کتاب «انتظار فرج» پیرامون اندیشه انتظار منجی، تفکری تاریخی در میان اقوام مختلف بوده است؛ چراکه انسان در طبیعت و فطرت خود، همواره به شکلگیری حیاتی برتر و آرمانی که فاقد تلاطمهای مادی و نابسامانیهای روحی باشد، امیدوار بوده است.
در همین مجرا، امتها این اندیشه را بهعنوان تفکری مقدس میان خود حفظ کردند تا عصر حاضر که با اوج گرفتن تمدن مادی و مظاهر افسارگسیختگی و دوری انسان از حقیقت خویشتن، این نیاز و آرمانگرایی فطری، بهطور مشهود احساس میشود.
بدیهی است هیچ قومی بدون وجود رهبری سالم، صالح، عالم و کاردان، پایدار و استوار نمیماند؛ رهبری که مورد پذیرش همگان باشد و از او فرمان برند و سخن او را فصلالخطاب خو یش بدانند. در دین اسلام جایگاه صاحب امر، جایگاه نخ تسبیح است برای دانههای آن، که آنها را جمع میکند و بههم میآورد. پس اگر نخ پاره شود، دانهها پراکنده میشوند و ازبین میروند و هیچگاه همه آنها را نتوان بههم آورد.
ارتباط و هماهنگی
بنابراین، اگر کسی در رأس امور جامعه نباشد، اجتماع افراد از هم خواهد پاشید و ارتباط و هماهنگی میان آنها ازبین خواهد رفت و درنهایت، جامعه نابود خواهد گشت.
پس چنین شخصی لازم الاطاعه است و اطاعت از حجت خدا و احساس نیاز به ایشان، انسان را به محبت و انتظار آن حضرت و درنهایت محبت خدای متعال سوق خواهد داد و این محبت افراد را به سوی برداشتن موانع به طول انجامیدن آن انتظار صوق میدهد. کتاب «انتظار فرج» نوشته «حسین رحمانی تیرکلائی» به بررسی عوامل و موانع و آثار اخلاقی انتظار فرج پرداخته است تا چراغ راهی باشد برای کسانی که میخواهند هموار کننده مسیر ظهور منجی بشریت باشند.
کتاب «انتظار فرج» به قلم «حسین رحمانی تیرکلائی» در ۱۱۲ صفحه و به قیمت ۴۳ هزارتومان توسط انتشارات کتاب جمکران چاپ و وارد بازار نشر شده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
فقدان امید در جامعه، سبب دوری افراد از حقیقت توحید و بندگی خدا خواهد شد. خدای متعال ناامیدی و نگرش منفی به حیات را، بهنحوی ناشی از ضعف اعتقادی انسان از رحمت خدا میداند: «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ» «بگو: اى بندگان من که (با ارتکاب گناه) بر خود تجاوزکار بودهاید! از رحمت خدا نومید نشوید.
یقیناً خدا همه گناهان را مىآمرزد؛ ز یرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.» شیطان همواره روی اصل ناامیدی تکیه میکند؛ چراکه رابطه یأس و بدبینی، دوطرفه است و همانطورکه یأس سبب بدبینی میگردد، منفینگری نیز روحیه یأس را در انسان افزایش میدهد و این همان مطلوبی است که شیطان بهدنبال محقق ساختن آن در وجود آدمی است.