«مصطفی البرغوثی» کارشناس و تحلیلگر مشهور فلسطینی در مقاله ای نوشت: محورهای سفر اخیر بایدن به سرزمین اشغالی فلسطین و عربستان را می توان در موارد زیر خلاصه کرد.
نخست، حمایت مطلق از اسرائیل، تایید دوباره بر ائتلاف آمریکا و اسرائیل و اعلام آمادگی برای افزودن یک میلیارد دلار به سطح حمایتهای نظامی سالانه حدود چهار میلیارد دلاری از تل آویو و تسریع و تسهیل در روندعادی سازی روابط حکومت های عربی با اسرائیل به زیان آرمانهای ملت فلسطین.
دوم، ایجاد یک ائتلاف نظامی - اطلاعاتی جدید متشکل از کشورهای عرب خلیج فارس و اسرائیل و سوق دادن این کشورها به درگیری با ایران به نفع تل آویو، سرازیر کردن میلیاردها دلار سود تسلیحات نظامی به جیب آمریکا و اسراییل، تلاش برای کاهش روابط کشورهای عرب خلیج فارس با قدرتهای دیگر مانند چین و روسیه و اطمینان از افزایش صادرات نفت از منطقه برای کمک به کاهش بحران اقتصادیِ گریبانگیرِ بایدن و تورم بی سابقه در آمریکا به منظور برطرف کردن خطر شکست حزب دموکرات در انتخابات آینده کنگره و احتمالا ریاست جمهوری.
این تحلیلگر افزود: اما برنامه مدنظر اسرائیل و بایدن به نحو مطلوب مد نظر آنان در این سفر پیش نرفت و غیر از گشودن حریم هوایی شبه جزیره عربستان به روی اسرائیل، بقیه شرکت کنندگان در نشست جده به کلی با طرح تشکیل ائتلاف نظامی علیه ایران مخالفت کردند زیرا به فراست می دانستند که از رویارویی با ایران، طرفی نخواهند بست و تنها منافع اسرائیل را تامین خواهند کرد، به علاوه دلیلی برای محدود کردن روابط خارجی و اقتصاد خود و حذف چین از این حوزه نمی دیدند. در محور افزایش صادرات نفت، هم بایدن دستاورد خاصی نداشت و این امر نیز به موافقت اعضای اوپک پلاس از جمله روسیه منوط شد.
البرغوثی تصریح کرد: بایدن با براه افتادن بدنبال برنامه های و طرحهای اسرائیل و جانبداری معمول از تل آویو و بازگذاشتن دست آن برای ادامه اشغالگری و سیاست تبعیض نژادی، تصویر ضعیفی از خود و کشورش به نمایش گذاشت؛ همانگونه که «زویی برییل» نویسنده اسرائیلی در مقاله ای در روزنامه هاآرتص نوشت که "بایدن در این سفر دریافت که قوانین بازی در منطقه تغییر کرده است، حرفهایش را گوش می کنند ولی اجرا نمی کنند."