ایجاد شکاف و اختلاف در جامعه که در قالب دوقطبی سازی نمایان می شود یکی از مهمترین و موثرترین ابزارها برای تضعیف یک جامعه است و از همین رو به شدت مورد توجه و اقبال دشمن بوده و هست.
از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی نیز پیوسته با این آفت روبرو بوده ایم؛ از یک سو افراد و جریان هایی بدنبال ایجاد و دامن زدن به دوقطبی های دروغین و در سوی دیگر دلسوزان کشور و مردم که همواره نسبت به آن انذار دادهاند.
چپ و راست، اصلاح طلب و اصولگرا، موافق و مخالف مذاکره، گشت ارشاد، شیعه و سنی و امثال اینها مواردی است که هرچند واقعی داشته باشند اما نباید اجازه داد اینها به دوپارگی و چندپارگی جامعه منجر گردد.
بحث اختلاف نظر و سلایق در موضوعات مختلف، تفاوت اقوام و تفاوت مذاهب یک چیز است،تبدیل آنها به دوقطبی،موضوعی دیگر!
افراد یک جامعه بالغ و رشد یافته می توانند با وجود اختلاف نظر یا تفاوت هایی که دارند،کنار یکدیگر بصورت مسالمت آمیز و منسجم زندگی کنند.
رهبر حکیم انقلاب اسلامی نیز بیش از بیست سال است که نسبت به دوقطبی های کاذب هشدار داده و حداکثر تلاش را برای انسجام ملی داشته اند.
وجود جناح های مختلف یکی از موضوعاتی است که برخی آن را وسیله ای برای دوقطبی سازی می دانند و حتی توصیه می کردند باید مثل قرمز و آبی در فوتبال شود!
حضرت آیتالله خامنهای در اردیبهشت سال ۸۴ نسبت به آن اینگونه موضع گرفتند: «دو جناح برای کشور، مثل دو بالاند که کشور با این دو بال میتواند پرواز کند. دو جناح مقابل در مجموعهی نظام میتوانند باشند و فعالیت کنند، ولی شرطش این است که به قانون اساسی وفادار باشند. اینها بر کار هم نظارت میکنند، با هم رقابت سالم میکنند. این مسابقه، پیشرفت به وجود میآورد و از بسته بودن تشکیلات گوناگون حکومتی جلوگیری میکند. این چیز مغتنم و خوبی است... بنده دعوای اصلاحطلب و اصولگرا را هم قبول ندارم. من این تقسیمبندی را غلط میدانم. نقطهی مقابل اصولگرا، اصلاحطلب نیست. نقطهی مقابل اصلاحطلب، اصولگرا نیست. نقطهی مقابل اصولگرا، آدم بیاصول و لاابالی است؛ آدمی که به هیچ اصلی معتقد نیست، آدم هرهری مذهب است... نقطهی مقابل اصلاحطلبی، افساد است. بنده معتقد به اصولگرای اصلاحطلبم؛ اصول متین و متقنی که از مبانی معرفتی اسلام برخاسته، با اصلاح روشها بهصورت روزبهروز و نوبهنو.»
یکی دیگر از موضوعاتی که در سالهای گذشته زمینه ساز دوقطبی شدن را فراهم کرده بود، بحث مذاکره با عدم مذاکره در موضوع هستهای بود به نحوی که تلاش می شد جامعه به موافق و مخالف مذاکره تقسیم بشود.
آیتالله خامنهای در روز اول فروردین ۹۴ در حرم رضوی تصریح کردند: «در ایران هیچکس نیست که نخواهد مسئلهی هستهای حل بشود و با مذاکرات حل بشود.»
و مجدداً در خرداد سال ۹۴ در دیدار کارگزاران و مسئولان نظام چنین فرمودند: «ما دنبال توافقیم. اگر کسی بگوید که در مسئولین جمهوری اسلامی کسی هست که توافق را نمیخواهد، خلاف گفته. این را همه بدانند. مسئولین جمهوری اسلامی (بنده، دولت، مجلس، قوه قضائیه، دستگاههای گوناگون امنیتی، نظامی، غیره) همه در این جهت متفقیم و موافقیم که توافق باید انجام بگیرد. در این جهت هم باز همه متفقاند که این توافق باید عزتمندانه باشد، مصالح جمهوری اسلامی بهدقت و باوسواس باید در آن رعایت بشود. در این هم هیچ اختلافی نیست.»
بنابراین پیوسته باید مراقب باشیم عده ای از سرغفلت یا با اغراض خاص جامعه را دوقطبی نسازند و هر موضوعی را وسیله جدال و نزاع در میان مردم قرار ندهند.
البته ما در برابر دوقطبی های کاذب و جعلی، دوقطبی صحیح و سازنده و پیش برنده هم داریم و آن قطب بندی در برابر دشمنان قسم خورده ای است که یک لحظه از دشمنی دست بردار نیستند تا جاییکه علاوه بر کینه توزی های خود، عوامل مزدورشان را برای تحریم های بیشتر مردم و از جمله محروم نگه داشتن بیماران پروانه ای از درمان یا فرصت حضور در جام جهانی فوتبال، جلو می اندازند!
راهنمای عمل جامعه ایمانی در دوقطبی سازی ها، این فراز از آیه ۲۹ سوره مبارکه فتح است.«مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ...
محمد ـ صلی اللّه علیه و آله ـ فرستاده خداست و یاران و همراهانش بر کافران بسیار قویدل و سخت و با یکدیگر بسیار مشفق و مهربانند».