سریال « پوست شیر » بعد از چند هفته غیبت، شب یلدا بنابر وعده قبلی فیلمنت، ساعت 20 رسماً پخش را آغاز کرد. همانطور که انتظار میرفت کاربران بسیاری منتظرِ تماشای این قسمت بودند تا ببینند سرنوشت نعیم و قاتل زنجیرهای و بقیه کاراکترها به کجا میرسد؟
نسبت به دو قسمت پایانی فصل اول، انتقادی وجود داشت که چرا در برخی از لحظات، از آن ریتم تند و هیجانانگیز خبری نیست و حالا در بازگشتِدوباره این هیجان را میبینیم فقط این انتظار میرود برادران محمودی و عواملِ دیگر «پوست شیر» به این نکته توجه کنند که باید همینطور با هیجان و با ریتمِ بالا باقی بمانند! حفظ این رویه از اهمیت بالایی برخوردار است. چرا که یکی از اصلیترین ویژگیهای ژانر معمایی، توجه به ریتمی است که متناسب با ایجاد دلهرهای که در دل مخاطب ایجاد میکند، پیش برود.
برخی از سریالها همچون «خونِ سرد» آمدند و اتفاقاً لحظاتِ هیجانآوری هم داشتند اما نتوانستند این رویه را حفظ کنند. این مشکلِ بسیاری از سریالها و فیلمهای ایرانی است که نمیتوانند در همه لحظاتشان، مخاطب را درگیرِ اتفاقات کنند. این رویکرد بیشتر باید در تدوین باشد که به جای قرار دادن پلانهای اضافی و کوتاه کردنِ آن به فکرِ این نکته باشند که سریال و فیلم از ریتم نیفتد و این معضلِ بزرگی است.
خوشبختانه «پوست شیر» بیش از سریالها و فیلمهای دیگر توانسته این رویه را حفظ کند و فقط در یکی دو قسمت، میتوانستند از چند لحظه کوتاه بگذرند و به ریتمِ تند و هیجانانگیز سریال وفادار باشند. در قسمتِ ابتدایی فصل دوم دوباره شاهدِ این ریتم تند بودیم و مخاطب گرفتارِ پلان اضافی نشد.
اگر نگاهی به ساختِ فیلمها و سریالهای خارجی در ژانر جنایی و ماجراجویی، داشته باشیم به این نکته بسیار توجه میکنند که صحنههای اضافی مخاطب را از مسیرِ درست و هیجانانگیزِ منحرف نکند؛ یا در واقع داستان را از هیجان و سرعتش نیندازد! این روزها بالیوود هم بسیار وارد ساختِ سریالها و فیلمهای ماجراجویی شده است.
چندی است شبکه نمایشخانگی واردِ ژانر جنایی و ماجراجویی شده است. البته پیشتر با سریال اپیزودیک وحشتانگیزی همچون «آنها» آغاز شد و «خونِ سرد» این مسیر را ادامه داد تا «پوست شیر» قدرتمند و با هیجان وارد شد. یکی از نکاتِ بارز مخاطبپسند «پوست شیر» این است که به هر قیمتی نمیخواهد سریال را کِش بدهد. حتی در پرسوجویِی از عوامل هم این نکته به دست آمد که غیبت چند هفتهای به خاطر توجه به ظرافتهاست تا به حقوق مخاطبی که تا الان سریال را دنبال کرده، احترام گذاشته باشند.
برخی از سریالها چه در تلویزیون و چه نمایشخانگی، بیشتر به نفعِ مالی خود توجه کردهاند تا مخاطب! این همان معضلی است که «پوست شیر» و برخی از سریالهای دیگر میکوشند از آن فرار کنند و به سمتِ کارهایی استاندارد حرکت کنند. این در وهله اول نکته مهمی بود که مخاطب امیدوار است تا پایان همین شرایط را دنبال کند؛ اصطلاحاً خواسته مخاطبان در پلتفرم پس از پایان تماشای قسمت اول فصل دوم همین بود که «همینطور با هیجان بمان!»
پخش «پوست شیر» از ابتدای مهر شروع شد و تا امروز هشت قسمت در فصل اول و یک قسمت در فصل دوم آن منتشر شده است. نامهای مهمی در کنار این مجموعهاند و با وجود تمام نقاط ضعف و قوتش، میتوان آن را پربینندهترین سریال سال 1401 دانست.
مردی به نام نعیم، پس از 15 سال از زندان آزاد میشود و میخواهد سالهای نبودنش را برای دختر خود ساحل جبران کند. مادر ساحل مخالف این ارتباط است. اما اتفاقی عجیب همهچیز را به هم میریزد. قاتلی به طرز فجیعی، ساحل را میکشد و حالا نعیم به همراه محب مشکات، سرگرد اداره آگاهی به دنبال قاتل میگردند. مشکات خود در جریان یک پرونده قتلهای سریالی دختر کوچکش را از دست داده و حالا مأمور حل معمای این قتل است. این خلاصهای از سریال است؛ البته با تماشایِ قسمت اول فصل دوم داستان روزنه دیگری پیدا میکند که گره دیگری را پیشروی مخاطب میگذارد؛ احتمالاً در قسمت بعدی و شاید قسمتهای بعدی، سازنده نکتهای دربارهاش مطرح کند.
با شاخ و برگها و ماجراهای فرعی، با قصهای طرفیم که نمیتوان به راحتی از کنار آن گذشت. اتفاقا شاید نکته جالب توجه درباره این سریال همین باشد که خرده روایتها قابل حدس است، اما مخاطب را رها نمیکند تا تنها خط اصلی داستان را دنبال کند و به جزئیاتی که اتفاق میافتد بیتوجه باشد. مثلًا مانند اکثر سریالهای پلیسی، ما با کارآگاهی طرفیم که خود زخم خورده است و یکی از اعضای خانوادهاش را در مسیر مأموریتهایش از دست داده که هنوز کشف و شهودی درباره این موضوع اتفاق نیفتاده است. یا با وجود معرفی بیشتر شخصیتهای داستان، یک خرده روایت درباره یک زن خدمتکار وجود دارد که در هر قسمت تنها به یک سکانس کوتاه درباره او پرداخته میشود تا به وسیله آن علامت سؤالی همیشه در ذهن بیننده باقیبماند.
«پوست شیر» محصول جدید برادران محمودی است. جمشید و نوید محمودی که اصالتا افغانستانی هستند، نزدیک به یک دهه است که با ساخت آثار سینمایی وارد کار حرفهای کارگردانی شدهاند. معمولاً در هر اثر یکی از آنها کارگردان و دیگری نویسنده یا تهیهکننده است. البته با وجود آثار متعددی که از این دو طی این سالها تولید و اکران یا در تلویزیون پخش شده، هنوز بهترین اثرشان، اولین فیلم سینمایی بلند آنها با نام «یک مترمکعب عشق» است.
آنها اولین تجربه ساخت سریال برای نمایش خانگی را از سر میگذرانند. «پوست شیر» به کارگردانی جمشید محمودی و به نویسندگی مشترک او و رضا بهاروند جلوی دوربین رفته و نوید محمودی تهیهکنندگی آن را برعهده دارد. اثری که از لحاظ ژانر و شیوه روایت، یک تجربه جدید برای برادران محمودی است. تجربهای که تا اینجا نشان میدهد، از سریال قبلی آنها در تلویزیون یعنی «دلدار» که یک داستان منفعل داشت، چند قدم جلوتر است.
البته برادران محمودی نشان دادهاند که در مسایل هدایت بازیگر و کارگردانی کار خود را بلد هستند و این ضعف فیلمنامه است که آثار آنها را با کمبود مخاطب روبرو میکند. اما اینبار، آنها رضا بهاروند، نویسنده جوانی را در کنار خود دارند که با ایدههایی نو وارد کار شده. هنوز این سریال نیاز دارد پیش برود تا بتوان درباره تمام ابعادِ آن صحبت کرد. در گرهافکنی موفق بودهاند و باید دید در گرهگشایی هم این موفقیت را خواهند داشت؟
(شهاب حسینی، هادی حجازیفر، پانته آ بهرام، مهرداد صدیقیان، علیرضا کمالی، پردیس احمدیه، بابک کریمی، ژیلا شاهی، آناهیتا افشار، کامران تفتی، علی اوسیوند، بهزاد خلج، رضا بای و سعید دشتی در این مجموعه ایفای نقش کردهاند.)