدس» (شمشیر بیتالمقدس) اهمیت و معنای بیشتری یافته است.