همه چیز درباره مستند محبوب «ایرانگرد» و راوی آن

تلویزیون تا به حال مستند های مختلفی را برای نشان دادن زیبایی‌های ایران تولید و پخش کرده است، اما هیچ کدام از آن‌ها نتوانستند به اندازه مستند « ایرانگرد » از زاویه متفاوتی به ایران شناسی بپردازند و مورد توجه مخاطب قرار بگیرند. جواد قارایی سازنده و راوی این مستند، به همراه گروه تولید «ایرانگرد» بار سفر می‌بندند و راهی مناطق بکر و کمتر مشهور ایران می‌شوند. قارایی به خوبی مخاطب را در سفر به مناطق مختلف با خود همراه و در همنشینی با مردم محلی تلاش می‌کند تصاویر جذاب و دیدنی از ایران و هویت ایرانی به نمایش بگذارد. حاصل سفرهای او و گروهش، تولید پنج فصل «ایرانگرد» طی سال‌های 89 تا 1401 و کوله‌باری از تجربه و اطلاعات درباره مناطق مختلف ایران و اقوام متنوع کشورمان است. به بهانه پخش «ایرانگرد 5» و سفر قارایی به بوشهر، گیلان، هرمزگان، فارس، خراسان رضوی و ایلام در این فصل، درباره تولید این مستند و چالش‌های آن با جواد قارایی گفت‌وگو کردیم.
 
از همان ابتدا چطور شد که تصمیم گرفتید «ایرانگرد» را تولید کنید؟
دیدم آن طور که باید و شاید در باره ایران با این تاریخ، طبیعت و اقوام بسیار متنوعش کار نشده، بنابراین تصمیم گرفتم این کار را در حوزه ایران‌شناسی انجام بدهم.
 
تجربه و علاقه خودتان به سفر و طبیعت‌گردی چقدر در این تصمیم تاثیر داشت؟
فقط طبیعت‌گردی نیست، تاریخ، فرهنگ مردم، معماری، طبیعت و در کل صنعت گردشگری است. هدف من این بود که ایران نزد مردم و مسئولان شناخته شود تا بیشتر قدرش را بدانیم و با نگاه توسعه پایدار از آن استفاده کنیم تا یک اتفاق بُرد،بُرد باشد، هم برای کشورمان، هم برای مردم و هم این که مردم جهان بیشتر با ایران آشنا شوند.
 
شما پیش از تولید «ایرانگرد»، درباره ایران و فرهنگ مردم شناخت داشتید، درست است؟
بله، قطعا سفرهایی که من داشتم باعث شد این اتفاق بیفتد. پیش از این که مستند «ایرانگرد» شناخته شود، من ایرانگردی می‌کردم، مدیریت جهانگردی خوانده بودم و در زمینه گردشگری فعالیت می‌کردم. با آقای اینانلو آشنا شدم که در حوزه حیات وحش در ایران بسیار کار کردند ، با ایشان همکاری کردم و به این نتیجه رسیدم که می‌توانم برای   ایران شناسی قدمی بردارم و یک مستند به اسم «ایرانگرد» تولید کنم.
 
استان‌هایی را که در هر فصل به آن‌ها سفر می‌کنید،بر اساس چه ملاک و معیاری انتخاب می‌کنید؟
همه استان‌های ایران زیبا هستند و جاذبه‌های زیادی دارند. من بیشتر سعی کردم روی استان‌هایی کار کنم که کمتر شناخته شده هستند، مثل خراسان، سیستان و بلوچستان، کردستان، کرمان، هرمزگان، بوشهر، لرستان و خوزستان. درباره این استان‌ها بسیار کم کار شده است، بنابراین بهترین گزینه این بود که به استان‌هایی بپردازم که هم جاذبه ها و ظرفیت‌های بالایی دارند، هم   کمتر شناخته شده‌اند.
 

همه چیز درباره مستند محبوب «ایرانگرد» و راوی آن


فرایند تحقیق چقدر زمان می‌برد؟
تحقیق و پژوهش، پنج شش ماه قبل از تولید آغاز می‌شود و تا آخرین مرحله تصویربرداری ادامه دارد. یعنی اصلا این طور نیست که اول فقط پژوهش انجام شود. بخش کلی تحقیق و پژوهش انجام و لوکیشن‌ها انتخاب می‌شود، سپس کلیات آن چه قرار است از تاریخ، فرهنگ، مردم و طبیعت گفته شود نوشته می‌شود، بعد در هنگام کار هم به آن‌ اضافه یا از آن کم می‌شود.
 
تغییرات در هنگام کار، باعث نمی‌شود اتفاق پیش‌بینی نشده ای رخ بدهد و کارتان به تعویق بیفتد؟
بسیاری از اوقات اتفاق پیش‌بینی نشده رخ داده و مجبور شدیم تغییراتی ایجاد کنیم. بسیار  پیش آمده که کارمان به تعویق افتاده یا اصلا به کلی یک استان حذف شده! مثلا در «ایرانگرد 5» به چهار استان رفتیم، اما نتوانستیم کار کنیم و برگشتیم. دلیل این اتفاق بیشتر شرایط آب و هوایی بود، مثلا هوا خوب نبود، ریزگردها آمده بودند و تصویرها خوب در نمی‌آمد، چون هدف مان این است که تصاویر به بهترین شکل ممکن ارائه شوند، با این که هزینه‌های زیادی کرده بودیم، اما این کار را نکردیم تا بتوانیم در یک فرصت بهتر کار درست را انجام بدهیم.
 
از سختی‌های تولید «ایرانگرد» بگویید، حتما حوادث مختلفی را تجربه کرده‌اید.
سختی‌های کار مستند زیاد است، اما مستندی که قرار باشد هم در طبیعت، نقاط بکر، دور از دسترس و بدون امکانات ساخته شود و هم در آن وضعیت بخواهد کیفیت خوب را حفظ کند، در این شرایط سختی‌ها خیلی خیلی زیادتر می‌شود. ما شرایط سخت رسیدن به لوکیشن‌های خیلی دور را داریم، خورد و خوراک مان به تعویق می‌افتد یا با کیفیتی که می‌خواهیم به دست نمی‌آید، پیاده‌روی و کوهپیمایی‌های زیادی داریم که خطرات خاص خودش را دارد، آب و هوای خیلی سرد یا خیلی گرم را بسیار تجربه می‌کنیم که اذیت‌مان می‌کند، حمل و نقل تجهیزات مشکل است مثلا حدود هزار کیلو تجهیزات داریم که جا به جا کردن آن‌ها کار بسیار سختی است. بسیاری از مواقع پیش می‌آید که با مردم محلی ارتباط برقرار می‌کنیم، اما آن‌ها با دوربین راحت نیستند و این موضوع کار را سخت می‌کند. حوادث زیادی هم برایمان پیش آمده است، تا به حال دست و پایم شکسته، رباط صلیبی زانویم پاره شده و دست تصویربردارمان شکسته است. اتفاقات زیادی رخ داده، اما خدا را شکر تا به حال پیش رفتیم و ان شاءا... بتوانیم برای ایران عزیزمان قدمی برداریم.
 
وقتی مردم مقابل دوربین راحت نیستند و دوست ندارند تصویرشان نمایش داده شود، برای متقاعد کردن‌شان چه می‌کنید؟
با آن‌ها صحبت می‌کنم و می‌گویم مردم دوست دارند با فرهنگ شما آشنا شوند و بدانند چطور زندگی می‌کنید، شما آدم‌های با ارزشی هستید، اما خیلی کم دیده شده اید. وقتی صحبت می‌کنیم و بیشتر به ارزش‌ها و دارایی‌های‌شان پی می‌برند، بیشتر با ما همکاری می‌کنند و این برای من بسیار ارزشمند است.
 
تعامل خوب شما با اقوام متنوع که هرکدام فرهنگ و منش خاص خودشان را دارند، چطور اتفاق می‌افتد؟
وقتی آدم درباره افراد شناخت پیدا کند، آن‌ها را دوست داشته باشد و به آنان عشق بورزد، بقیه هم با او ارتباط برقرار می‌کنند و این ارتباط به همان عشق و شناختی برمی گرددکه به ایران و ایرانی دارم.
 
برای سفر به مناطق مختلف چه ملاحظاتی را رعایت می‌کنید؟
سعی می‌کنیم هرگز به فرهنگ‌شان بی‌احترامی نکنیم، در سفرهایم سعی می‌کنم یک هدیه یا یادگاری برای مردم ببرم یا در سفر بعدی عکس‌هایی را که از آن‌ها گرفتم،در یک آلبوم چاپ کنم و هدیه بدهم تا یک خاطره خوب باقی بماند. تلاش می‌کنیم هیچ هزینه‌ای را تحمیل نکنیم و اگر کاری انجام می‌دهند هزینه‌هایشان را پرداخت و جبران کنیم تا تحت فشار قرار نگیرند. سعی می‌کنیم آن‌ها را با دارایی‌ها،  باورها، ارزش‌ها، سنت‌های اصیل و با ارزش و هویت ملی‌شان بیشتر آشنا و کاری کنیم که بیشتر قدرشان را بدانند و از آن‌ها محافظت کنند.
 
مثلا چه مواردی ممکن است بی‌احترامی باشد؟
در فرهنگ‌ها و آداب و رسوم موضوعات مختلفی وجود دارد، ممکن است گاهی به عنوان مثال از یک حرف یا فرهنگ ناراحت شوم، ولی سعی می‌کنم هیچ وقت به روی خودم نیاورم و ارتباط خوبی با مردم برقرار کنم، تلاش می‌کنم به نگرش و عقیده‌شان احترام بگذارم و عقیده خودم را تحمیل نکنم. بسیاری اوقات اصلا عقیده خودم را مطرح نمی‌کنم و سعی می‌کنم در آرامش مطلق باشند و بدانند من برایشان احترام قائل هستم، چون آن‌ها میزبان هستند و من مهمان. مهمان باید حرمت میزبان را حفظ کند.
 
هدف شما از ساخت «ایرانگرد» و اولویت‌تان ایران شناسی است یا ترغیب مردم به ایرانگردی و رونق گردشگری؟
اول از همه می‌خواهم ایرانی‌ها درباره دارایی‌هایشان شناخت پیدا کنند، دوم قدرش را بدانند و از آن محافظت کنند، سوم صنعت گردشگری رونق و توسعه بسیاری پیدا کند، این برایم خیلی مهم است و در نهایت دوست دارم کاری کنم که مردم دنیا نگاه‌شان به ایران و ایرانی تغییر کند. شوربختانه ما در این 43 سال برای مقابله با «ایران هراسی» کار شایسته و بایسته‌ای انجام ندادیم که یکی از بزرگ ترین غفلت‌ها و اشتباهات مسئولان کشور ماست، در نتیجه الان همه دنیا فکر می‌کنند ایران چه جای وحشتناکی است و ایرانی‌ها شاید به قول بعضی از آن‌ها آدم‌های بی‌فرهنگی هستند! این‌ها تقصیر خود ماست و ما باعث شدیم این اتفاق بیفتد. دزد برای دزدی می‌آید، صاحبخانه باید مراقب خانه‌اش باشد. آن‌ها آمدند و فرهنگ‌های زیبا و خوب   را دارند از ما می‌گیرند، در کنارش ایران هراسی هم می‌کنند و ما همچنان ایستادیم و نگاه می‌کنیم!
 
این مقابله به واسطه «ایرانگرد» اتفاق افتاده است؟
«ایرانگرد» مصرف داخلی دارد و برای خارج ساخته نشده. من طرحی داشتم که به سازمان صداوسیما ارائه دادم و خوشبختانه آقای دکتر جبلی ریاست محترم سازمان این طرح را به شبکه های برون‌مرزی ارائه دادند تا بتوانیم با آن‌ها همکاری کنیم. دو فرد خارجی را به ایران می‌آوریم و آن‌ها از نگاه خودشان ایران را می‌بینند، یک مجموعه مستند است و برای خارج از کشور ساخته می‌شود. این طرح را ارائه دادیم و من همچنان امیدوارم این مستند ساخته شود. اگر این اتفاق بیفتد، فکر می‌کنم نگاه بسیاری از مردم جهان درباره ایرانی و ایرانی تغییر می‌کند.
 
«ایرانگرد» ادامه خواهد داشت؟
به امید خدا بله. ریاست سازمان و معاون محترم ایشان بارها به من گفتند دوست دارند این مستند ادامه پیدا کند و خدا را شکر همیشه حمایت کردند. امیدوارم هرچه سریع‌تر تولید مجموعه «ایرانگرد 6» هم کلید بخورد. از همه مدیران سازمان، مدیر شبکه یک و مدیر گروه اجتماعی که فرصت دادند ما به کشورمان خدمت کنیم، همه عوامل سخت کوش «ایرانگرد» که عاشقانه و بی‌منت کنار ما بودند و سختی‌ها را تحمل کردند و همچنین از مردم شریف ایران که همیشه در کنار ما بودند، بسیار سپاس گزارم.