فرق بازاریابی حسی و احساسی چیست؟

کلمه حس و احساس شاید از نظر ما هم معنی باشند اما در بحث بازاریابی و مارکتینگ می‌توانند تفاوت هایی ایجاد کنند. بازاریابی حسی  یا Sensitive marketingبا بازاریابی احساسی یا emotional marketing متفاوت است. در این مقاله این تفاوت را بررسی میکنیم و در نهایت برخی از روش های دیگر بازاریابی را مرور می‌کنیم.

بازاریابی حسی چیست؟

Sensitive marketing یا بازاریابی حسی نوعی از بازاریابی است که در آن سعی می‌شود تا یک یا چند حواس پنجگانه انسان تحریک شود. این نوع از بازاریابی نتایج خوبی دارد و مشتریان جذب شده با این روش بیشتر تبدیل به مشتریان وفادار می‌شوند.

برای مثال عطرفروش‌ها که سعی می‌کنند با پیشنهاد نمونه عطر مشتری جذب کنند و پس از جذب مشتری و راهنمایی به آنها در صورتی که به درستی هر مخاطب را برای خرید عطر مناسب سلیقه راهنمایی کنند و در نهایت عطری باکیفیت مناسب بفروشند، مشتریانی دائمی پیدا خواهند کرد.

در کنار فروشگاه‌های بزرگ نیز بسیاری از برندها محصولات خود مثل چای، نسکافه و ... را در حجمی کوچک در اختیار مرم قرار می‌دهند تا با چشیدن آنها به خرید تحریک شوند. برای مثال در یک روز سرد زمستانی یک لیوان چای یا نسکافه داغ و باکیفیت خوش طعم تر هم به نظر می‌رسد یا بالعکس در یک روز گرم تابستانی یک لیوان آبمیوه، دوغ، نوشابه یا ... چقدر می‌تواند در جذب مشتری برای برند مفید باشد؟

آیا بازاریابی حسی و احساسی با هم تفاوت دارند؟

قطعا بله

احساسات نیرویی قوی است. از بسیاری جهات قدرتمند است زیرا می تواند بر تصمیم فرد تأثیر بگذارد یا افراد را به اقدام ترغیب کند. به همین دلیل است که یک تکنیک بازاریابی موثر برای الهام بخشیدن به افراد برای انجام اقدامات خاص و رسیدن به نقاط عطف تجاری بوده است. بازاریابی عاطفی استفاده عمدی از پیام های متقاعد کننده است که به احساسات انسانی برای ایجاد ارتباط عمیق با مخاطب در جهت دستیابی به نتیجه مطلوب می پردازد. اغلب، تنها به یک احساس متوسل می شود. این می تواند ترس، خشم، شادی یا هر احساس انسانی دیگری باشد که به اندازه کافی قوی باشد که بر تصمیم گیری ها تأثیر بگذارد یا به یک اقدام اصرار کند.

عواطف انسانی، به ویژه زمانی که منفی باشد، باقی می ماند و آزاردهنده هستند. مردم زمانی که احساساتشان نادیده گرفته می شود احساس ناراحتی می کنند، بنابراین نیاز به رهایی از آن و عمل کردن بر اساس آن دارند. طبق مطالعه نیلسن در سال 2016، تبلیغات با واکنش احساسی بالاتر از متوسط از طرف مصرف کنندگان باعث افزایش فروش 23 درصدی نسبت به تبلیغات متوسط می شود.

تبلیغات احساسی توامان با شادی بیشتر به اشتراک گذاشته می‌شوند. تبلیغات احساسی توام با ناراحتی بیشتر کلیک می‌شوند. تبلیغات با حس ترس یا سوپرایز حس وفاداری بیشتری در مخاطب ایجاد می‌کند و تبلیغات بر اساس عصبانیت بیشتر وایرال می‌شود.

فرق بازاریابی حسی و احساسی  چیست؟

معرفی برخی از انواع بازاریابی که محبوب هستند

علاوه بر بازاریابی حسی و احساسی انواع دیگری از بازاریابی نیز وجود دارند. در ادامه برخی از معروفترین و محبوب ترین انواع بازاریابی را مرور می‌کنیم.

بازاریابی خدمات

 برخی کسب و کارها به جای فروش محصول یک خدمت را می‌فروشند. آموزش، تعمیرات و ... همگی خدمات هستند. پس تمام فعالیت هایی که باعث ایجاد درآمد یا منجر به فروش بیشتر یک محصول می‌شوند را خدمات میگویند. همه ما در زندگی خود و به صوت روزانه از خدمات زیادی استفاده می‌کنیم. برای مثال از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده می‌کنیم. نزد پزشک می‌رویم. آموزشگاه، تعمیرات لوازم، رزرو بلیت و ...

بازاریابی خدمات نیز نوعی از بازاریابی است که بر معرفی و فروش بیشتر خدمات تاکید دارد.

بازاریابی عصبی

بازاریابی عصبی روشی جدید با پیوند تکنولوژی و پزشکی به بازاریابی است. با این روش بازاریابی متخصصان متوجه میشوند مغز انسان چطور به محصولات واکنش نشان می‌دهد و از بین چندین محصول کدام را انتخاب می‌کند. سپس از مجموعه اطلاعات به دست آمده برای بازاریابی استفاده می‌کند.

محققان متوجه شده‌اند رنگ‌ها، بسته بندی، نوع تصاویر و بسیاری از موارد دیگر روی خرید تاثیر می‌گذارند. برای مثال صورت یک بچه در تبلیغات باعث می‌شود توجه به تبلیغات کمتر شود. یا رنگ قهوه‌ای برای برخی مواد غذایی باعث کاهش فروش می‌شود. یا در مثالی دیگر گفته می‌شود هرچقدر گزینه‌ها برای خرید و انتخاب بیشتر باشند میزان ناتوانی در انتخاب بیشتر می‌شود.

بازاریابی چریکی

بازاریابی چریکی، بازاریابی پارتیزانی یا گوریلا مارکتینگ روشی در بازاریابی با هزینه بسیار کم و نتایج قابل توجه است. در این روش کسب و کار باید مخاطبان خود را بشناسد. سپس با شناخت مزایا و ویژگی های خود یک ایده عالی برای تبلیغات پیاده کند. اگر ایده عالی و خلاقانه باشد با هزینه کم اجرا شده و به صورت ویروسی پخش خواهد شد به طوری که سروصدا ایجاد کند و در قلب مخاطب بشیند.

بازاریابی درونگرا

بازاریابی درونگرا یا اینباند مارکتینگ به انواع روش‌های بازاریابی مشتری محور گفته می‌شود. در این روش مشتری فقط فردی نیست که شما باید به او یک کالا را بفروشید. بلکه باید نیازها، ارزش ها و مشکلات مشتریان خود را شناسایی کنید و به آنها در خرید و انتخاب و حتی پشتیبانی کمک کنید.

بازاریابی محتوایی، بازاریابی موتورهای جستجو، بازاریابی شبکه‌های اجتماعی و ... همگی از روش های بازاریابی درونگرا هستند.

بازاریابی برونگرا

بازاریابی برونگرا را می‌توان همان بازاریابی سنتی در نظر گرفت که در آن کسب و کار با تماس تلقنی، پیامک، به صورت مستقیم و حضوری و ... محصول خود را به مشتری معرفی کرده و سعی در فروش آن دارد. معمولا بازاریابی برونگرا هزینه بیشتری دارد اما سریعتر میتوان نتایج را دید برعکس بازاریابی درونگرا که نیازمند هزینه کمتری است و دیرتر به نتبیجه میرسد اما نتایج بازاریابی درونگرا منجر به فروش بیشتر در طول زمان و وفاداری مشتریان می‌شود. با این اوصاف کسب و کارها با توجه به بودجه، اهداف و استراتژی خود باید از انواع بازاریابی درونگرا مثل تولید محتوا یا بازاریابی برونگرا مثل تبلیغات محیطی استفاده کنند.

فرق بازاریابی حسی و احساسی  چیست؟

کلام آخر

قطعا تعریف بازاریابی حسی و احساسی، استراتژی و نمونه‌های این بازاریابی‌ها در یک مقاله نمیگنجد. با این حال سعی کردیم تفاوت بازاریابی حسی و احساسی و انواع دیگر بازاریابی را بیان کنیم تا در صورت علاقه‌مندی با تحقیق و مطالعه بیشتر با جزئیات هرکدام از این روش های بازاریابی بیشتر آشنا شوید.