ظاهراً خود طناز طباطبایی دوست ندارد یک قالب روی او بماند اما همه چیز به انتخاب خود بازیگر مربوط نیست. مقداری از دنیای بازیگری به چیزی که شما از بیرون بنظر میرسید، مربوط است.
حتی بازیگرهایی که انتخابهای بسیار متنوعی داشتهاند هم ناگهان در کارنامهشان به نقشی بر میخورند که از آن به بعد روی آنها میماند. کهنه سربازی که پس از «آژانس شیشهای» روی پرویز پرستویی ماند یا روشنفکر شوریدهای که بعد از «هامون» همیشه همراه خسرو شکیبایی بود، از شاخصترین نمونهها در سینمای ایران هستند. معمولاً بازیگرها از آن قالب نهاییشان فرار میکنند و میخواهند که تا ابد، هربار نقشی کاملاً متفاوت را بازی کنند اما قاعده سینما این نیست.
سینما از شما میخواهد که بخشی از نقشهای قبلیتان را به فیلم یا سریال جدید بیاورید تا فرایند شخصیتپردازی هر کاراکتر، با ارجاع به نقشهای قبلیاش مقداری جلو بیفتد. به نظر میرسد طناز طباطبایی به این مرحله نهایی رسیده و دیگر او را بیشتر میشود در قالب نقشهای جنونآمیز دید.
از «خشم و هیاهو» تا «خورشید» و «روسی» و چند نقش دیگر و حالا سریال «یاغی»، این فضا حول نقشهای او تکرار شده و معمولاً جواب هم داده است؛ هرچند شاید خودش از این که پابند یک قالب خاص بشود، مقداری هراس دارد.