روزنامه تهران تایمز در واپسین روزهای سال ۱۴۰۱، ابراهیم نابلسی را به عنوان «شخصیت سال» برگزید. در گزارش زیر به این چهره شجاع و میراث جسوری که به یادگار گذاشت، خواهیم پرداخت.
نابلسی در سال ۲۰۰۱ پس از انتفاضه دوم متولد شد و در زندگیاش در شهر اشغالی نابلس در کرانه باختری، شاهد قساوت و کشتار بیرحمانه نیروهای اسرائیلی و شهرکنشینان بود.
این قساوت، او را بر آن داشت تا اسلحه به دست گرفته و به جنگ فلسطینیان علیه اسرائیل بپیوندد و در این مسیر، به عنوان سازماندهنده عملیاتهای انتقام جویانه علیه اشغالگری صهیونیستها نقشآفرینی کرد.
او با این سن و سال کم، یکی از تحت تعقیبترین افرادی بود که اشغالگران صهیونیست به دنبالش بودند و چندین بار از تلاش برای ترور، جان سالم بهدر برد. او نزد ساکنان زادگاهش یعنی نابلس بهویژه بین جوانان به چهرهای شناختهشده بدل شد؛ جوانانی که او را انسانی فروتن و در عین حال دلیر و بیباک توصیف میکنند که هرگز بهدنبال شهرت و اسم و رسم نبود.
اما اینها ویژگیهایی بود که او را پیش از شهادتش در ۹ آگوست ۲۰۲۲(۱۸ مرداد) و پس از آن، بسیار مشهور و محبوب کرده بود.
بیباکی و شهادتطلبی او برایش لقب «شیر نابلس» را به ارمغان آورد و همچنین به تشکیل گروه مقاومتی موسوم به «بیشه شیرها» در اراضی اشغالی منجر شد.
پدر او میگوید: ابراهیم، آنها (صهیونیستها) را شکار میکرد نه برعکس. هر زمان که از حمله مسلحانه اسرائیلیها باخبر میشد، اولین کسی بود که بهسراغشان میرفت و با آنها روبهرو میشد. این سرنوشت او بود و از این بابت خدا را شاکریم.
صهیونیستها پس از به شهادت رساندن سه فلسطینی، در برههای گمان کردند که او را هم کشتهاند اما ابراهیم روز بعد در مراسم تشییع آنها دیده شد.
سبک و سیاق شهادتطلبی او از این جهت منحصربهفرد بود که تسلیم نیروهای ویژه رژیم صهیونیستی نشد و این موضوع برای سایر جوانان فلسطینی الهامبخش بود تا مثل او باشند.
سعد نمر، استاد علوم سیاسی در دانشگاه بیرزیت در رامالله، در گفتوگو با تهرانتایمز گفت که «بارها خواستند او را ترور کنند اما او گریخت.»
نوجوان ۱۸ ساله فلسطینی همواره زیر ذرهبین بود و اسرائیلیها همیشه زاغ او را چوب میزدند تا اینکه سرویس اطلاعات رژیم صهیونیستی خانهای که او شب را در آن به صبح رسانده بود، شناسایی و پیش از سپیدهدم نیروهای ویژه خود را به محل اعزام کرد.
نمر میگوید: آنها صبحگاه خانه را محاصره کرده و به نابلسی دستور دادند تا خودش را تسلیم کند اما او از این کار خودداری کرد. نیروهای اسرائیل شروع به شلیک کردند اما انتخاب نابلسی و دو نوجوان دیگر، مقاومت، مبارزه و تیراندازی بود. درگیری شروع شده بود و در نهایت، نیروهای اسرائیلی هیچ کاری از پیش نبردند جز اینکه خانه را موشکباران و برای کشتن هر سه جوان، آن را کاملاً ویران کنند.
اما چرا این شهادتطلبی تا این حد مهم است و همچنان اسرائیلیها را میترساند؟
نمر در پاسخ توضیح میدهد که پیش از شهادت نابلسی، او پیامی تلفنی با این مضمون ارسال کرد «تصمیم به شهادت گرفتهایم و امیدوارم همه فلسطینیها برای مقاومت، راه ما را پیش بگیرند و از همه فلسطینیان میخواهم که سلاحشان را زمین نگذاشته و به مقاومت ادامه دهند.»
بعد از این پیام، موشکهای صهیونیستها، او را به شهادت رساند اما نمر میگوید که صدای نابلسی در تمام رسانههای اجتماعی، تکتک خانهها در کرانه باختری و ورای آن طنینانداز شد و تمام فلسطینیها آن را شنیدند.
نمر تاکید کرد: این پیام برای بسیاری از فلسطینیان الهامبخش بود و روحیه جنبش مقاومت فلسطین را بالا برد. خلاف محاسبات اسرائیل که قصد داشت این پیام را مخابره کند که مقاومت برابر آنها مساوی با مرگ است، همه چیز نتیجه معکوس داد.
وی افزود: صهیونیستها از تضعیف روحیه فلسطینیان ناکام ماندند و فکر میکنم خلاف این موضوع اتفاق افتاد و شهادتطلبی او به منبع الهام آنها بدل و روحیه فلسطینیان قویتر و قویتر شد و حالا افراد بیشتری خواستار پیروی از او پیوستن به مقاومت مسلحانه هستند.
نمر در توصیف اینکه چگونه شهادتطلبی او، به گسترش «بیشه شیرها» و سایر گروههای مقاومت منجر شد، تاکید کرد: هماکنون در اردوگاههای بلاطه، طولکرم و اریحا گروههای مقاومت وجود دارد. حالا پدیده «مقاومت جوانان فلسطینی نه به پشتوانه رسمی تشکیلات خودگردان فلسطین بلکه با شایستگی خودشان، به شهرهای زیادی در کرانه باختری گسترش یافته و اسرائیلیها را به شدت برآشفته است.»
نمر تصریح کرد: به همین دلیل است که شهادت نابلسی تا این حد چشمگیر و مهم است. این شهادتطلبی، سایر گروههای مقاومت را طوری شکل داد که حالا اسرائیلیها نمیتوانند بدون مواجهه با مقاومت فلسطینیان، وارد هیچکدام از شهرهای کرانه باختری شوند؛ شرایط دیگر مثل سابق برای آنها آسان نیست. آنها در بدو ورود به هر شهری که در آن گروه مقاومت وجود دارد، باید هر دقیقه را محاسبه کنند. شرایط به هیچ عنوان مثل سابق آسان نیست.
وی همچنین با اشاره به اینکه نسلهای جوانتر، تحت اشغالگری صهیونیستها، هیچ امید و آیندهای برای خود متصور نیستند، افزود: آنها هر روز شاهد قساوت بوده و نمیدانند آیا قرار است در خیابان کشته شوند یا در یک ایست بازرسی. آنها تحت سلطه رژیمی فاشیست، استعمارگر، نژادپرست و آپارتاید هستند که مبنا و اساس آن چیزی نیست جز نفرت و خشونت.
مذاکره با صهیونیستها به هیچ عنوان جواب نخواهد داد، بلکه بالعکس، حالا شهرکها در حال گسترش بوده و شهرکنشینان مسلح شدهاند و اگر این روند چند سال دیگر ادامه یابد، هیچ جایی برای فلسطینیان نخواهد بود. گزارشها نشان میدهد که در صورت چنین اتفاقی، یک میلیون شهرکنشین صهیونیست در کرانه باختری و بیتالمقدس شرقی ساکن خواهند شد.
نمر خاطرنشان کرد: نسل جوانتر بیشتر و بهتر از تشکیلات خودگردان به این موضوع پی برده و به این درک رسیده و تصمیم گرفتهاند که خودشان مسئولیت را به عهده بگیرند. پیامی که جوانان فلسطینی تحت تأثیر نابلسی برای رژیم صهیونیستی مخابره میکنند، این است که «ما در هر حال میمیریم، بنابراین در سکوت نخواهیم مرد؛ تنها زبانی که اشغالگران میفهمند، مقاومت مسلحانه است.»
جنبش جدید بهراه افتاده این است که نابلسی رهبریِ نسل جوانتر را به دست گرفت تا آنها خودشان سرنوشتشان را بنویسند.
همزمان با اینکه تشکیلات خودگردان خواستار مقاومت صلحآمیز میشود، جوانان فلسطینی با چشمهای خودشان پاکسازی نژادی را نظاره میکنند؛ آنها احمق نیستند. نابلسی نسلی از جوانان فلسطینی را به ارث گذاشت که تا پیش از آنکه دودمانشان به دست صهیونیستها پاکسازی شود، درصدد مقاومت و نبرد مسلحانه هستند.
«عاشقانه دوستتان دارم… شهید شدم… لطفاً بعد از من از وطنم مراقبت کنید… و وصیت من به شما این است که هرگز اسلحه را زمین نگذارید…»؛ اینها آخرین کلمات پیام نابلسی و دو نوجوان دیگر پیش از شهادتشان بود.
مادر ابراهیم در مراسم تشییع او گفت: آنها فکر کردند که پسرم را کشتهاند، اما اینطور نیست.
شاید نابلسی مرده باشد اما میراثی را به جای گذاشته که جنبش مقاومت کرانه باختری را، قویتر کرده و این همان چیزی است که اسرائیل از آن وحشت دارد.