سریالهای پلیسی یکی از اقتصادیترین آثار تلویزیونی در زمینه جذب مخاطب هستند. استقبال از سریالهای پلیسی توسط مخاطبان موجب ورود موج کارگردانهای سرشناس کشور و یکی از مهمترین عوامل اشتیاق آنان برای ورود به لیست کارگردان های سریالهای پلیسی است. از این رو رقابت تولیدات برای جذب مخاطب در این حوزه با یکدیگر بسیار سخت و میلیمتری است.
سریال پلیسی «رعد» به کارگردانی اصغر نعیمی و تهیهکنندگی علی یاور در ۱۰ قسمت در موسسه ناجی هنر تولید و در حال حاضر از شبکه یک سیما روی آنتن رفته است. «رعد» با موضوع روایت پروندههای مهیج عملیات یگان ویژه فراجا است که در خلاصه داستان آن آمده است: یک گروهک تروریستی قصد تخریب و ایجاد ناامنی در ایران را دارد که یک تیم ویژه از نوپو برای مقابله با آن وارد عمل میشود.
پخش سریال رعد باعث شد به بهانه این موضوع نگاهی گذار به تولیدات تلویزیون در این خصوص و واکاوی آن بپردازیم. هر چند انتظار درخشش رعد در سپهر سیما با توجه به انبوه تولیدات درخشان در این حوزه از سوی منتقدان کمی خوشبینانه به نظر میرسد اما در هر صورت رعد را نیز بایستی در امتداد برنامههای موفق تلویزیون در این راستا به حساب آورد.
نوع نگرش پلیس به رسانه تلویزیون در این زمینه میتواند بسیار کارساز باشد. حال جای این پرسش است آیا صرفاً نمایش بخش اکشن پلیس میتواند مخاطبان را متمایل به قانون پذیری و تعامل با پلیس در پیشگیری از وقوع جرم در سطح جامعه کند؟
*تفاوت تولیدات تلویزیونی پلیسی ایران با دنیا
ساخت سریالها و فیلمهای پلیسی در غالب شبکههای تلویزیونی دنیا با هدف درگیر نمودن ذهن مخاطب با یک اثر اکشن و پرهیجان است اما در سریالهای پلیسی ایرانی صرفاً وجه سرگرمکنندگی نیست بلکه پلیس با سرمایهگذاری در ساخت آثار تلویزیونی اهدافی همچون تغییر باورهای اشتباه مخاطبان نسبت به نیروی پلیس، ارتقاء سطح اعتماد عمومی به پلیس و هم اینکه برخی از معضلات و مشکلات پیش روی جامعه را با آموزش از طریق تلویزیون رفع کند و به نوعی هزینه فعالیت در عرصه اجتماع را با ساخت آثار هشداردهنده کاهش دهد.
خوشبختانه طی سالهای اخیر تغییر معناداری در محتوای فیلمهای پلیسی صورت گرفته است. آموزش همگانی با هدف کاهش حداکثری وقوع جرائم و پیشگیری از آن در سطح جامعه درونمایه غالب تولیدات این حوزه را خود اختصاص داده است.
*مشتی نمونه از خروار تولیدات پلیسی تلویزیون
سریالهای پلیسی آثار جذابی هستند که در ژانرهای اکشن، معمایی، ماجراجویی و امنیتی ساخته میشوند. مجموعههای تلویزیونی پلیسی ایرانی بسیاری وجود دارند که برخی از آنها به دلیل استقبال بینندگان به فصل دوم و سوم نیز رسیدهاند.
پلیس جوان یک سریال اکشن و جنایی نیست، اما حول محور زندگی شخصی و کاری یک پلیس میچرخد که به دنبال کشف رازهایی سر به مهر است. خواب و بیدار یکی از جذابترین سریال های پلیسی خیابانها خلوت کُن و نوستالژی دهه 80 سیما تا به امروز است. مجموعه تلویزیونی کلانتر نیز یک سریال پلیسی جذاب است بینندگان بسیاری داشت و توانست توجه طیف وسیعی از مخاطبان را به خود جلب کند. تولید مجموعه «کلانتر 2» در سال 1384 و «کلانتر 3» در سال 1388 نشان از موفقیت این سریال در جذب نظر مخاطبان تلویزیونی داشت.
دایره تردید یک سریال پلیسی کارآگاهی ایرانی است که در آن سه افسر زبده آگاهی تلاش میکنند پروندههایی پیچیده و جذاب را حل کنند و متخلفین و تبهکاران را به دام بیندازند. سریال حس سوم در ژانر پلیسی و اکشن و با چاشنی طنز ساخته شده است. هوش سیاه یکی از بهترین سریالهای پلیسی جنایی با مضمون جنایت و جرایم رایانهای است. به دنبال استقبال گسترده بینندگان از سریال هوش سیاه 1، در سال 1392 فصل دوم آن ساخته شد. فصل دوم این سریال ادامه فصل اول آن است و تمام شخصیتهای کلیدی در آن حضور دارند و روایتگر قصهای جذاب و متفاوت هستند. سری دوم هوش سیاه نیز بسیار هیجانانگیز بود و نسبت به فصل اول، مخاطبان بیشتری داشت و در زمان خود یکی از سریالهای پلیسی پرمخاطب تلویزیون بود. سقوط آزاد نیز یک سریال پلیسی، اکشن و معمایی جذاب است. فوق سری یک سریال پلیسی اکشن با چاشنی طنز است که این ترکیب را معمولا در فیلمها و سریالهای فخیمزاده مشاهده میکنیم.
*فراز و فرود تولیدات پلیسی تلویزیون
یکی از ویژگیهای غالب سریالهای پلیسی این است که فیلمنامه آنها اغلب از پروندههای جنایی معمایی واقعی اقتباس میشوند و در آن تلاش میشود داستان فیلم با ریتم تند به گونهای روایت شود که تعلیق و هیجان را به مخاطب منتقل کند. سریال یگان ویژه ایرانی گاندو یکی از بهترین سریالهای پلیسی ایران در ژانر امنیتی است که فیلمنامه آن براساس مستندات تاریخی نگاشته شده است.
به ندرت پیش میآید که در سینما و تلویزیون ایران، سریالی اکشن و پلیسی ساخته شود و این محصول بتواند خود را به کیفیت سریالهای درجه سه و چهار آن ور آبی هم برساند. اما کیارش اسدیزاده با سریال کرگدن نشان داد که با یک قصهی معمایی پر و پیمان میتوان سریال پلیسی ایرانی ساخت و در تمام لحظات دلهره و غافلگیری ایجاد کرد. همچنین سریال پلیسی میکائیل توانست در جشنواره فیلمها و سریالهای پلیسی مسکو، دیپلم افتخار و همچنین تندیس برتر بهترین سریال این جشنواره را دریافت کند.
*چشم اندار روشن تلویزیون در زمینه تولیدات پلیسی
نباید از نظر دور داشت که تلویزیون صرفاً وسیلهای ابزاری در دست ژانر پلیسی نیست که تنها جنبه تبلیغاتی برای مانور دادن بر توان عملیاتی پلیس داشته باشد و قطعاً باید الزامات زیباشناختی و دراماتیک این رسانه نیز در نظر گرفته شود. این نیست که پلیس از صفر تا صد ساخت سریالها دست برتر را در روند ماجرا داشته باشد و به عنوان عنصری غیرقابل شکست همیشه و در همه حال در لحظه به لحظه جریان داستان در قامت یک همیشه پیروز در میدان مبارزه با مجرمین ظاهر شود. در این صورت با آنچه مخاطب در عالم واقع و در زندگی پیرامونی خود میبیند فرسخها فاصله دارد.
در واقع از یک سو نگاه واقع بینانه به موضوع و از سوی دیگر تاکید بر شناخت تمهیدات دراماتیک یک اثر است که میتواند مخاطبان را پای آن بنشاند.
موفقیت سریال هوش سیاه 2، به این علت رقم خورد که امکان بازآفرینی دراماتیک وقایع و رویدادها و آزادی عمل سازندگان در پرداخت شخصیتها برای سازندگان آن فراهم شد. نتیجه آن شد که برای نخستین بار در یک سریال تلویزیونی نشان داده شده که یک خلافکار باهوشتر از پلیس است. البته واضح است که در نهایت این خلافکار توسط پلیس به سزای عملش خواهد رسید.
اما همین که نشان داده شود که پلیس چه مصاف نفسگیری را برای برقراری امنیت در تقابل با مخلین و مجرمین آرامش و امنیت جامعه دارد و متحمل چه هزینههای هنگفت مادی و معنوی در این زمینه میشود. ضمن ایجاد حس همذات پنداری بیشتر مخاطبان با نیروی انتظامی در ارتقاء سطح آموزش و مشارکت شهروندان با پلیس در انجام مأموریتهای محوله که هدف غایی ساخت تولیدات پلیسی تلویزیون میباشد بسیار مؤثر خواهد بود.
بیشک اگر این اصل دراماتیک در سایر آثار رعایت شود و همیشه مسوولان به دنبال دریافت چنین نتیجهای در همان ابتدای سریال نباشند، میتوان به آینده خلق آثار جذابی از این دست امیدوار بود.