فیلم سینمایی « ابلق » به کارگردانی نرگس آبیار از بیست و ششم مرداد ماه راهی چرخه اکران شده و در نزدیک به ۷ هفته اکران موفق به عبور از مرز ۱۷ میلیارد تومان فروش شده است، رقمی که با توجه به کاهش مخاطبان سینما در شروع پاییز اتفاقی مثبت محسوب می شود.
فیلم سینمایی «ابلق» اولین بار در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر اکران شد اما نتوانست در بخشهای مهم جشنواره فیلم فجر صاحب جایزه شود، فیلمی که در روز اکرانش در جشنواره و کاخ رسانه نیز با نقدهای مختلفی روبرو شد اما در نهایت سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را به دست آورد.
ابلق دومین همکاری نرگس آبیار با هوتن شکیبا و الناز شاکردوست پس از شبی که ماه کامل شد است. در خلاصه داستان فیلم «نرگس آبیار» آمده است: برای یک زن که در حاشیه شهری بزرگ با همسر و فرزندش زندگی میکند، ماجرایی رقم میخورد.
ابلق روایتی متفاوت از کارگردان زن سینما
ساخته جدید آبیار درامی خانوادگی است که علاوه بر کارگردانی، نویسندگی فیلمنامه آن را در کنار «پریسا کرزیان» بر عهده داشته است، محمدحسین قاسمی همچون سایر آثار آبیار تهیه کنندگی این اثر را بر عهده دارد.
این فیلم برای اکران در نیمه دوم تابستان آماده می شود، باید دید فیلم برگزیده مردمی جشنواره فیلم فجر میتواند وضعیت سینماها را تغییر دهد یا نه، فیلمی که نسبت به فیلم «شبی که به ماه کامل شد» گامی رو به عقب برای کارگردان محسوب می شود اما شاید داستان و گروه بازیگران بتواند داستانی متفاوت را برای اثر به همراه بیاورد.
بهرام رادان، الناز شاکردوست، هوتن شکیبا و گلاره عباسی در فیلم سینمایی ابلق ایفای نقش می کنند.
بدون شک نرگس آبیار از جمله موفقترین کارگردان زن سینما بعد از انقلاب اسلامی به حساب میاید، نمیتوان از آثار مطرح وی همچون نفس، «شیار ۱۴۳» و شبی که ماه کامل شد به راحتی گذشت، اما ابلق آخرین فیلم آبیار در روایت و فضاسازی مشکلاتی را دارد که قبلا در آثار این کارگردان دیده نشده است.
شاید بزرگترین مشکل آبیار در در نیامدن فضا و اتمسفر ابلق باشد، فیلم در حاشیه شهر تهران رخ میدهد اما فضاسازی به نوعی است که انگار این بخش در یکی از دوردستترین نقاط کشور به وقوع می پیوندد، فیلم کمی از زمانه خودش عقب مانده است، با رویدادهای روز جامعه خود پیش نمی رود و نمی تواند حرفش را به درستی بزند.
هرچند نرگس آبیار تصمیم کاراکتر اصلی فیلم را تصمیمی مصحلت اندیشانه و براساس داستان می داند اما مگر نه اینکه این داستان را نویسنده ای به نام آبیار نوشته و طبیعتا کلام کاراکترش کلامی است که او برایش در نظر گرفته است.
از سویی انتخاب «بهرام رادان» برای کاراکتر منفی فیلم کمی کج سلیقگی به همراه دارد، رادان که در اکثریت مواقع در فیلم های به اصلاح لاکچری و گیشه به ایفای نقش پرداخته نمی تواند از پس بهترین کاراکتر این فیلمنامه برآید.
هرچند «هوتن شکیبا» تلاش فراوانی برای ارائه نقش خود کرده است، وی چندین کیلو وزن اضافه کرده تا بتواند در هیبت آن کاراکتر ظاهر شود اما مشکل اصلی نبود پیشینه مناسب و پرداخت درست کاراکتر در فیلمنامه است، این عدم پرداخت درست کاراکترها تنها به شکیبا خلاصه نمی شود و اکثریت نقشها به نوعی انگار به زور در موقعیت قرار گرفته اند.
کارگردانی آبیار در این فیلم همچنان با همان قدرت سابق شکل می گیرد، هرچند فیلمبرداری و دکوپاژ هیجان انگیز دقایق اول تا انتها حفظ نمی شود اما باز هم می توان به آن نمره قبولی داد، مشکل اصلی آبیار فیلمنامه واستفاده سطحی از نمادها است، نمادهایی همچون موش که چندان ایده تازه ای محسوب نمی شوند.
گیتی معینی در میان بازیگران این فیلم یکی از نقاط درخشان است، وی در طول اثر به خوب در داستان حل شده است، به هیچ وجه اضافه کاری نمی کند و این نقش آفرینی درخشان تا جایی پیش می رود که برای او نامزدی سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر را به همراه می آورد.
فیلم سینمایی «ابلق» همچون نام خود درگیر چند رنگی در فرم و محتوا است، اثر حاوی موضوع و حرف مهمی است اما نمی تواند به درستی و همگام با مشکلات جامعه آن را بیان کند، انگار که کارگردان چندین گام از زمانه خود عقب مانده و موضوعی را مطرح می کند که جامعه امروز عکس آن را طلب می کند.
طبیعتا هر کارگردانی می تواند در کارنامه کاری خود فراز و نشیب داشته باشد، فیلم سینمایی «ابلق» هم نقطه سیاهی در کارنامه آبیار نیست، فیلمی است که می توان در بخش هایی از آن دفاع کرد اما در کلیت نسبت به آثار قبلی این کارگردان سینما چند گام عقب تر ایستاده است.