دراین گزارش آمده است، سال ۲۰۲۲ با مجموعه تحولات مهمی در عرصه بین المللی همراه بود و برخی کارشناسان را به سوی این ایده سوق داد که ممکن است غرب آسیا (خاورمیانه) به عنوان منطقه ای که به مدت چند دهه برای قدرت های جهان اهمیت راهبردی داشت، اکنون وضعیتی دگرگون پیدا کند و جغرافیای سیاسی یا ژئوپلیتیک آن به شکلی متفاوت برای بازی قدرت های بزرگ مطرح شود.
« پاول پیلار » تحلیلگر شناخته شده آمریکایی در مرکز پژوهشی «نشنال اینترست» در زمینه تغییر ژئوپلیتیک غرب آسیا معتقد است تحولات پرشمار دوره اخیر سؤالاتی را در مورد اینکه آیا این منطقه دستخوش تغییراتی در الگوهای همکاری و منازعه میان کشورهای منطقه و با قدرتهای خارجی مطرح کرده است.
تحولات متعدد در ماههای اخیر که مهمترین آن ها سفر «شی جین پینگ» رئیس جمهور چین به عربستان سعودی و دیدارهای وی با رهبران عرب بود، یکی از اصلی ترین عواملی است که به این تردیدها دامن زد.
طبق این گزارش، از طرف دیگر، تعمیق آشکار روابط بین مسکو و تهران هم حکایت از معکوس شدن جریان عادی دو طرف دارد.
همزمان در اسرائیل نیز افراطیترین دولت راستگرای تاریخ کابینه منصوب شده و تردیدهای جدی را در زمینه آینده روابط تازه بهبود یافته اسرائیل با برخی از کشورهای عربی منطقه ایجاد کرده است.
البته نمی توان حاشیه و پیامدهای برگزاری تورنمنت فوتبالی جام جهانی در قطر را نادیده گرفت که نه تنها مورد توجه طرفداران ورزش قرار گرفت، بلکه تاثیرات سیاسی را بر روابط بین کشورهای عربی خلیج فارس و دیگران داشته است.
به اعتقاد این کارشناس سابق سیا در حوزه خاور نزدیک و خلیج فارس، تحولات فوق دو دلیل عمده داشته است:
- نخست انحراف توجه ایالات متحده از خاورمیانه به سمت شرق آسیا که البته تاکنون محقق نشده است.
- دوم وضعیت رو به زوال دیپلماسی در ارتباط با احیای توافق هسته ای با ایران یا برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) بوده است.
طبق این گزارش، البته هر فرضیه ای در مورد تنظیم دوباره منطقه با گزینه های متناقضی روبرو است. به عنوان مثال، چشم انداز همسویی اردوگاه اسرائیلی و شورای همکاری خلیج فارس در برابر اردوگاه روسیه -ایرانی مبهم است زیرا تمایل شدید اسرائیل برای حفظ روابط خوب با روسیه را نباید نادیده گرفت. انگیزه اصلی اسرائیل تمایل به ادامه حمله به اهدافی در سوریه بدون مجازات است. این امر حتی باعث شده تا در بحران اوکراین هم تل آویو حمایت قابل توجهی را از اوکراین نشان ندهد.
پیلار با بیان اینکه ملاحظات کوتاه مدت، رویدادهای خارج از منطقه و ملاحظات سیاسی داخلی هم در نوع تفسیر ازژئوپلیتیک منطقه خاورمیانه تاثیر دارند، تصریح کرد:ایران با بیانیه چین و شورای همکاری خلیج فارس در خصوص جزایر سه گانه مخالفت کرد زیرا می گوید که اختلافی وجود ندارد و جزایر به صورت مشروع متعلق به ایران است.
شواهد زیادی وجود دارد که چین همچنان خواهان روابط گسترده با هر دو طرف خلیج فارس است. ایران تامین کننده عمده نفت چین و وارد کننده کالاهای چینی بوده است و سال گذشته بود که چین و ایران یک توافق راهبردی بیست و پنج ساله را امضا کردند.
وی در مورد روسیه نیز بر این باور است که برای مسکو این روزها همه چیز حول محور جنگ در اوکراین می چرخد، حال آنکه جنگ برای همیشه ادامه نخواهد داشت. شکل روابط کنونی این کشور با ایران نشانه تلاش روسیه برای نجات از جنگ است و بازنگری استراتژیک در سیاست مسکو در قبال غرب آسیا (خاورمیانه) به شمار نمی رود.
روابط روسیه و ایران همواره ترکیبی پیچیده از همکاری بوده است و به احتمال زیاد همینطور باقی خواهد ماند.
در قضیه برجام، مساله عدم اشاعه تسلیحات هسته ای و دیپلماسی به سیاست واشنگتن ارتباط بیشتری دارد. هیچ یک از اتفاقات امروزین موضوع هسته ای ایران که به بحران منتهی شده، رخ نمی داد اگر دونالد ترامپ رئیس جمهوری پیشین آمریکا تصمیم نگرفته بود که از برجام در سال ۲۰۱۸ خارج شود تا دستاوردهای باراک اوباما را خنثی کند.
افسر بازنشسته اطلاعات ملی آمریکا تاکید دارد: در سال های اخیر ژئوپلیتیک کلی خاورمیانه تغییر محسوسی نداشته است و در ماه های آینده نیز آماده تغییر اساسی نیست. تصویر کلی منطقه ای رقابت هایی را نشان می دهد که تا حد زیادی بر اساس تقسیمات قومی و مذهبی است.
علاوه بر این شرایط منطقه منعکس کننده جاه طلبی های گاها بی ثبات کننده رهبرانی مانند محمد بن سلمان یا درگیری های گذشته یا گسست های قابل توجه بین حاکمان و مردمی تحت حکومت است.
این گسست ها در بین کشورهای مختلف خلیج فارس وجود دارد اما دولت های اقتدارگرای عرب خلیج فارس چشم خود را نسبت به انقیاد یا انجام اقدامات قهرآمیز برای حفظ قدرت می بندند. مناقشه حل نشده اسرائیل و فلسطین نیز بخشی از امور منطقه است که البته در مسابقات جام جهانی شاهد همبستگی جهانی با فلسطینی ها بودیم.
براساس این تحلیل، تصویر دخالت قدرت های خارجی در خاورمیانه هم تغییر نکرده است. روسیه با وجود تجاوز به اوکراین کماکان نشان می دهد که مسکو در کارکردن با همه طرفهای درگیر در غرب آسیا از اسرائیل گرفته تا ایران و ... مهارت دارد.
سفر اخیر شی جین پینگ هم بخشی از تلاش چین برای تقلید از روس ها در اتخاذ یک سیاست خارجی همهجانبه در این منطقه است. ترکیه یکی دیگر از قدرت های فعال در منطقه است که به دلایل مختلف از جمله نگرانی از فعالیت کردها در سوریه و عراق و همچنین ملاحظات ایدئولوژیک محدودیت هایی دارد.
پیلار تاکید دارد: ایالات متحده محدودترین قدرت خارجی در داشتن روابط با منطقه بوده و خواهد بود که این هم به سیاست داخلی و میراث درگیریهای گذشته آن مربوط می شود؛ بخش مهمی از آن نیز به حمایت بی چون و چرا از اسرائیل و خصومت غیرموجه با ایران ارتباط دارد.
در هر صورت سیاست محتاطانه ایالات متحده در قبال خاورمیانه در ماه ها و سال های آینده به پیش بینی ها در مورد تغییر ژئوپلیتیک در منطقه نیازی نمی بیند اما واشنگتن باید درس های آموخته شده پیشین را اجرا کند.
ایالات متحده برای گسترش نفوذ خود باید از روسها و چینیها در تجارت تقلید کند نه اینکه غرب آسیا (خاورمیانه) را به دوست و دشمن تقسیم کند.
ایالات متحده به حضور در منطقه بدون دخالت نظامی شدید احتیاج دارد. چینی ها دیپلماسی جامع و فعالانه خود را با پذیرش فشار سنگین امنیتی پیوند نمی دهند و آمریکا هم باید همین مسیر را دنبال کند.