یکی از جلوههای مدرنیته در دنیای امروز شهرتطلبی است. افرادی که به هر دلیلی صاحب شهرت میشوند، سلبریتی نامیده میشوند. این پدیدههای پرنفوذ و تجاری در جامعه ما نیز به دلیل توسعه رسانه در حال گسترش هستند. چهرهها اغلب از طریق رسانههای جمعی بویژه تلویزیون، سینما، نشریات و شبکههای اجتماعی به سرشناسیشان افزوده میشود و علت آن، پرداختن زیاد به موضوعات چهرهها در رسانهها در جهت تغذیه مطالب نشریات و پایگاههای خبری است. این اتفاق منجر به درآمدزایی آنها نیز میشود. یک سلبریتی ممکن است از راههایی منفی نظیر اختلاس، رسوایی جنسی، اعتیاد، خشونت و حتی به صورت تهمت به آنها مشهورتر شود. چهرهها سوژه همیشگی رسانهها و مردم جهت ایجاد شایعه و به چالش کشیدن هستند. سلبریتی بدون مخاطبان یا طرفدارانش که او را خلق کرده و از او حمایت میکنند، هیچ چیز نیست. در معرض رسانه بودن به مثابه اکسیژنی است که سلبریتی را حفظ و حیات ممتد میدهد. توسعه رسانه و تنوع آن و همچنین خروج رسانه از کنترل حاکمیت نقش موثری در تولید و تداوم حیات سلبریتی دارد. در دنیای مدرن امروز سلبریتیها علاوه بر کار روی پرده یا رینگ و زمین بازی، شهرت خود را با سیاست نیز درگیر میکنند. در آمریکا ریگان و ترامپ و همچنین زلنسکی در اوکراین از این موارد هستند. حضور آنها در ردههای مختلف سیاسی به وفور دیده میشود. تبلیغات انتخاباتی، در میدانهای رقابتی مجالس، طرفداری از یک کاندیدا یا حتی حضور در بحرانهای سیاسی و ترغیب طرفداران و تولید چالشهای سیاسی نقشهایی است که آنها بر عهده میگیرند. در غرب رفتار سیاسی سلبریتیها ممکن است متنوع و مختلف باشد اما در نهایت بازتابی از ایدئولوژی لیبرال حاکم بر نظام سیاسی و اجتماعی غرب است. در غرب سلبریتی در گفتمان ایدئولوژیکی به شهرت میرسد که شخصیت او را از کودکی تا بزرگسالی تربیت کرده است و برای محافظت از اصول ایدئولوژیک موجود نیز قوانین سفت و سختی دارد که سلبریتی نمیتواند خلاف هنجارهای پذیرفته شده لیبرال اقدام کند. در ثانی گفتمان ایدئولوژیک موافق با نفسانیت انسان که در عصر امروز همچون دین مدرن در جهان تبلیغ میشود، بر عرصه زندگی غربی غلبه یافته است و جامعه غربی نیز با شدت از اصول زندگی غربی مواظبت کرده و در راستای جهانیسازی آن از هر ابزاری بویژه رسانه بهره میبرد.
در ایران نطفه تکثیر سلبریتی از محل منازعه 150 سال جریان روشنفکری لیبرال مشتاق سبک زندگی غربی با ایدئولوژی اسلامی و سبک زندگی ایرانی بسته شده است. البته نمیتوان درباره تمام سلبریتیها بویژه در هنر و ورزش یکسان قضاوت کرد ولی بسیاری از سلبریتیها در ساحت اندیشه لیبرال رشد کرده و در بزنگاههای مهم طرف غربزدهها و جریان روشنفکر ضدانقلاب را گرفتهاند. رفتارسیاسی سلبریتیها در ایران از فتنه 88 تا اغتشاشات 1401 به طور فزایندهای رو به افزایش بوده و آنها بشدت علاقهمند هستند درباره مسائل اجتماعی و سیاسی غیرمرتبط با حرفهشان اظهارنظر کنند. در اغتشاشات اخیر کشور، رفتار آنان بشدت افراطی بود و در جبهه ضد حاکمیت جمهوری اسلامی و در کنار رسانههای معاند خارجی، یک پای دعوت به آشوب و فراخوان اغتشاشات بودهاند. اینکه یک سلبریتی در نظام جمهوری اسلامی و در سایه تلویزیون، سینما و جشنوارهها و فدراسیون و تیمهای ملی جمهوری اسلامی رشد کرده و فربه شده باشد و بعد با بیصفتی علیه نظام شورش کند جای تعجب دارد. از قدرنشناسی آنان که بگذریم، باید در نظر داشت به دلیل توسعه ارتباطات و فرآیندهای جهانیسازی و افزایش مهاجرت آنها به غرب، علقههای دینی و ملی تضعیف و اهمیت مرزهای ملی در نظر برخی از آنان کاهش یافته است، لذا برای برخی از آنها ارتباط با وطن در راستای فروش شهرت و کسب درآمد است تا جایی که حمید فرخنژاد به عنوان یک سلبریتی در توهینی آشکار به 80 میلیون ایرانی میگوید: «من چیزهایی دارم که شما ندارید!!!!! من خانواده دارم!!!... جمعیت ایران 80 میلیون، 80 میلیونش را ترجیحم این است، برام مهم نیست اگر زمانی خم به ابروی بچم بیاد».
تقابل ایدئولوژی لیبرال و سبک زندگی غربی با ایدئولوژی اسلامی و سبک زندگی ایرانی، نوعی شکاف معرفتی در جامعه ایجاد کرده است که سلبریتیها در طرف لیبرال این شکاف ایستاده و با ترویج سبک زندگی غربی در حال بزرگتر کردن این شکاف معرفتی در جامعه هستند. در حالی که میتوانستند به عنوان یک ارتباطدهنده مفید در سراسر این شکاف عمل کنند. مساله کرونا و واکسیناسیون و اغتشاشات 98 و 1401 بخوبی بر نقش منفی و بدخیم سلبریتیها صحه میگذارد. از آنجا که به واسطه شبکههای اجتماعی تایید افراد مشهور میتواند رفتار عمومی را شکل دهد، در اغتشاشات اخیر سلبریتیها تلاش کردند با تهییج ۲ گروه از افراد علیه حجاب به بهانه آن علیه نظام جمهوری اسلامی اقدامات عملی انجام دهند. مخاطبانی که زمان کمی صرف تفکر در مسائل سیاسی میکنند و همیشه مجبور به تقلید و پیروی هستند، همچنین کسانی که با سلبریتیها قرابت ایدئولوژیک دارند و آنها را به عنوان مرجع فکری در فضای مجازی دنبال میکنند، تحت تاثیر رفتار سیاسی آنها هستند. متاسفانه بیعملی و مماشات بیش از حد با سلبریتیها از جمله علل جسورتر شدن و احساس مصونیت قضایی آنها شده است. به چند دلیل رفتار سیاسی آنها در جمهوری اسلامی ایران خوشخیم نیست. اول اینکه اطلاعات آنها درباره مسائلی که به آن میپردازند بسیار ناچیز است. دوم در مقابل رفتار سیاسی و مواضعی که اتخاذ میکنند، بهرغم به بارآوردن خسارتهای مادی و معنوی به هیچ عنوان پاسخگو نیستند و هزینه پرداخت نمیکنند. سوم اینکه با توجه به خصلت فرصتطلبی آنها برای شهرتافزایی، افعال آنها بسیار مستعد نمایشی شدن است و به دلیل اینکه این رفتارها هزینهای برایشان ندارد براحتی رفتارهای خود را (کشف حجاب) در تقابل با احکام شرع مدیریت میکنند، لذا نگرانیهایی درباره فعالیت سیاسی بدخیم و جسورانه آنها احساس میشود که لازم است برای کنترل رفتار و حدود فعالیت سیاسی آنها اقدامات عملی از ناحیه نهادهای حاکمیت انجام شود.
روحالله اژدری