داوود صبوری تهیهکننده فیلم سینمایی « اتاقک گلی » که در چهلویکمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت، اظهار داشت: درصدد اکران این فیلم سینمایی در فصل اول سال ۱۴۰۲ هستیم و امیدواریم شرایطی فراهم شود که در بهترین زمان این فیلم در سینماهای کشور نمایش داده شود.
صبوری درباره احتمال اکران «اتاقک گلی» در ایام نوروز گفت: بعید میدانم که این فیلم به اکران نوروز برسد چراکه فیلم کمی دیر به جشنواره رسید و کارهای ویژوال افکت آن باقی مانده و این روزها مشغول کار روی این بخش هستیم و ممکن است کمی زمانبر باشد و نتوانیم فیلم را به اکران نوروز برسانیم. کار ما در سیام دی ماه به پایان رسید و دوازدهم بهمن «اتاقک گلی» را به جشنواره ارائه دادیم و مشخص است که در این زمان کوتاه فیلم به طور کامل آماده نبوده و همچنان مشغول کار هستیم.
این تهیهکننده درباره واقعی بودن قصه این فیلم سینمایی اظهار داشت: فیلم در ماجرای اصلیاش لحظه به لحظه بر اساس واقعیت است و هیچ دخل و تصرفی در واقعیت نداشتیم. در این فیلم حتی مکانی که شهدا به شهادت میرسند هم واقعی است. ماجرای واقعی که در فیلم روایت میشود به خودی خود به اندازهای دراماتیک و جذاب است که مجید مجیدی (مشاور کارگردان) به ما توصیه میکرد همین اتفاق و روایت را بدون هیچ تغییری به تصویر بکشیم.
وی درباره استفاده از تورج الوند به عنوان بازیگری کمتر شناخته شده در نقش اصلی «اتاقک گلی» گفت: تورج الوند در این فیلم فوقالعاده بازی کرده و به نظر من آینده درخشانی در انتظار او است و نام او را در آینده بیشتر خواهیم شنید. محمد عسگری در فیلم «نگهبان شب» با ایشان کار کرده بود، شناخت کافی درباره شخصیت الوند داشت و بازی او را هم میشناخت. با پیشنهاد کارگردان ما تحلیل و بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که او میتواند از پس نقش بربیاید. خوشبختانه این اتفاق رخ داد و به تأیید بسیاری از منتقدان او در این نقش فوقالعاده ظاهر شده است.
صبوری درباره لزوم ساخت فیلمهای سینمایی برای معرفی وجهه واقعی منافقین به نسل جدید اظهار داشت: هیچ چیزی از تصویر و هنر در نشان دادن واقعیتها تأثیرگذارتر نیست به این معنا که شما اگر ۴۰ سال درباره منافقین در رادیو، تلویزیون و… صحبت کنید یا حتی کتاب چاپ کنید، آنقدر تأثیرگذار نیست که یک فیلم میتواند موثر باشد و بخشی از جنایت و خیانت منافقین نسبت به مردم را بیان کند.
منافقین در شعارشان خود را نگهبان خلق معرفی میکنند در حالیکه به گواه تاریخ همواره علیه مردم مرتکب جنایت شدهاند و به روی خلق اسلحه کشیدهاند و تیراندازی کردهاند و هر آنچه که برایشان منفعتی نداشته را فدا میکردند. به نظر من هیچ چیزی به مانند سینما نمیتواند تأثیرگذار باشد که این وجهه واقعی را به مردم معرفی کند. اگر بخواهم نمونهای از این تأثیرگذاری را بیان کنم به تجربه اکران فیلم «اتاقک گلی» در کرمانشاه اشاره میکنم. ما در این شهر فیلم را اکران کردیم و در لحظهای که فرد منافق کشته میشود، همه مخاطبان حاضر در سالن دست زدند به طوریکه خود استاندار از واکنش مخاطبان به وجد آمده بود ولی من در هیچ یک از اکرانهای فیلمم در تهران این واکنش را ندیدم و فکر میکنم این واکنش در کرمانشاه به این موضوع مربوط میشود که آنها جنایتهای منافقین را تجربه کردهاند و از این سکانس به وجد میآیند.
نسل امروز گناهی ندارد، او در فضای مجازی و دیگر رسانهها تحت تأثیر تبلیغات منافقین قرار میگیرد و تصور میکند که شاید آنها بتوانند زندگی بهتری برای او فراهم کنند اما کسانی که ماهیت واقعی این گروه را میشناسند میتوانند با بیان واقعیتها این تبلیغات را خنثی کنند. نسل امروز باید ببیند که اگر منافقین به کشورمان ورود کنند چه اتفاقاتی را رقم میزنند.
در حقوق بینالملل هر کس که با اسلحه گرم وارد یک کشور شود مهاجم است و این هیچ استثنایی در اشخاص ندارد. منافقین با حمایت کشوری که آن زمان با ما در جنگ بود، با سلاح گرم وارد کشورمان شدند و این یک تهاجم جنگی است، ما باید در برابر مهاجم میایستادیم و به هیچوجه اظهاراتی اینچنین که ما در عملیات مرصاد مقابل خودی ایستادیم را نباید پذیرفت. این جنگ، جنگ خودی با خودی نبود و ما مردم ایران با دشمنمان جنگیدیم.
تهیهکننده «اتاقک گلی» درباره روایت واقعیتها در جنگ و فاصله گرفتن از پرداخت شعاری در موضوعاتی چون دفاع مقدس اظهار داشت: من از سال ۱۳۶۵ افتخار حضور در جبهه جنگ را دارم. در کربلای پنج تا مرصاد در جنگ حضور داشتم و دو برادر و پدرم شهید شدند. تنها کسی هستم که فیلمی دفاع مقدسی ساختهام که در آن فقط واقعیت را میبینید و هیچ نشانی از شعار نیست. تصاویری که در برخی فیلمها میبینیم یک نفر دهها نفر از جبهه دشمن را به هلاکت میرساند و بعد شهید میشود چندان به واقعیت نزدیک نیست، در جنگ ممکن است لحظهای سر را برگردانی و مورد اصابت گلوله قرار بگیری. ما در این فیلم میبینیم که هر کس به عنوان یک انسان واقعی به اندازه خودش کار انجام میدهد و هیچ چیز غیر واقعی و اضافی به تصویر نمیکشیم.
این صحنههای عجیب و غریبی که یک نفر از پس دهها نفر برمیآید و بدون اینکه لطمهای به او وارد شود پیش میرود از واقعیت جنگ به دور است، در این فیلم میبینیم که بچهای در یک گوشه پناه برده و به شدت ترسیده، جنگ اینگونه است. در سکانسی میبینیم که یک نفر در یک لحظه بر اثر یک اتفاق مورد اصابت گلوله قرار گرفته و شهید میشود، برخی افراد به من میگویند چرا این صحنه را نشان دادی در حالیکه این واقعیت جنگ است و من نمیپذیرم چیزی غیر از واقعیت بیان کنم. مخاطب باید فضای واقعی جنگ را درک کند. نسل جدید باید ترس، شجاعت، شهادت و… را که همه آنها از واقعیتهای جنگ هستند، ببیند و من سعی کردم در این فیلم دقیقاً همان چیزی به تصویر کشیده شود که در واقعیت رخ داده است. در سکانسی از فیلم وقتی یکی از منافقین شروع به تیراندازی میکند، بچهها میترسند و پشت هم پنهان میشوند؛ این وحشت و ترس واقعیت جنگ است و اگر میخواهیم از واقعیتها بگوییم نباید این نکات را نادیده بگیریم.