محسن پیرهادی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در آستانه روز دانشجو تاکید کرد که دانشگاه بخاطر داشتن پتانسیل بی نظیر دانشجویان و رسانهها به دلیل نقش واسطه ای که بین مردم و حاکمیت دارند دو وزنه اساسی در عالم مطالبه گری اجتماعی هستند، پیشروی هر یک بر دیگری اثر گذار می شود.
مشروح کامل این مصاحبه به شرح زیر است.
چقدر لازم است دوباره فعالیتهای سیاسی و تشکیلاتی در دانشگاه احیا شود؟ راهکار شما چیست؟
کمال طلبی و مطالبه آزادی و عدالت خواهی روحیه دانشجویان، در کنار عنصر علم پژوهی و دانش محوری و نخبه پروری محیط دانشگاه جنس و هویت فعالیتهای دانشجویی را متمایز از دیگر اقشار و گروهها کرده است. همین تمایزات هم باید حساب طیف دانشجو و دانشگاهیان را از دیگر اقشار جدا کند و بستر را برای طرح مطالبات و پرسشگری ها را فراهم آورد. میدان دادن به فعالیت های سیاسی و اجتماعی دانشگاهیان در حقیقت میدان دادن به نخبگان است. هرچه میزان اثرگذاری نخبگان در جامعه بیشتر شود اصلاح امور سریعتر و رسیدن به نسخه موثر برای حل مشکلات سهلتر خواهد شد.
در این مسیر البته نیازمند تعیین چارچوب و رویکرد و ریل گذاری های مشخص هستیم، چارچوبی که باید از عنصر منافع ملی و خطوط قرمزآن تبعیت کند. دو رویکردی که همواره در بزنگاه های سیاسی و اجتماعی مهجور می مانند و در هیاهوها نادیده گرفته می شوند. به نظر من ضروری است یک بار برای همیشه عقلای جریان های سیاسی کشور سر یک میز بنشینند و بر سر منافع ملی و خطوط قرمز کشور و مردم به تفاهم برسند بر سرآن متعهد شوند و بر اساس این خطوط قرمز با هم رقابت کنند. اگر خطوط قرمز رعایت شود و هر فعالیت اجتماعی و سیاسی بر مبنای آن و در چارچوب منافع و مصالح کشور پیش رود محصول روند جز انسجام ملی و تقویت وحدت ملی محصولی نخواهد بود.
رادیکالیسم سیاسی بر جنبش سیاسی چه آثاری دارد؟ چقدر لازم است دانشجویان خودشان را اصلاح کنند؟
فعالیت جنبشهای دانشجویی تا رسیدن به نقطه ای که مطلوب جامعه باشد، نیاز به تمرین و مدارا دارد و یک شبه حاصل نمی شود، جامعه ما جامعهای است که به شدت نیازمند تمرین مطالبهگری و حرکت در چارچوب قانون اساسی است. در این مسیر هم به اسباب و لوازم و بسترهای بی شماری نیاز دارد که باید در جای خود و به صورت ریشه ای مورد بررسی قرار گیرند، به همین دلیل مطالبه گری دانشجویان یا شکل گیری جنبش های دانشجویی را باید در این ظرف دید و به آن پرداخت. باید به این نکته توجه کرد که اگر در یک بزنگاه اجتماعی طیفی از دانشجویان شعارهای تند و ساختار شکنانه سیاسی می دهند، ریشه موضوع چیست؟چه میشود که تابو شکنی میکنند و هنجارشکنانه شعار میدهند؟موضوعاتی که در کنار بازخوانی بایدها و شایدهای جنبشهای دانشجویی نیازمند مرورِ روند سیاستگذاری های فرهنگی و اجتماعی کشور است، باید بررسی شود که چه شده است که ادبیات و رویکرد دانشجویان با ادوار قبلی چنان تفاوت عمیقی پیدا کرده است؟
از سوی دیگر باید توجه داشت که نگاه رادیکالی یا هوادارای دوآتشه از رویکردی که تغییرات بزنگاهی و سریع را مطلوب می داند ویژگی قاطبه دانشجویان است، چرا که بخشی به جنس مطالبات و روحیه همگرایی دانشجویان و بخشی دیگر به شاخص سنی دانشجویان باز می گردد، این روحیات اگر در چارچوب درست هدایت شوند ثمره رادیکالی نخواهند داشت، اگر توامان با نگاه رادیکالی که در دانشگاه بروز می یابد، نخبگان دانشگاهی به میدان بیایند و موضوع را محافل دانشجویی روی میز بگذارند و به چالش بکشند.
نخبگان هر جامعه موظف به بالابردن سطح آگاهی، توان تحلیل شرایط اجتماعی و جهانی برای جامعه خود هستند، نخبگان ما هر چه زودتر به خود بیایند و از مقهور شدن در شبکه های اجتماعی نترسند آنها باید هدایت جامعه را در دست بگیرند، باید به میدان بیایند و نقش نخبگانی و روشنگرانهشان را در مباحث اجتماعی برعهده بگیرند و از حاکمیت بخواهند بستر را برای نقش افرینی آنها مهیا کند.
پویایی و تحرک دانشگاه بر کنشگری سیاسی و فضای سیاست داخلی کشور چه تاثیری دارد؟
نکتهای که در مورد فعالیتهای دانشجویی وجود دارد و باید در تحلیل ها، بایدوشایدهایی که برای این فعالیتها و مطالبهگری ها لحاظ شود و به صورت ویژهای مورد توجه قرار گیرد، این است که جنس فعالیت، مطالبهگری و پرسشگری دانشجویان کالبد مشخص و قید معینی ندارد دانشجویان نه تامین کننده منافع گروهی خاص هستند و نه سودای همراهی و همدلی با طیفی را دارند. روحیه جوانی، آزادی خواهی و نقادی دانشگاه و دانشجو سبب می شود موضوعاتی که در جامعه مطرح شد از طریق این قشر عینیت یابد، حالا بسته به موضوعیت دغدغه مطرح خواستههای دانشجویی و رویکرد مطالبه گری می تواند سیاسی باشد و منجر به تسخیر سفارتخانه شود، عدالتخواهانه باشد و عملکرد مسئولان داخلی را زیر ذره بین بکشاند و تابو شکنانه باشد و مطالبات اجتماعی- فرهنگی را متبلور کند. دانشجو و روحیه دانشجویی با رخوت میانهای ندارد به همین دلیل است که در پی قدرت نیست و هدف مطالبهگری آن همواره متغیر است.
حالا ممکن است در این مسیر مطالبهگری دستهها و جناح های سیاسی بیایند و از موج مطالبات دانشجویی به سود خود بهره ببرند، به همین دلیل است که جنبش دانشجویی در معادلات چرخش قدرت می تواند اثر گذار باشد. بر همین اساس هم اثرگذاری و مطالبات به حق و در چارچوب قانون اساسی دانشگاه به عنوان یک پتانسیل پیشرو در عرصه اجتماعی بر فضای سیاست داخلی اثر می گذارد.
دانشگاه باید مطالبهگر و پیشرو یا پیرو جریانات رسانهای باشد؟
دانشگاه به خاطر داشتن پتانسیل بی نظیر دانشجویان و رسانه ها به دلیل نقش واسطه ای که بین مردم و حاکمیت دارند دو وزنه اساسی در عالم مطالبه گری اجتماعی هستند. پیشروی هر یک بر دیگری اثر گذار می شود. منتها چون دانشگاه از یک جمع نخبگانی و علمی و بدون وابستگی به قدرت بهره می برد، اگر ایده دهنده و روشن کننده مسیر مطالبه گری در جامعه باشد حتما در اصالت داشتن مطالبه موثرتر است، مطالبه گری دانشگاه نباید محدود به تجمعات پرهیاهو و با نشاط دانشجویان باشد باید از نظر اندیشه، اثرگذاری و تامین منافع ملی کشور هسته و رویکرد علمی و حساب شده هم داشته باشد، زمانی که این مهم محقق شود نخبگان ما در سیاست داخلی، چرخش قدرت اثر گذار می شوند و این مطلوب ترین حالت ممکن رویکرد فعالیت های دانشگاهی است.
چقدر لازم است کرسیهای آزاداندیشی و محافلی با کارکرد مشابه درون دانشگاه احیا شود؟
به هر میزان بستر طرح موضوعات در دانشگاه ها فراهم شود، تحمل و مدارا و ارتباط با محافل دانشجویی تقویت شود، سیاست داخلی پویاتری خواهیم داشت، پویایی سیاست داخلی عامل موثری در تقویت و انسجام ملی است. پویایی سیاست داخلی فرصت نقش آفرینی و عرض اندام معاندان را به حداقل می رساند. اگر فرصت طرح مطالبات و بسترسازی مناسب برای پرسشگری نه تنها دانشجویان که همه اصناف و قشرهای گوناگون جامعه فراهم شود و این مطالبات در جای خود شنیده شوند و به آنها پاسخ مناسب داده شود امکان سوء استفاده و موج سواری از جریان معاند خارج نشین و براندازان بر بستر مطالبات اجتماعی سلب می شود.
در مورد کرسیهای آزاد اندیشی و به صورت مشخص تشکلهای دانشجویی و مطالبات دانشگاه ما نیازمند دو باید اساسی به عنوان شروط زمینه ای موثر بودن این کرسی ها هستیم؛ گام اول این است که وزارت علوم به عنوان مجری اصلی روند، باید برای فعالیت دانشجویان بسترسازی لازم را انجام دهد و فضای امنی برای مطالبهگری و تجمعات و تحرکات دانشجویی فراهم کند. که البته در این مسیر وزارت علوم نیازمند سیاستگذاری های فرادستی و فراآموزشی را با جدیت در دستور کار قرار دهد. گام دوم این است که نهادهای انتظامی و امنیتی باید به میدان بیایند و ضامن برگزاری این فعالیت ها شوند.