پرویز فلاحی پور دوازدهمین مهمان برنامه تلویزیونی «آن» بود که در ۲۶ شهریور ماه مصادف با اربعین حسینی پخش شد. در این برنامه مجری با اشاره به کاراکتر این بازیگر در سریال «شب دهم» و ماجرای قبول کردن این نقش پرسید که این بازیگر در پاسخ گفت: من در آن زمان هنوز شناخته شده نبودم و کار تئاتر میکردم در تئاتر اکثراً من را میشناختند. یک گروه به نام آیین داشتیم که کارهای معتبری انجام میدادیم اما در حوزه تصویر شناخته شده نبودم.
وی اضافه کرد: حسن فتحی به تئاتر میآمد و نقد میکرد و کارهای من را دیده بود. قبل از آن در «روشنتر از خاموشی» و «فردا دیر است» هم از دیگر کارهای من بود.
وی با اشاره به حضورش در « شب دهم » توضیح داد: در «شب دهم» تهیه کننده دنبال یک شخص معروف و دیده شده بود اما آقای فتحی تا آنجا که من شنیدهام اصرار کرده بود که من هم نقش را بازی کنم. یک روز دستیار آقای فتحی با یک فیلمنامه به خانه ما آمد من فیلمنامه را خواندم دیدم فیلمنامه کلاسیک بسیار خوبی است و نقشها و شخصیتپردازیهای زیبایی دارد.
از کودکی سیاه پوش امام حسین (ع) بودم
این بازیگر درباره حسش نسبت به نقش یاور گفت: با خواندن فیلمنامه دلهرهای در من بیدار شد که من قرار است کدام یک از نقشها را بازی کنم. فکر کردم نقش کوچکی را برای من در نظر گرفتهاند. آقای فتحی از من پرسید از کدام نقش خوشت آمد و من گفتم از یاور خوشم آمد. نظرم را درباره نقش سرگرد پرسید اما من آن را دوست نداشتم. دوست نداشتم نقش منفی بازی کنم. بعد با دستیار آقای فتحی صحبت کردم که اگر برای یاور باشد من میآیم.
فلاحی پور اظهار کرد: قبل از آن در زندگی من اتفاق بدی افتاده بود و من سیاهپوش امام حسین (ع) بودم. وقتی یک و نیم ساله بودم مریضی سختی گرفتم و دکترها من را جواب کردند اما مادرم نذر امام حسین (ع) میکند و من خوب شدم. اما در دوره جوانی برای من اتفاقی افتاد که متاسفانه با امام حسین (ع) قهر کردم، با خودم گفتم به هیچ عزاداریای نمیروم و ۱۲- ۱۳ سال به هیچ عزاداری نرفتم.
فیلمنامه «شب دهم» یک دعوتنامه برای من بود
وی درباره فیلمنامه «شب دهم» یادآور شد: وقتی فیلمنامه به دستم رسید مثل یک دعوت نامه برای من بود. من نشانهها را خیلی خوب پیدا میکنم اگر انسانها بتوانند نشانهها را دریافت کنند میتوانند به ریسمان الهی برسند. این فیلمنامه برای من خیلی مهم بود که نقش یاور را در فیلم بگیرم و همه نشانهها برای من در این فیلم بود. بعضیها شک داشتند که آیا این فیلم موفق میشود یا نه اما من همیشه به آقای فتحی و آقای بشکوفه میگفتم که این کار موفق میشود چون برای من یک نشانه بود و شکر خدا بسیار موفق بود.
بازیگر نقش یاور «شب دهم» گفت: من خیلی برای این نقش تلاش کردم، برای پیدا کردن شخصیت سعی کردم شبیه هیچکس نباشم و شبیه خود نقش باشم. میخواستم شبیه جمع چیزهایی باشم که مردم پذیرفتهاند من تلاش میکردم شخصیتی که مردم دوست دارند و باور دارند را بازی کنم و در ضمن شکل شخصیتهای قبل هم نباشد و تلاش من باعث شد که شخصیت یاور شکل بگیرد ۱۰ روز جلوتر از من آقای یاری جلوی دوربین رفته بود و من بعد از ده روز برای اولین بار جلوی دوربین رفتم.
وی در ادامه درباره نزدیک شدن به نقش شمر گفت: در حین ضبط کار خیلی سعی کردم خودم را به کسانی که تعزیه میخوانند نزدیک کنم مخصوصاً شمر که قرار بود در آخر قصه با آن درگیر شوم. آقای فتحی کسانی را انتخاب کرده بود که جزو بهترینها بودند شمر هم جزء بهترینها بود و من وقتی شب اول بازیاش را دیدم از حرکات و بیانش بسیار لذت بردم. خودم را به او نزدیک کردم و از او سؤال پرسیدم. کمکم حرکات خوب و به جا را از شخصیت شمر یاد گرفتم.
اجر شما از امام خوان بیشتر است
فلاحی پور با بیان خاطرهای از ضبط تعزیه سریال شب دهم در تکیه نیاوران گفت: فردی سر صحنه بود که به خاطر اینکه من لباس شمر را پوشیده بودم به من توجه نمیکرد. وقتی شروع به ضبط آن سکانس کردیم در یک لحظه احساس کردم که کات نمیدهند. نگاه کردم و دیدم همه گریه میکنند. در همین زمان آقای فتحی با بغض گفت کات. در همان زمان آقا سید با یک سینی چایی پیش من آمد. من نگاهی به او کردم لبخند زدم و گفتم قبل از من پذیرایی نمیکردی؟ گفت اجر شما از امام خوان بیشتر است چون همه را به گریه انداختهای و یک حدیث برای من خواند درباره کسی که مردم را میگریاند.
وی درباره بازی نقش شمر نیز یادآور شد: وقتی شمر را بازی میکردم و میخواستم سر بازیگر نقش امام حسین را ببرم، بغض بسیار بدی در سینهام بود اگر فیلم را دوباره ببینید متوجه میشوید. من یکی دو بار خنجر را کشیدم میخواستم بغضم را بخورم میچرخیدم و برمیگشتم میخواستم این بغض را در دیالوگ نیاورم. آنجا سه شخصیت همراهم بود هم پرویز فلاحی پور هم شمر و هم یاور و من بیشتر با حرکت و رفتارم آن را نشان میدادم.
این بازیگر در بخش دیگر بیان کرد: من هر وقت کار درستی انجام دادم یک نشانه خوب برایم شکل گرفت مثلاً رفتن من به کربلا کاملاً اتفاقی بود وقتی دو سال پیش اربعین به کربلا رفتم خودم چنین انتخابی نداشتم به طور ناگهانی به من زنگ زدند و رفتم. تصور دیگری از سفر به کربلا داشتم ولی وقتی رفتم دیدم چیز دیگری است انرژی که در آن جمع بود من را در خودش حل کرد. امسال هم سریال «بی نشان» را به من پیشنهاد دادند من ۲۰ قسمت فیلمنامه را خواندم که ناگهان وسط کار مدیر تولید به من گفت اگر بخواهیم برویم کربلا میآیی و گفتم بله میآیم و باز هم اتفاقی به کربلا رفتم.
برنامه «آن» به تهیه کنندگی احمدرضا بلیغ، کاری از گروه معارف شبکه دو سیماست که شنبه و یکشنبه هر هفته ساعت ٢٢: ٣٠ به مدت ۵۰ دقیقه روی آنتن میرود. بازپخش این برنامه روز بعد ساعت ٧: ٠٠و ١۵:٠٠ خواهد بود.