نیمهشب شنبه هفته گذشته، یکی از مراکز وابسته به وزارت دفاع در اصفهان مورد حمله 3 فروند کوادکوپتر قرار گرفت که بهرغم اصابت یکی از این پرندهها به سقف این مرکز، این حمله ناکام ماند و خسارتی به بار نیاورد. این ماجرا از چند جهت قابل توجه است.
1- مسأله نخست، رویکرد جدید ایران برای مقابله با تهدیدات موسوم به ریزپرندهها و پرندههای قابل هدایت است.
در ماههای گذشته چند مرتبه شاهد اقدامات خرابکارانه در برخی مراکز نظامی و غیرنظامی کشور بودیم که بعضاً در مقایسه با اتفاق اخیر، خسارات بیشتری نیز به بار آورد.
شکل کار در عمده این اقدامات مشابه یکدیگر بود که مهمترین آن استفاده از کوادکوپترهایی است که میتواند از یک فاصله کوتاه به سمت هدف هدایت شده و خود را به همراه مقداری مواد انفجاری به هدف بکوبد.
اما آنچه موجب شد میزان خسارت در اتفاق اخیر به حداقل ممکن برسد، همان تغییر رویکرد و استفاده از تجربیات پیشین است.
مرکز مورد حمله در شهرستان اصفهان- که ظاهراً پیش از این نیز مورد حمله مشابهی قرار گرفته- بهلحاظ پدافند غیرعامل از مختصات خوبی برخوردار بود که سطوح حفاظتی مشبک بر روی سقف- مشابه آنچه امروز در نطنز نیز مورد استفاده قرار گرفته- یکی از این موارد است.
همانطور که در تصاویر پس از این حمله دیده میشود، یکی از کوادکوپترها بهرغم برخورد با سقف این مرکز نتوانسته خسارتی جز یک آسیب بسیار سطحی به آن وارد کند.
سرعت عمل نیروهای پدافندی این مرکز نیز درخور توجه بود که بلافاصله اقدام به مقابله با این پرندهها کرده و با استفاده از تجهیزات در اختیار، شامل سلاح و نیز سامانههای جنگ الکترونیک، از طریق قطع ارتباط پرنده با هدایتگر، مانع برخورد با نقاط حساس این مرکز شدند.
بر اثر همین تقابل بود که یکی از کوادکوپترها به سقف مرکز برخورد کرد اما به دلیل شرایط مناسب حفاظت پوششی، آسیبی در پی نداشت.
مقابله با ریزپرندهها یکی از پرچالشترین مسائل در حوزه پدافندی در همه دنیاست.
نیروهای متخصص ایرانی در سالهای گذشته توانستهاند برخی سامانههای مقابله با این تهدیدات را ساخته و در اختیار یگانهای پدافندی- بویژه مراکز حساس - قرار دهند.
این سامانههای جمینگ میتوانند لینک ارتباط پرنده و هدایتگر آن (اپراتور) یا لینک ارتباط GPS را مختل کنند که در نتیجه آن، یا پرنده در اختیار گرفته میشود یا میتوان آن را به جایی غیر از اهداف اولیه و نقاط غیرحساس هدایت کرد؛ مشابه آنچه در این ماجرا اتفاق افتاد.
2- این دست عملیاتها با استفاده از پرندههایی که تهیه یا حتی ساخت آنها بسیار راحت است، آورده چندانی به لحاظ عملیاتی ندارد.
مرکز مورد اصابت درباره اخیر، داخل شهر و در مجاورت یکی از مهمترین خیابانهای اصفهان قرار دارد که دسترسی به آن چندان سخت نیست. در حقیقت، سفارشدهندگان این مأموریت میتوانند با اجیر کردن چند نفوذی- شبیه وابستگان گروهک تروریست منافقین- و پرداخت پول، از آنها بخواهند این کار را در داخل انجام دهند که البته این مسأله باید به دقت مورد توجه دستگاههای امنیتی قرار گیرد تا آخرین لایههای نفوذ برای انجام اقدامات اینچنینی در کشور کور شود.
اما آنچه به نظر میرسد بیشتر مورد توجه طرف سفارشدهنده قرار داشته، استفاده روانی و رسانهای از این ماجراست که بلافاصله در رسانههای آنها با بهکارگیری واژگانی نظیر «حملات بزرگ»(!) یا «انفجار مهیب»(!) منتشر شد.
با این حساب همانطور که رسانههای وابسته به رژیم صهیونیستی- به عنوان یکی از اصلیترین متهمان این ماجرا- نیز عنوان کردند، باید منتظر ماند و دید جمهوری اسلامی ایران جواب این اقدام خرابکارانه را کجا و در چه سطحی خواهد داد.
3- امروز رژیم صهیونیستی یکی از سختترین دورانهای تاریخ کوتاه خود را میگذراند. چالشهای شدید سیاسی در این رژیم که موجب شد در کمتر از 5 سال 5 انتخابات برای تشکیل دولت برگزار شود و نیز به قدرت رسیدن دوباره نتانیاهو که خود یکی از عوامل این بنبست سیاسی بود و در کنار آن، روی کار آمدن تندروترین و افراطیترین افراد و احزاب که پاشنه آشیل دولت جدید هستند، موجودیت این رژیم را با خطر جدی مواجه کرده است.
در کنار آن، خیزش جدید گروههای مقاومت و انجام سلسله عملیاتهای شهادتطلبانه در کرانه باختری مهمترین مولفه رژیم صهیونیستی یعنی امنیت را با خطر جدی روبهرو کرده است.
بررسی سوابق اقدامات مشابه این رژیم نشان میدهد آنها یکی از راههای برونرفت از چالشهای بزرگ بالا را در انجام اقداماتی شبیه آنچه در اصفهان رخ داد، میدانند تا شاید از بار فشار بر کابینه نتانیاهو کاسته شود.
4- مسأله دیگر در ماجرای اخیر، اظهارنظر جاهلانه «میخائیلو پودولیاک» مشاور «ولودیمیر زلنسکی» رئیسجمهور اوکراین است که این روزها درگیر جنگی بزرگ با روسیه هستند.
مشاور زلنسکی پس از اتفاق اصفهان در اظهاراتی عنوان کرد کشورش در این اقدام خرابکارانه نقش داشته است.
پذیرش تلویحی نقش اوکراین در اقدام خرابکارانه اخیر، البته با واکنش وزارت امور خارجه کشورمان مواجه شد اما آنچه در پس این واکنش باید دید، احتمال تغییر رویکرد ایران در قبال جنگ اوکراین است.
پیش از این، مقامات اوکراینی، حملات تندی به ایران به واسطه فروش هواپیماهای بدون سرنشین شاهد 136 به روسیه داشتند.
پهپادها امروز به یکی از مهمترین تهدیدات اوکراین در جنگ تبدیل شدهاند اما بهرغم ادعای مقامات اوکراین، طرف ایرانی هرگونه فروش تجهیزات به روسیه به منظور شرکت در این جنگ را تکذیب کرد.
حالا این حق برای ایران محفوظ است که در جواب نقش اوکراین در اقدامات خرابکارانه در داخل ایران- آنطور که مشاور رئیسجمهور این کشور گفته- راهبرد خود را تغییر دهد.
اوکراین باید بداند روسیه علاوه بر پهپاد، به موشکهای دقیق و نقطهزن نیز نیازمند است؛ موشکهایی که یکی از مهمترین و بهترین محصولات آنها در سبد صادراتی جمهوری اسلامی ایران قرار دارد.
مهدی بختیاری