«نژادپرستی آبی»؛ سلاح کشنده آمریکا علیه سیاهپوستان

کریستوفر رودز، استاد دانشگاه هاروارد و بوستون، در تحقیقی جامع به بررسی پدیده‌ای به نام « نژادپرستی آبی » در آمریکا پرداخته و با قلمی شیوا، عمق این پدیده «مرگبار» را به رشته تحریر درآورده است!

گیزل فِترمَن، فعال سیاسی و همسر جان فترمن، سناتور دمکرات ایالت پنسیلوانیا، به‌تازگی با گفتن این جمله که «شنا کردن در آمریکا به لحاظ تاریخی بسیار نژادپرستانه است»، توجه زیادی را به خود جلب کرد!

او در توضیح این گفته خود، اظهار داشت: زمانی که به آمار غرق‌شدگی نگاه می‌کنید، معمولا نام کودکان رنگین‌پوست را می‌بینید و دلیل آن هم عدم دسترسی(به امکانات) است.

نشریات و رسانه‌های محافظه‌کار بلافاصله اظهارات فترمن را «عجیب» توصیف کردند اما حق با او است؛ در آمریکا کودکان سیاهپوست سه‌برابر بیشتر از کودکان سفیدپوست در آب غرق می‌شوند و زمانی که پای استخرهای شنا به میان بیاید، این رقم به پنج برابر هم می‌رسد!

و تمام این آمار مرگ و میر به این دلیل است که دسترسی به استخر، ذخایر آبی پاک و سایر مجموعه‌های شنا مثل فواره‌ها و همچنین شیرهای آب عمومی، از دیرباز در این کشور محصور به نژاد بوده‌اند. نژادپرستی در آمریکا به معنای واقعی کلمه، در آب متبلور شده است.

البته جوامع سیاهپوست به طور کلی با آب و به طور مشخص با شنا، همیشه رابطه‌ای منفی نداشته‌اند. بسیاری از جوامع ساکن در امتداد ساحل غربی آفریقا، از دیرباز به واسطه شناگران ماهر و ماهی‌گیران متبحر زبانزد بوده‌اند. برخی از آنها، سالیان سال است که برای سپری کردن اوقات فراغت موج‌سواری می‌کنند. در واقع، تنها در فضای برده‌داری بود که آبراهه‌ها و جوی‌ها به عنوان منابعی سرشار از حیات، سرزندگی و سرگرم‌کننده به مکان‌های خطرناک و مرگبار برای سیاهپوستان تغییر «کاربری» دادند!

آبراهه‌ها در دوران برده‌داری در آمریکا، حکم شمشیر دولبه را داشتند زیرا در عین حال هم منبع آزادی بودند و هم منشا خطر. رهبران «خط آهن سری» آمریکا همچون هریت تابمَن، به بردگان سیاهپوست کمک می‌کرد تا از طریق رودخانه‌ها و نهرها به سمت ایالات شمالی که در آن برده‌داری منسوخ شده بود، فرار کنند؛ کانالی سری که هم باعث گمراه شدن سگ‌های زنده‌یاب می‌شد و هم نقطه عطفی در مسیر رسیدنشان به آزادی بود!

دو رودخانه بزرگ آمریکا یعنی رودخانه اوهایو و ریو گراند، مرزهای فیزیکی بین شمال و جنوب و به تعبیری دیگر، مرز بین آزادی و برده‌داری محسوب می‌شدند. گذر از این رودخانه‌ها به معنای عبور از خطراتی همچون گشت‌های پلیس و دنبال‌کنندگان فراریان، زمین‌های ناهموار و البته غرق شدن بود.

با این حال، پس از پایان دوران برده‌داری و همچنین توقف کوتاهی که با «عصر بازسازی» تلاقی کرده بود، ظلم و ستم نژادپرستانه در آمریکا به طور تمام و کمال، به سمت دسترسی به آب سوق پیدا کرد.

«نژادپرستی آبی»؛ سلاح کشنده آمریکا علیه سیاهپوستان

در دوران موسوم به «قوانین جیم کرو» و تفکیک نژادی، دسترسی به آب پاک و سالم به شدت تحت نظارت قرار گرفت. استخرها و فواره‌های آب آشامیدنی به نمادهایی علنی برای ظلم و ستم نژادپرستانه بدل شدند. سیاهپوستان از جمله کودکان، حتی برای تلاش به منظور دسترسی به استخرها یا فواره‌های مخصوص سفیدپوستان، مجازات می‌شدند.

این محدودیت‌های نژادپرستانهِ دسترسی، همان چیزی است که فترمن به آن اشاره کرده است: بازماندگان نسل‌های سیاهپوستان، همچنان مقابل غرق شدن آسیب‌پذیر هستند و دلیل آن هم چیزی نیست جز دسترسی نابرابر به امکانات شنا.

از دوران جیم کرو تا به امروز، فقدان دسترسی به آب سالم، به درد و رنج و ضرر و زیان عمیق جوامع سیاهپوست منجر شده که به مراتب فراتر از مرگ و میر ناشی از غرق شدگی بوده است. بحران جاری آب در فلینت در ایالت میشیگان و جکسون در ایالت می‌سی‌سی‌پی، که دو شهر آمریکا با جمعیت غالب سیاهپوست محسوب می‌شوند، به خوبی این نژادپرستی آبی را به تصویر می‌کشد.

اینکه قربانیان این دو بحران آبی در آمریکا، عمدتا سیاهپوست هستند، به هیچ عنوان اتفاقی نیست. آمار سازمان حفاظت از محیط زیست آمریکا نشان می‌دهد که نه تنها این جوامع سیاهپوست بیشتر از سایرین در معرض آب آشامیدنی ناسالم قرار دارند بلکه آنها برای بهبود سلامت آبی، کمتر از سایرین قادر به دریافت بودجه‌ فدرال هستند.

این موضوع وقتی پای سیل در میان باشد هم مصداق دارد. سیاهپوستان در آمریکا، همواره به شکلی نامتناسب در معرض سیل و سیلاب بوده‌اند. سیل بزرگ می‌سی‌سی‌پی در سال ۱۹۲۷ و سیل نیواورلئان ناشی از توفان کاترینا در سال ۲۰۰۵ که دو مورد از شدیدترین و فاجعه‌بارترین بلایای طبیعی تاریخ آمریکا به شمار می‌روند، هر دو جوامع سیاهپوست را به ویرانی کشاندند. و حالا حدود ۲۰ سال پس از توفان کاترینا، سیل و سیلاب همچنان به شکلی نامتناسب، بیشتری خسارت را به جوامع سیاهپوستان آمریکا وارد می‌کند.

کریستوفر رودز می‌نویسد: می‌توان از سابقه طولانی و البته منزجرکننده آنچه من «نژادپرستی آبی» در آمریکا نامیده‌ام، چندین و چند درس مهم گرفت.

نخست آنکه، نمونه‌های متعددی که در آنها آب به طور ناخواسته به سلاحی کشنده علیه سیاهپوستان در آمریکا بدل شده، نشان می‌دهد که غفلت می‌تواند به اندازه نفرت، مخرب باشد به ویژه وقتی با نژادپرستی سیستماتیک عجین شود. دلیل بحران آبی فلینت، کلاهبرداری و فساد و پیامد مستقیم اقدام مجرمانه است. با این حال، به نظر می‌رسد شرایط آبی در جکسون نه از اقدامات مجرمانه مقامات شهری بلکه از غفلت آنان در توجه به سلامت و رفاه ساکنان سیاهپوستی نشات می‌گیرد که به اصطلاح برای خدمت به آنها گمارده شده‌اند.

دوم اینکه، سیاستگذاران و نهادها اغلب از فجایعی که به مرگ سیاهپوستان و تخریب جوامع سیاهپوست می‌انجامد، درس نمی‌گیرند هرچقدر هم که این فجایع شدید و بزرگ باشد.

در واقع، فقدان وجود سدهای خاکی و سیل‌گیر که به تشدید پیامدهای ناشی از سیل ۱۹۲۷ می‌سی‌سی‌پی منجر شد، به اتخاذ تدابیر پیشگیرانه برای جلوگیری از وقوع سیلی مشابه سیل نیوارولئان نینجامید؛ اتفاقی که ۸۰ سال بعد رخ داد و مردم سیاهپوست را به سرنوشتی مشابه دچار کرد. به همین صورت، بحران آبی فلینت هیچ اضطراری برای قانونگذاران جهت یافتن راهی برای مقابله با بحران ایجاد نکرد.

تمام این مثال‌ها نشان می‌دهد که مقابله با نژادپرستی آبی در آمریکا، درست مشابه تمامی جنبه‌های نژادپرستی سیستماتیک در این کشور، به اصلاحاتی گسترده، هدفمند، سیاسی و بنیادین نیازمند است.

گیزل فترمن، این اظهارات به اصطلاح «عجیب» درباره نژادپرستی آبی در آمریکا را مطرح کرده و در عین حال به این موضوع نیز پرداخته که همسرش در زمان خدمت به عنوان مشاور فرماندار پنسیلوانیا، استخر کاخ فرمانداری را به روی عموم مردم گشوده بود.

جلوگیری از وقوع بحرانی مشابه فلینت یا توفان کاترینا یا غرق شدن افراد، نیازمند اقداماتی گسترده برای مقابله با نابرابری درآمدی ناشی از نژادپرستی، حصول اطمینان از برابری در دسترسی به زیرساخت‌های عمومی و مبارزه با تفکیک نژادی زیست‌محیطی است که به طور نابرابر زندگی سیاهپوستان را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.