تجربه نشان داده است مردم سریالها را در هر قابی دنبال میکنند به شرط آنکه جذابیتهای لازم را در آن ببینند. اگر به کارنامهی تولیدات نمایشی رسانههای مختلف دقت کنید هم در تلویزیون هم در پلتفرمهای شبکه نمایشخانگی شاهد آثار بازنده و برنده بودهایم که برخی به دلیل توانمندی در کشش داستان، بازیگران، ساختار و... مخاطب را پای خود حفظ کردند و برخی نه! موضوع را با خانوادهی رسانه و به خصوص تولیدکنندگان آثار نمایش بررسی میکنیم.
ایرج محمدی، تهیهکننده سینما و تلویزیون در خصوص فاصلهی بین شبکه نمایش خانگی و تلویزیون و اینکه سرمایهها تا چه اندازه میتوانند در کیفیت موثر باشند، گفت: یک سوی معادله سرمایهای است که یک فیلم یا سریال با آن ساخته میشود و سوی دیگر کیفیت کار است. این دو، هم به یکدیگر مرتبطند هم نامرتبط. مثلا در بخش پروداکشن و دستمزدها مانند سایر مشاغل دیگر ارتباط دارند. نمیتوانیم دستمزد سه سال پیش را برای امسال هم در نظر بگیریم. بر اساس تورم و اتفاقات اقتصادی باید معادلهی درستی صورت بگیرد. سمت دیگر ماجرا این است که الزاما با یک سرمایهی کلان کار درجهیک و با کیفیت ساخته نمیشود. حتی اگر در یک سریال بیست بازیگر مطرح(سلبریتی) هم بیاوریم اما در بخش روایت، داستان، کارگردانی و... ضعیف عمل کنیم اثر بیکیفیت خواهد شد. سابقهی این را، هم در شبکهی نمایشخانگی و هم در تلویزیون داشتهایم. سرمایه هزینه میشود ولی اثر بیارزش است. پس این معادلهای است که باید همسان پیش برود.
محمدی با اشاره به مختصات یک اثر خوب گفت: مردم در سینما، تلویزیون و نمایشخانگی، دنبال اثر باکیفیت میگردند. این بین کسانی که سازنده هستند باید بدانند یک اثر باکیفیت چه میزان سرمایه نیاز دارد. طبیعی است گاهی اوقات انگیزههایی خارج از مانند دستمزد موجب ساخت یک اثر میشود. متاسفانه این ضایعات در حرفهی ما وجود دارد. هم مسئولین فرهنگی و هم خود هنرمندان باید مراقب این مسئله باشند که الزامی ندارد 10 تا سلبریتی را وارد کار کنیم و بیخود و بیجهت هزینهی کار را بالا ببریم تا شاید مردم نگاه کنند. قسمت اول و دوم را شاید ببیند اما اگر موضوع و داستان کار ضعیف باشد ادامه نمیدهند و تلویزیون را خاموش میکنند. اگر سریالی در کنار پول مختصات و ویژگیهای خوب را از لحاظ بازیگری، کارگردانی، نویسندگی و پارامترهای دیگر داشته باشد اتفاقات خوبی برایش میافتد.
تهیهکننده «خانه به دوش» در خصوص دلیل کم بیننده شدن سریالها گفت: مخاطب وقتی با بازیگران محدود و تکراری مواجه میشود دیگر کارها آن جذابیت لازم را برایش ندارند پس لازم است همهی تهیهکنندهها و مسئولین فرهنگی و هنری جوانها را وارد صحنه کنند که دیگر یک بازیگر ۵۰ ساله نقش جوان اول را برای ما بازی نکند. البته این مسئله همگرایی بین سازندگان اثر و مسئولین فرهنگی را میطلبد. در صورتی که تهیهکنندهها و کارگردانها متخصص این کار هستند.
او در پاسخ به این سوال که عدم آمدن ستارهها به تلویزیون فقط مشکل عدد و رقمی دارد یا مسائل دیگری، گفت: چند وقت پیش قصد داشتم کاری تلویزیونی بسازم در این خصوص با چند نفر از بازیگران مطرح صحبت کردم همگی میگفتند که اگر سناریو خوب باشد کار میکنند. به یک بازیگر خوب اگر ماهی دو میلیارد هم بدهید ولی کار ضعیف باشد آن را قبول نمیکند چون این کار برایش فرقی با خودزنی ندارد و رزومهاش را خراب میکند. البته عدد و رقم نمایش خانگی بسیار بیشتر از دستمزد در تلویزیون است اما من خودم کارهایی را ساختهام که هیچ سلبریتی در آن نبوده و خیابان خلوتکن بوده است.
او در خصوص رسیدن تلویزیون به شرایط ایدهآل در حوزهی سریالسازی و جذب مخاطبان گفت: بیشترین یوزری که شما در یک پلتفرم به آن میرسید نهایتا یک میلیون نفر است. با گسترش مدیاهای مختلف همچنان مخاطب تلویزیون از همهی آنها بیشتر است. پس بزرگترین نهادی که محتوا به مخاطب میدهد تلویزیون است و این تعداد اصلا قابل مقایسه نیست. ولی آن کاری که باید برای سریالسازیهای بهتر و جذب مخاطب انجام دهیم این است که مسئولین فعلی صداوسیما به سناریوهای متفاوت و درست برسند. این راهحل میتواند همهی مشکلات را حل کند.