یک موسسه مردم نهاد آمریکایی موسوم به "رصد خشونت پلیس " روز جمعه گذشته با ثبت جدیدترین آمار از کشتار مردم در سال ۲۰۲۲ توسط این به اصطلاح ضابطان قضایی آمریکایی، رکورد جدیدی را برای خشونت های آنها ثبت کرد.
بر اساس اعلام این موسسه روزانه به طور متوسط بیش از ۳ نفر در این کشور مدعی دارای امنیت توسط پلیس با سلاح گرم به قتل می رسند، تا جایی که در سال گذشته فقط ۱۲ روز در تقویم آمریکا وجود داشت که هیچ قتلی توسط پلیس صورت نگرفته است.
این موسسه که ظاهرا ارتباط خوبی نیز با جنبش اجتماعی آمریکایی معروف به "زندگی سیاهان اهمیت دارد" دارد، آمار قتل های انجام شده فقط توسط پلیس آمریکا را در سال ۲۰۲۲ میلادی یک هزار و ۱۷۶ نفر اعلام کرد که بالاترین آمار از سال ۲۰۱۳ است. در این میان باید توجه داشت که اکثریت قریب به اتفاق قربانیان سیاهپوست بودند و در بیشتر آنها حتی هیچ جرمی هم صورت نگرفته است، در واقع این نیز از وجود یک تبعیض نژادی آشکار در میان دستگاههای دولتی آمریکا خبر می دهد.
گزارش های رسمی حاکی است اگر چه نیمی از افرادی که هدف تیراندازی پلیس قرار گرفته وکشته می شوند، سفیدپوست هستند، اما سیاهپوستان آمریکایی به میزان قابل توجهی از سوی پلیس آمریکا مورد هدف گلوله قرار گرفته اند. سیاه پوستان که تقریباً ۱۳ درصد از کل جمعیت آمریکا را تشکیل می دهند، ۲۵ تا ۲۷ درصد از این قتل ها شامل آنان می شود.
کارشناسان، این تبعیض هدفمند علیه سیاهپوستان در آمریکا به وسیله پلیس و دستگاه قضایی این کشور و سرکوب اعتراضات مردم را نشانه ای از نقض حقوق بشر به ویژه نقض حقوق اقلیت ها و رنگین پوستان می دانند که حتی بر اساس نظرسنجی ها، به شکل نهادینه شده ای مدام در حال تکرار و گسترش نیز هست.
در این میان باید توجه داشت که گزارش های زیادی نیز وجود دارد که نشان می دهد بسیاری از خشونت ها و تبعیض های پلیس به دلیل سختی روند پیگیری های قضایی و تهدیدآمیز بودن آن برای شاکیان، گزارش نشده و نمی شوند.
این گزارش ها، خشونت پلیس را عامل اصلی مرگ بیش از نیمی از مردان جوان بین سن ۲۰ تا ۴۰ سال در امریکا می دانند. تاحدی که از هر هزار مرد سیاه پوست، ۱ نفر می تواند انتظار داشته باشد که توسط پلیس کشته شود.
خطر کشته شدن توسط پلیس آمریکا بین سن ۲۰ تا ۳۵ سال در بین جمعیت این کشور برای مردان و زنان و برای همه گروه های نژادی و قومی زنان و مردان سیاه پوست و زنان و مردان سرخپوست آمریکایی و بومی آلاسکا به طور قابل توجهی بیشتر از زنان و مردان سفیدپوست است. علاوه بر این احتمال کشته شدن مردان لاتین تبار توسط پلیس بیشتر از مردان سفیدپوست است.
علاوه بر قتل هایی که از سوی پلیس به صورت روزانه علیه مردم و شهروندان آمریکایی صورت می گیرد، در طول سال ۲۰۲۲ نیز اخبار زیادی نیز از قتل های بیش از یک نفر در مکان های عمومی آن هم بدون دلیل واضح منتشر شد که رسانه های دولتی عاملان آنها را افراد خودسر یا آتش به اختیار معرفی کرده و حتی آنها را جزو قتل های معمولی هم به حساب نمی آورند.
این رسانه ها این قتل ها را در حین سرقت و یا تیراندازی باندهای جنایتکار در خیابان و یا چاقوکشی افراد دیوانه معرفی می کنند در حالی که در این نوع از قتل ها نیز می توان با توجه به برخی ادعاهای مقام های امنیتی آمریکا در ارتباط با توانمندی پلیس برای مقابله با هراقدامی علیه ناامنی در این کشور، پلیس آمریکا را به کم کاری و یا کوتاهی در انجام وظیفه متهم کرد.
طبق تعریف دفتر تحقیقات فدرال آمریکا (اف بی آی) این نوع قتل ها در سال ۲۰۲۲ در مقایسه با دو سال قبل از آن (۲۰۲۱ و ۲۰۲۰) افزایش داشته است، مثلا در آماری که این نهاد امنیتی از سال ۲۰۲۱ میلادی منتشر کرد نشان می دهد تعداد قتل های کلی صورت گرفته در این سال ۲۲ هزار و ۹۰۰ مورد بوده که از ۲۲ هزار قتل گزارش شده در سال ۲۰۲۰ بیشتر شده است.
این آمار به معنای نرخی معادل حدودا ۶.۹ قتل در هر ۱۰۰ هزار آمریکایی و چیزی معادل و یا بیشتر از نرخ قتل های گزارش شده مشابه در هائیتی، تانزانیا و افغانستان است.
اگرچه طبق این گزارش، نیروهای پلیس با توجه به افزایش بیسابقه جرم در برخی شهرها با تهدیدهای جانی روبرو هستند، اما با این وجود بسیاری از گزارش های رسمی و غیررسمی دیگر در سطح آمریکا نشان می دهند که طی ۳۲ سال گذشته بیش از ۱ میلیون آمریکایی بر اثر خشونت های مسلحانه اجتماعی جان خود را از دست داده اند.
بر اساس تازه ترین مطالعات مجله انجمن پزشکی آمریکا که سه هفته قبل منتشر شد، از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۱ میلادی، بیش از یک میلیون و ۱۱۰ هزار نفر بر اثر خشونت ها با اسلحه در آمریکا جان خود را از دست داده اند که ۲۵.۸ درصد از این قربانیان آفریقایی تبار بوده اند.
نتایج این مطالعه نشان می دهد که میزان مرگ و میر ناشی از خشونت ها با اسلحه در میان گروههای مختلف آمریکایی بسیار متفاوت است و این تفاوت در ۱۰ سال گذشته آشکارتر نیز شده است و حتی طبق این گزارش، میزان مرگ و میر ناشی از خشونت ها با اسلحه در امریکا در سال ۲۰۲۱ به بالاترین سطح در نزدیک به سه دهه گذشته رسیده است.
با این وجود هنوز بسیاری از تحلیلگران به آمارهای دولتی آمریکا استناد نمی کنند و معتقدند که برآوردهای اف بی آی از قتل های سال ۲۰۲۱ همچنان مبهم و بحث برانگیز است. مثلا یک گروه محافظه کار پیشرو با انتشار گزارشی چنین استدلال کرده است که نرخ قتل در آمریکا به مراتب بالاتر از آماری است که رسانه ها به آن استناد می کنند.
صرف نظر از آمار بالای قتل های اجتماعی در این کشور، قتل های انجام شده توسط پلیس به قدری قابل توجه است که سابقه و سیر تاریخی پلیس آمریکا در اعمال خشونت علیه افراد و استفاده غیرقانونی از قوای قهریه امروزه به یکی از نگرانی های جدی سازمان های بین المللی و نهادهای حقوق بشری تبدیل و منجر به محروم شدن انسان ها از حق حیات خود در این کشور شده است.
برخی کارشناسان، فرهنگ آمریکا را اساسا فرهنگی خشن تر و زمخت تر از بسیاری از کشورهای دنیا می دانند؛ چون خود دولت آمریکا نیز از طریق بنگاه های فیلم سازی و رسانه ای سعی می کند تا یک کابوی اسلحه به دست در غرب را که سرخ پوستان را کشته و دعوا راه می اندازد به عنوان یک قهرمان مردمی تصویر سازی و به مردم نشان دهد.
چنین تصاویری وقتی از یک ذهن بیمار با روحیه تهاجمی و طرز فکرهای سمی از مردانگی می گذرند، باعث می شوند که برخی شهروندان دیگر نیز ناخواسته اسلحه به دست بگیرند و به دنبال طرز فکرهای غلط خود از عدالت بروند. پس تا زمانی که این شرکت های بین المللی و تبلیغات آنها وجود دارد چنین روندی هرگز تغییر نخواهد کرد و مردم آمریکا قصد ندارند که از قوانین آشفته سلاح خود دست بردارند.
تحلیلگران حتی همین ترس ها و نگرانی های شدت یافته ناشی از قتل و تهاجم را بخشی از محتوای گفتمان های سیاسی آمریکا در طول سال های آینده تعریف می کنند و معتقدند که ادامه این روند به بروز هرج و مرج سیاسی در بین احزاب و گروه های درون حاکمیت سیاسی آمریکا نیز بیانجامد.
جهانیان تاکنون نمونه این خشونت های رسمی را به راحتی در جریان شورش های اخیر در کنگره آمریکا شاهد بودند و آشوبگران مورد حمایت یک جناح سیاسی خاص در پی درگیری سیاسی در درون کنگره با حمله به ساختمان آن از بیرون همگان را شوکه کردند.
چنین اقدامی در یک نظام سیاسی دو حزبی از وجود اختلاف بین دو حزب سیاسی اصلی آمریکا حکایت داشته و حمله به کنگره بیانگر تشدید افتراق و وجود بیماری در نظام سیاسی آمریکاست.
در چنین شرایطی باید گفت آنچه که امروز در بالاترین جایگاه «دموکراسی آمریکا» اتفاق می افتد، نه یک اتفاق ساده، بلکه یک نمایش پرماجرای سیاسی با خرابی عظیم است که تأثیری گسترده و بلندمدتی هم در آمریکا و در دیگر کشورها خواهد داشت.
بی تردید، تشدید خشونت های عمومی درسطح جامعه آمریکا و حتی آنهایی که توسط پلیس صورت می گیرد،نتیجه ای جز تضاد بین احزاب سیاسی در آمریکا نیست. یعنی نتیجه اختلافات داخلی در احزاب جمهوریخواه و دموکرات جز گرایش کاملاً غیرمنطقی و خطرناک آنها به اعمال خشونت در داخل و حتی جست و جو در ایجاد یک «دشمن» خارجی فرضی برای سرکوب نیست.
برخی تحلیلگران با توجه به روند خشونت های مزبور معتقدند، خشونت های داخلی مردمی آمریکا علیه هم و یا پلیس این کشور علیه مردم نتیجه نوعی فروپاشی سیاسی درون حاکمیتی در آمریکا است که متاسفانه ادامه این روند هم در داخل و هم در خارج از آمریکا قربانیان خودش را می گیرد.
علاوه بر این تحلیلگران به جان هم افتادن احزاب سیاسی در کنگره آمریکا را نیز نشانه تقویت "ضدیت حاکمیت این کشور با دمکراسی ادعایی" و یک آشفتگی سیاسی در داخل و خارج از آمریکا می دانند و معتقدند که ادامه این روند همه صلح و آرامش داخلی را به خطر انداخته و به طریق اولی می تواند با تهدید صلح بین الملل، همکاری های بین المللی را نیز به خطر بیاندازد.