۱۷ آبان سالروز درگذشت محمدعلی جمالزاده، نویسنده، مترجم و بنیان گذار و تئوریسین حوزه ادبیات مدرن که نقش مهم و بی بدیلی در ایجاد اندیشههای نو در عرصه داستان نویسی داشت، است.
جمال زاده را میتوان بدون شک روایتگر ادبیات جدید دانست چرا که وی ادبیات ایران را که صدها سال دارای نثری قدیمی و آهنگین بود به عرصهی جدیدی وارد کرد، به جرئت میتوان گفت او عرصهای جدید در داستان نویسی ایران به وجود آورد، سنتهای کهن داستان سرایی را با فنون داستان نویسی اروپایی تلفیق کرد و اثراتی ماندگار را در عرصه ادبیات از خود به یادگار گذاشت، داستانهایی چنان ساده، صمیمی خلق کرد که میتواند برای هر یک از ما اتفاق بیفتد را با روایتی چنان روان، گیرا، دلچسب آغاز میکند و باعث میشود که مخاطب بارها به سراغ داستان برود و تا آن را تمام نکرده به سراغ کار دیگری نرود.
او مبدع نوعی محاورهی ادبی بود و به طرز شگفت آوری میان ادبیات محاورهی کوچه و بازار و آنچه به عنوان نثر روی کاغذ میآورد مرزی قائل بود که باعث میشد شان و منزلت ادبیات و تقدس آن حفظ شود، همین ابتکار او سبب دیده شدن داستان هایش شد، داستانهایی که به دلیل روایت واقع گرایانه گوشههایی از روزمرگیهای مردم ایران در دورهی قاجار و پهلوی را با بیانی گرم به تصویر میکشد.
تمامی آثار جمال زاده آمیخته با انتقاد است، وضعیت نامطلوب معیشت مردم که سبب عقب ماندگی کشور شد را دز قالب داستان شرح میدهد و از این طریق به انتقاد از شرایط پرداخته و با نکته سنجی مسائل اجتماعی، مشکلات و کمبودها را مورد نقد و بررسی قرار میدهد.
از ویژگیهای آثار جمال زاده استفاده از طنز در نوشته هایش است، این طنز صرفا برای خنداندن مخاطب نیست بلکه از طنز برای توجه دادن ذهن مخاطب به موارد دیگر است و باعث گشودن دریچههایی از تفکر و توجهای است که در پس آن طنز برای مخاطب رخ میدهد.
استفاده از تیپ سازی و شخصیت پردازی یکی دیگر از ویژگیهای داستانهای اوست که همهی این شخصیتها به نوعی نماینده بخشی از جامعه هستند و چنان استادانه قلم میزند که مخاطب با خواندن داستان حس میکند شخصیتها را میشناسد.
یکی دیگر از ویژگیهای آثار جمال زاده استفاده از باورهای عامینانه و خرافه در داستان هایش است، او به خوبی با خرافه مخالفت دارد و در بررسی داستانهای او به تلاش او در مخالفت و رویارویی او با خرافه و باورهای عامیانه میرسیم، وی ادبیات را ابزاری برای آموزش و پرورش مخاطب و ارتقای سطح فرهنگ آنها میدانست به نحوی که خواننده با درک وجهی از واقعیت گرایی با خالق ماجراها همسو میشده و نمونههای آن را در دنیای واقعی تجربه کرده و وقایع و ماجراها را حدس میزده است.
آثار او رویکردی اجتماعی دارد و در بیان این مسائل اجتماعی ناخودآگاه به بخش تاریخی آن زمانه گریزی میزند، نقش بی بدیل او در رونق صنعت ترجمه را نمیتوان انکار کرد او به ادبیات مدرن اعتقاد داشت و بر این باور بود که در روزگار جدید باید رمانها و کتابهای مشهور جهان به آسانی در دسترس مخاطب قرار گیرد.
وی با ترجمه ۱۵ کتاب مشهور جهان به زبان فارسی باعث رشد و شتاب صنعت ترجمه و آشنایی بیشتر مردم ایران با ادبیات غرب شد.
دارالمجانین، راه آب نامه، صحرای محشر، سر و ته یک کرباس، غیر از خدا هیچ کس نبود، تلخ و شیرین، کهنه و نو، شورآباد، قصه ما به سر رسید از مهمترین آثار او است.
سادگی، استفاده از فرهنگ عامه و فولکلور و کاربرد ضرب المثلها باعث شده که در آثار خود با حفظ فرهنگ بومی از شیوههای نوین استفاده کند به همین دلیل داستانهای کوتاه او به عنوان الگو در ادبیات داستانی به شمار میرود.
پدر داستان نویسی کوتاه
امروز ۲۵ سال از درگذشت بزرگ مردی میگذرد، از درگذشت صاحب استعدادی که با نثر شیوای خود هزاران نفر را شیفته ادبیات و داستان کرد، مردی که پدر داستان نویسی کوتاه است، اما ظرفیت شناختی او بسیار گستردهتر از آن است که در قالب این عنوان کوتاه ادای دینی به او، هنرش و تاثیر فاخری که در ادبیات معاصر کشور داشت باشد.