آنچه در انباشت اخبار این روزها مغفول مانده و شاید عدهای ساده از کنار آن عبور کرده و نسبت به آن حساسیتی ندارند؛ اخبار مربوط به اظهار نظرها و تصمیمات کشورهای غربی یا واضحتر بگوییم، داعیه داران پوشالی حقوق بشر پیرامون مسائل داخلی ایران است. صاحبان قدرت و واضعان عمیقترین ظلمهای حقوق بشری سالهاست که به اشکال مختلف به دنبال آن هستند تا با نشانه گیری انگشت اتهام خود به سمت ایران، توجهات اغراق آمیزی را به سمت جمهوری اسلامی سوق دهند و در مقابل هیچ دفاعی از عملکرد متناقض خود با مردم کشورشان نداشته باشند. « تحریم پشت تحریم»، تنها حربه و سیاست غرب برای هر چه بیشتر تحت فشار قراردادن جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر است. بهانه اخیر با بروز اعتراضات داخلی در ایران به دست آمریکا و دست نشاندههایش افتاده است و لیست جدید تحریمها و محدودیتها علیه ایران مدام در حال به روز رسانی است.
سران برخی کشورهای غربی در حالی که، نه فقط اغتشاشگران که معترضان آرام محیط زیستی را به شدت سرکوب میکنند، نوبت به برخورد با تروریستهای تجزیهطلب و آدمکش در ایران که میرسد، با جا زدن آنها تحت عنوان «مردم معترض» تمام قد از آنها حمایت میکنند.این رسوایی و تناقض به جایی رسیده که شبکه تلویزیونی سعودی اینترنشنال مستقر در لندن تحت حمایت کامل دولت انگلیس علناً خواستار ترور و کشتن نیروهای پلیس ایران میشود!
اتحادیه اروپا داراییهای ۲۱ فرد و نهاد به دلیل آنچه «سرکوب اعتراضات» در ایران نامیده شده مصادره کرده و رؤسای جمهور آمریکا و فرانسه بیانیه مشترکی در دفاع از معترضان و اغتشاشگران داخلی کشورمان صادر کرده و در آن بیانیه مدعی نقض حقوق ایرانیان شدند. پیرو همین اقدامات، اظهار نظرها و تصمیمات مداخله جویانه آمریکا مدتها است کلید محدودیت بعدی علیه فشرده شده است و آن تصمیم این است که «دولت ایران نباید در کمیسیون مقام زن باشد - نهادی بینالمللی که به ترویج برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان اختصاص دارد. حذف ایران از کمیسیون وضعیت زنان کار درستی است.»
زن، زندگی، آزادی به سبک آمریکایی
تصمیمی که آخرین تلاشها برای به ثمر نشاندن آن از سوی آمریکاییها در حال دنبال شدن است و جدیدترین تیتری که از آن گرفته میشود حول محور «آمریکا خواستار اخراج ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل شده.» می چرخد و این تلاشها در خنده دار ترین و مضحک ترین حالت ممکن از سوی این کشور مطرح میشود در حالی که طبق آماری، تعداد زنان زندانی آمریکا در ۴۰ سال اخیر ۷۰۰% افزایش پیدا کرده و آنها با داشتن بیش از ۲۳۱ هزار زندانی زن، بیشترین زندانیان زن دنیا را دارند. این هم معنای زن، زندگی، آزادی به سبک آمریکاست که نسخه آن را برای مردم ایران هم میپیچند.
اعتراضات نایس در غرب
چنان که گفته شد در حالی که کشورهای غربی و در رأس آنها آمریکا، انگلیس و کانادا از اغتشاشات اخیر در ایران حمایت کرده و از این طریق به دنبال اعمال فشار بر کشورمان بودهاند اما وقتی که موضوع اعتراض در کشور خودشان مطرح میشود برای سرکوب به پلیس اختیار تام میدهند. همچنانکه نخستوزیر انگلیس در دیدار با رؤسای پلیس این کشور خواستار سرکوب اعتراضات در آن شد چرا که «زندگی مردم عادی با اعتراضات مختل شده است.»
نخستوزیر کانادا هم که در جمع براندازان ضدایرانی بارها حضور یافته در یک سخنرانی عنوان کرد که «اشغال خیابانها»، با اعتراضات متفاوت است. او در ادامه اجبار کردن دولت به تغییر در سیاستهای عمومی به بهانه ناراضی بودن مردم را هم «نگرانکننده» خواند. او این اظهارات را خطاب به کمیسیونی گفت که درباره اقدام وی در استفاده از قانون وضعیت اضطراری در اوایل سال جاری میلادی برای مقابله با اعتراضات «کاروان آزادی» علیه قوانین مقابله با کووید -۱۹ تحقیق میکند.اوایل سال جاری میلادی نخستوزیر کانادا با به کار گیری قانون وضعیت اضطراری در این کشور نیروهای امنیتی را به پایان دادن به اعتراضات جنبش موسوم به «کاروان آزادی» متشکل از رانندگان معترض کامیونها که در ژانویه و فوریه (دی و بهمن) برای چند هفته خیابانهای شهر اتاوا را اشغال کرده و بند آوردند، مأمور کرده بود.
به تازگی ویدئویی از یک جوان ۲۴ ساله آمریکایی منتشر شده که این یک چاقو در دست دارد و پیش از آنکه استفادهای از آن کند پلیس مهربان آمریکا با چند گلوله به استقبال این جوان میرود. اما رسانههای فارسی زبان لندنی دستور خشونت خیابانی و کشتار را برای معترضان ایرانی صادر میکنند!
اخراج اپوزیسیونهای آلمانی از مشاغل دولتی
یکی دیگر از جریاناتی که مسیر مداخله را برای دشمنان قسم خورده ایران باز کرده اخبار مربوط به برخورد قضائی با معترضین و اغتشاش گران در داخل ایران در پی کنشهای سیاسی و امنیتی آنها بوده است. انتشار اخبار کذب در خصوص وضعیت بازداشت شده در ایران یکی از ابزار رسانههای معاند و دست نشانده غرب برای زنده نگه داشتن هرج و مرج اجتماعی و به خیابان کشاندن جوانان شده است. این بازداشتها در حالی بزرگنمایی میشوند و عجیب جلوه میکنند که نحوه مواجهه خود این کشورها در شرایط مشابه قهری تر به نظر میرسد. برای مثال وزارت کشور آلمان به دنبال تصویب قانونی است که اپوزسیون (به گفته آنان افراط گرایان) را از تمام شغلهای دولتی اخراج نمایند. تصمیمی که به دنبال کودتای ۲۰ نفره در این کشور رخ داد.
این حمایتهای مغرضانه غربیها از بر هم زنندگان نظم عمومی در کشورمان، محدود به معترضان نمیشود. آنها حتی از هنرمندان، سلبریتی ها یا به تعبیر دیگر اینفلوئنسرهایی که با جریانات اعتراضی همسو شده و تهییج جوانان برای به خیابان آمدن را رقم میزنند حمایت معنا دار و در عین حال متعارض با سیاستهای رفتاری خود دارند. آنچه حائز اهمیت است این است که جمهوری اسلامی در برخورد با سلبریتی هایی که فاقد فهم سیاسی هستند و بسیاری از واکنشهای هیجانی و نامعتبر را بدون توجه به صحت و سقم آن ادعاها و تحت تأثیر رسانههای بیگانه و فضای مجازی در اختیار مخاطبان خود میگذارند تنها از طریق تذکر یا در نهایت بازداشت موقت متنبه میشوند. حتی در جریانات اخیر که ادعاهای کذب پیرامون اظهار نظری مطرح نشده از زاکانی شهردار تهران از سوی سمانه پاکدل و چند تن از سلبریتی های وطنی دست به دست شد یا زمانی که علی دایی بدون تحقیق ادعای کشته شدن دانش آموزی در اردبیل میکند، و افکارعمومی را جریحه دار میکند، اما بعد از روشن شدن ماجرا نه عذخواهی میکند و نه روشنگری به نسبت به ادعای دروعین خود.
زندانی یک سلبریتی تنها به جرم آرزوی آشپزی برای دولت آینده!
اینها در حالی است که به موجب قانون هر کشور، نحوه برخورد با متخلفانی که در قانون از آنها نام برده شده امری طبیعتی و قانونی است اما آنها با تدلیس واقعیت سعی در ناحق جلوه دادن آن دارند. برای مثال در کشور آلمان نیروهای پلیس آلمان در جریان تحقیقات درباره کودتای احتمالی گروه شهروندان رایش، «فرانک هپنر» آشپز معروف آلمانی را بازداشت کردند. آلمان مدعی شده گروه شهروندان رایش قصد داشتند بعد از کودتا هاینریش سیزدهم، شاهزاده اشراف زاده ساله رویس، را رئیس دولت کنند. این آشپز هم قرار بود مسئول رستورانهای رایش و تأمین غذای نظامیانش شود.
برخورد با سلبریتی های معترض در آمریکا
در کشور آمریکا نیز بارها سلبیرتی ها به بهانههای مختلف دستگیر شدهاند. «جین فوندا، بازیگر» پنج مرتبه بازداشت به جرم اعتراضات و رهبری اعتراضات علیه سوخت فسیلی و گرمایش جهانی، «محمدعلی کلی، بوکسور معروف و قهرمان جهان» چندین مرتبه بازداشت و بازپسگیری لقبهای قهرمانی آمریکایی، بهدلیل اعتراضات بشردوستانه علیه جنگ ویتنام، «مارک روفالو» بازیگر «هالک» بازداشتهای مختلف به دلایل اعتراض به سوخت فسیلی، اعتراضات علیه شرکتهای نفتی، اعتراضات نسبت به سیاستهای ترامپ و اعتراضات نسبت به وقایع فلسطین، «جورج کلونی» یکی از سلبریتیهایی است که در اعتراضات بشردوستانه شرکت میکند و بارها توسط پلیس دستگیر شده است. سال ۲۰۱۲ جورج کلونی با پدرش در بین تظاهراتکنندهها دستگیر شد. «جیمز کرومول» بازیگر سرشناس بهدلیل اعتراض علیه جنگ ویتنام در سال ۱۹۷۱ برای اولینبار بازداشت شد و در سالهای ۲۰۱۲، ۲۰۱۷ و ۲۰۱۹ در تظاهرات بشردوستانه بازداشت شد. «شلین وودلی» بازیگر در جریان اعتراضات به مشکلات محیطزیستی بهدلیل گذشتن از خطوط قرمز اعتراضات بازداشت شد. «واکین فینکس» بازیگر نقش جوکر که برنده جایزه اسکار شد در جریان اعتراضات به مشکلات زیستمحیطی پس از سخنرانی عمومی در سال ۲۰۲۰ دستگیر شد. «تد دانسون» بازیگر و سخنگوی مقابله با مشکلات زیستمحیطی در سال ۲۰۱۹ به جرم هدایت معترضین به مشکلات زیستمحیطی دستگیر شد. «دنی گلور بازیگر و کارگردان» در سال ۲۰۱۰ بهدلیل شرکت در اعتراض به پایین بودن سطح درآمد کارگران دستگیر شد و در سال ۲۰۲۱ در اعتراض به تعصب علیه آسیاییها سخنرانی کرد و سخنرانی او توسط پلیس قطع شد. «دریل هانا» بازیگر هالیوودی و فعال محیطزیست بارها توسط پلیس در اعتراضات دستگیر شده است. اینها مثالهایی از واکنش دولت ایالات متحده آمریکا بهعنوان مدعی آزادی بیان، با سلبریتیهای معترض است.
نتیجه آنکه غربیها و رسانههای متبوعشان که این روزها دارند از خون جوانان ایرانی و اعتراضات ایران ارتزاق میکنند، همچون گرگی در پوستین بره سنگ مظلومیت مردم ایران را به سینه میزنند اما پای عمل با شهروندان و مردم خود رفتار دور از انتظار دیگری دارند. داد ظلم به نفع ایرانیان معترض سر میدهند اما سختترین سرکوب گریها، دشمنیها، عنادورزیها را نیز علیه ایران اعمال میکنند. آنها در جریانات اخیر و همزمان با اختلافات داخلی موجود در ایران در حالی نقش حمایتگر از معترضان را بازی میکنند که تمام دنیا به ظلمها و نقضهای آشکار حقوق بشری از سوی آنها آگاه هستند.