اوکراین پنجمین ماه جنگ را میگذراند و در چشماندازش هنوز اراده و نشانهای برای پایان آن دیده نمیشود. این جنگ که برخی در مورد «طولانی و فرساینده» شدنش هشدار میدهند در حالی ادامه دارد که سود قابل توجهی را عاید شرکتهای آمریکایی فعال در زمینه گاز ، گندم و تسلیحات کرده است.
رسانهها اخیرا گزارش داده اند که صادرات گاز آمریکا به اروپا برای نخستین بار از روسیه پیشی گرفته است.
«فاتح بیرول» مدیر اجرایی آژانس بینالمللی انرژی چند روز پیش در توئیتی به کاهش صادرات گاز روسیه به اروپا اشاره کرد و گفت برای اولین بار صادرات گاز مایع آمریکا به اروپا از کل صادرات گاز روسیه به این اتحادیه بیشتر شده است.
انتشار این خبر بار دیگر "فرصت جغرافیایی- اقتصادی" را یادآوری کرد که جنگ اوکراین در اختیار آمریکا قرار داده است؛ بهرهمندی از بازار اروپا بهویژه در زمینه گاز.
آمریکا و افزایش تاریخی صادرات گاز به اروپا
اتحادیه اروپا در واکنش به جنگ اوکراین در ۲۴ فوریه (۵ اسفند) مجموعهای از تحریمها را علیه روسیه اعمال کرد. البته در نخستین بستههای تحریمی با توجه به وابستگی شدید این اتحادیه به مسکو در زمینه انرژی خبری از تحریم در این زمینه نبود. اروپا مقصد نیمی از صادرات نفت و ۸۰ درصد صادرات گاز و یک چهارم صادرات زغالسنگ روسیه بود.
با طولانی شدن جنگ و بستههای تحریمی متعددی که این نهاد ۲۷ عضوی علیه روسیه به تصویب رساند، نوبت به تصمیمگیری در مورد بخش انرژی فرا رسید. در بسته ششم تحریمها، حذف تدریجی واردات نفت از روسیه لحاظ شد.
اروپا در نظر داشت برای مواجهه با فصل سرد، ذخایر گازی در انبارهای زیرزمینی خود را به ۹۰ درصد ظرفیت برساند اما اقدام متقابل مسکو در کاهش صادرات گاز به برخی کشورها و متوقف ساختن کامل آن در برخی دیگر، پیشبینی ها را نقش بر آب کرد.
روسیه قبل از تحریمهای غرب، سالانه ۱۵۰ میلیارد متر مکعب گاز از طریق خطوط لوله و ۱۴ تا ۱۸ میلیارد متر مکعب گاز مایع به اروپا صادر میکرد که معادل ۴۵ درصد از گاز مصرفی اتحادیه اروپا بود.
امروز اروپا که نگران کمبود سوخت در فصل سرمای پیش روست، ناچار شده تا برای جایگزینی انرژی روسیه به متحد تاریخی خود رو کند. همین نیاز، فرصت راهبردی کمنظیری را از آن آمریکا کرد تا صادرات گاز مایع را با بهایی بیشتر به اروپا افزایش دهد.
آمریکا که در سال گذشته سهمی ۶.۶ درصدی در واردات گاز اروپا داشت، تنها در ماه گذشته حدود ۵ میلیارد مترمکعب گاز تحویل اروپا داده است. این در حالی است که در فروردین ماه امسال قیمت گاز طبیعی ایالات متحده به بالاترین سطح خود در بیش از ۱۳ سال گذشته رسید. به این ترتیب گاز آمریکا به بهایی قابل توجه به اتحادیه اروپا فروخته میشود.
فروش گندم به اتحادیه اروپا
اما گاز تنها بازار پرمنفعت جنگ اوکراین برای آمریکا محسوب نمیشود؛ بازار دیگر خوراکی و بهویژه بازار فروش گندم است. روسیه و اوکراین تا پیش از جنگ به ترتیب نخستین و پنجمین صادرکننده گندم در جهان محسوب میشدند. اما تحریمهای اقتصادی وضع شده علیه روسیه و نیز درگیریها در اوکراین به کاهش صادرات این دو کشور و در نتیجه افزایش بیسابقه بهای گندم منجر شد. بطوری که بهای این غله از ۲۰۰ یورو در هر تن در آوریل ۲۰۲۱ به ۴۰۰ یورو در سال جاری میلادی رسیده است.
روزنامه فرانسوی «لو فیگارو» در گزارشی با اشاره به منفعت آمریکا از بازار مواد غذایی و غلات تحت تاثیر جنگ اوکراین، به نقل از وزارت کشاورزی آمریکا عنوان کرد: تقاضای خرید اتحادیه اروپا همچنان بالاست و این قاره نمیتواند نیاز خود را از واردات از طریق اوکراین تامین کند. به این ترتیب آمریکا دومین صادرکننده گندم جهان، بیشترین پاسخ را به نیاز اروپا خواهد داد.
به این ترتیب فروش گندم به اروپا با قیمت جدید نیز سود کلانی را عاید آمریکا خواهد کرد که روسیه را مسبب بروز بحران غذایی فعلی در سطح جهان میداند. ادعایی که از سوی مسکو رد و عامل وضعیت موجود، تحریمهای اقتصادی اعمال شده از سوی غرب معرفی میشود.
جنگ اوکراین و تبعات بیپایان آن، به بروز بحران غذایی گسترده در جهان منجر شده است. در هفتههای گذشته برخی منابع هشدار دادند که با ادامه یافتن بحران، در ماه های آتی در برخی کشورهای آفریقایی و خاورمیانه با وابستگی شدید به واردات گندم از روسیه و اوکراین، وضعیت قحطی اعلام شود.
بازار پرسود تسلیحات
پیشتر جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا، گفته بود: هزینه این جنگ (اوکراین) ارزان نیست اما تسلیم شدن در برابر تهاجم، هزینه سنگینتری دارد.
نشریه فرانسویزبان «لو تان» سوئیس در گزارشی با موضوع نفع جنگ اوکراین برای آمریکا در زمینه سلاح، به این اظهارات اشاره کرد و نوشت: بایدن میداند چه عباراتی را برای توجیه افزایش قابل توجه کمکها به اوکراین بهویژه در زمینه تحویل سلاح به این کشور بکار برد و این در حالی است که واشنگتن سود اقتصادی آشکاری از این دیگری میبرد.
لو فیگارو نیز در مورد سود آمریکا از فروش اسلحه در بازار اروپا در گزارشی این سوال را مطرح کرد که کدام کشور جز آمریکا با دارا بودن بزرگترین ارتش میتواند به نیاز تسلیحاتی قاره کهن که با جنگی در پشت دروازه های خود مواجه است، پاسخ گوید؟
اولاف شولتس صدراعظم آلمان پیشتر در اظهاراتی گفته بود «حمله به اوکراین ما را وارد مرحله تازهای کرد»، مسالهای که افکار عمومی را برای اقدام دولت در اختصاص یکصد میلیارد یورو برای مدرنسازی ارتش توجیه کرد.
این گزارش حاکی است: با وجود آنکه اروپا از صنایع دفاعی متنوع و متعددی برخوردار است، باز هم کشورهای اروپایی برای تامین نیاز خود رو به سوی آمریکا دارند. به,نوان مثال، جنگ اوکراین آلمان را واداشت تا جنگندههای رادارگریز اف ۳۵ آمریکایی خریداری کند.
به گزارش رادیو آلمان، پس از سالها انتقاد مبنی بر اینکه آلمان به اندازه کافی بار مالی ناتو را بر دوش نمیکشد، شولتس وعده داده است که سالانه بیش از دو درصد از تولید ناخالص داخلی آلمان را صرف امور دفاعی کرده و حتی از هدف دو درصدی ناتو پیشی بگیرد.
«سریل بره» مدرس دانشگاه علوم سیاسی پاریس، تقویت تسلیحاتی اروپا را نکته مثبتی میداند اما تفکر «ناتویی» آن را که سبب رویکرد کشورهای اروپایی به آمریکا شده امری منفی برای استقلال راهبردی اروپا معرفی میکند.
پیشتر نیز «گلن گرینوالد» روزنامه نگار آمریکایی با توجه به تلاش کاخ سفید برای طولانی کردن مدت جنگ اوکراین گفته است که این بحران تنها به نفع صنایع نظامی آمریکاست.
وی به شبکه فاکس نیوز گفت: آشکار است که این درگیری تنها به نفع بخش کوچکی از شهروندان در واشنگتن، صنایع تولید تسلیحات و کارکنان بخش امنیتی است که از این گونه رخدادها، درآمد و قدرت به دست می آورند.
گرینوالد افزود: این بازار تازه برای کارخانه های تسلیحاتی آمریکا درست در هنگامی ایجاد می شود که صنایع نظامی، رونق خود را از دست داده و نیروهای ارتش از عراق و افغانستان بیرون آمده اند.
به هر روی واشنگتن با کمک به اروپائیان برای استقلال از روسیه، هژمونی خود را تقویت و سود کلانی را از بازار اروپا روانه شرکتهای آمریکایی کرده است. اما نفع آمریکا از جنگ اوکراین که پنجمین ماه خود را میگذراند به حوزه اقتصاد و بازار اروپا منحصر نمیشود.
نفوذ قدرت نرم آمریکا و توسعه ناتو
روزنامه لوفیگارو در گزارشی افزایش قدرت نرم آمریکا در شرق و غرب اروپا را یکی دیگر از منافع جنگ اوکراین برای واشنگتن خواند.
هرچند که روسیه دلیل حمله به اوکراین را نگرانیها از گسترش «سازمان آتلانتیک شمالی» (ناتو) عنوان کرد، اما آنچه در حقیقت و در نتیجه روشنشدن آتش جنگ رخ داد، قدرت گرفتن بیش از پیش این سازمان بود. سازمانی که تقویت آن به معنای افزایش قدرت و حضور نظامی آمریکاست.
تا پیش از جنگ اوکراین بسیاری از سیاستمداران در مورد ضرورت وجود ناتو با توجه به پایان یافتن دوران جنگ سرد، ابراز تردید می کردند. امروز اما کشورهایی چون سوئد و فنلاند که در پیشینه تاریخی خود به موضع بیطرف خود مفتخر بودند برای پیوستن به این سازمان تلاش می کنند.
از سوی دیگر کشوری چون فرانسه که سالهاست بر ضرورت تشکیل ارتش مستقل اروپایی تاکید میکرد با بروز جنگ اوکراین و گرایش متحدانی چون آلمان به سمت آمریکا، کمابیش از اصرار خود دست کشیده و عملا تشکیل ارتش مستقل اروپایی زیر سایه قدرتگیری ناتو به حاشیه کشیده شده است.