اما این آرزوی واهی را به گور می برند که زنان مومن و خداجوی این سرزمین ملعبه ی هوس قدرت طلبی و منفعت خواهی آن ها از این آب و خاک باشند.هر از چند گاهی آزمایشی می کنند و دست و پایی می زنند و شعاری در بوق و کرنا می کنند و بحرانی می آفرینند تا اراده ی جمعی را به صحنه آورند و این بار جامعه زنان را دست آویز این هوسبازی خویش قرار داده اند تا شاید تیر در این کمان گذارند و مرکز این سرزمین را نشانه روند، اما زهی جهالت که نمی فهمند زه کردن این کمان نه دشوار، بلکه محال است.
هویت تاریخی زن مسلمان ایرانی از این توهمات نابجا بری است. کلمه مقدس آزادی را به منجلاب می کشند و آزادی را برهنگی و رهایی تن از چند تکه پارچه می خوانند، کدام نسخه آزادی برای زنان خود پیچیده اند، آزادی که به دنبال آن مراکز بحران تجاوز جنسی(RCCs) شکل گرفته و تا به هزار و اندی مرکز فقط در ایالت متحده رسیده، آزادی که زن هرچه بیشتر به شی وارگی نزدیک شود و ...؟
اما ما ایرانیان اسلام مدار خوب می دانیم آزادی چیست؛ زن این سرزمین، که دیار علم و فرهنگ است، در باتلاق افق کوته نظرانه ای که برای او طراحی می کنید، نمی افتد، منفعل و ساکت هم نمی ماند تا برای او تصمیم بگیرید و راه نشانش بدهید. و شما را چه به تظلم خواهی، شما که تا بن دندان خون مظلومان عالم را مکیده اید.
شما را چه به تظلم خواهی، شما که امنیت مردمان این مرزو بوم را نشانه گرفته اید. و شما را چه به تظلم خواهی که چشم به آب و خاک این سرزمین دارید.ما زنان فرهیخته که هویت خود را در اندیشه ورزی، آگاهی و دین مداری می سازیم به تارهای تنیده ی عنکبوتیان روزگار نمی افتیم و با نشاط و امیدی برآمده از روح و روان آزاد خود، و البته با تربیت فرزندانی نخبه و فرهیخته و مستقل، کشور خویش را به سوی پیشرفت و درخشش هر چه بیشتر پیش می بریم و ایرانی سربلند را به جهانیان نشان خواهیم داد.