انرژی؛ مطمئنترین اهرم فشار در دستهای روسیه پس از جنگ با اوکراین است؛ زمستان سرد و نزدیک اروپا که فکر کردن به احتمال بسته شدن شیرهای گاز روسیه بر کشورهای عضو اتحادیه اروپا، لرز آن را از حالا بر جان رهبران دور اندیش قاره سبز انداخته است؛ چالش و نیازی بسیار جدی برای غرب و اروپا که نه امارات که به تازگی بی نیازی اقتصاد خود به نفت را اعلام کرده و نه عربستان و نه به گفته حسین مسعودنیا، عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی و مطالعات حوزه نفت و خاورمیانه دانشگاه اصفهان «هیچ عضو دیگری از اوپک نیز نمیتواند آن را به اندازه روسیه» برآورده سازد.
نُه نفر، مماس محیط یک میز دایره، در غیاب مرد شماره یک کرملین، او را به تمسخر گرفتهاند؛ چند دقیقه پیش از شاتر ممتد دوربینها در بایرن؛ در حاشیه نشست سران گروه هفت در آلمان؛ جانسون میپرسد «کتهای خود را در بیاوریم یا نه؟!» و ترودو از آن طرف میز پاسخ میدهد «کتها را در بیاوریم و بعد عکس بگیریم»، جانسون در میان خنده تمام اعضا جواب میدهد «نشان دهیم که از او باحالتر و قویتریم» و ترودو پاس دقیقه نَوَدی نخست وزیر انگلیس را توی هوا گُل میکند که «بله این حق ما است که بی لباس سوارکاری کنیم».
جلسهای که قرار است به هر شکلی که بلد است، بهای سر به فلک کشیده انرژی را مهار کند و سقف قیمت جهانی نفت را توافقی تعیین کند، اما به گفته افراد نزدیک به دولت آلمان سر از نحوه تعامل با غول اقتصاد چین در میآورد و در آستانه آغاز دور جدید مذاکرات ایران و سایر طرفها در دوحه و نه این بار در وین، روی مناقشه هستهای ایران میخکوب میشود؛ «ما روی تعهد روشن خود مبنی بر اینکه ایران هرگز نباید به سلاح هستهای دست پیدا کند تاکید میکنیم».
سلاح هستهای همان چیزی که سه هفته پیش مبنای صدور یک قطعنامه ضد ایرانی از سوی آژانس بوده، اما بیشتر متوجه خاموش شدن دوربینهای فراپادمانی از برخی سایتهای هستهای در ایران حکایت دارد؛ ترس از شکست برجام که مساوی دستیابی ایران به فناوری استفاده از سانتریفیوژهای فوق پیشرفته است.
غرب تمام شش ماه گذشته را برای جایگزینی نفت و گاز روسیه با کشورهای عربی منطقه تلاش کرده، اما حالا مکرون برای بازیگر مهم یک سر مناقشهای که ساعتی است در دوحه آغاز شده خبر میآورد که محمد بن زاید، رئیس امارات متحده عربی اعلام کرده که «بیش از این قادر به تولید نفت نیست»، خبری که شب گذشته خبرگزاری رسمی فرانسه، بدون ذکر نام از قول یک مقام دفتر ریاستجمهوری این کشور دربارهاش نوشت: «پاریس خواهان بازگشت نفت ایران و ونزوئلا به بازارهای جهانی است».
مسعود نیا معتقد است: «عربستان و امارات پس از خروج نیروهای آمریکایی از منطقه حاضر به همکاری با غرب برای افزایش تولید نفت و انرژی نبودند تا جایی که بایدن ناچار شد برخی سیاسهای خود در قبال ولیعهد عربستان سعودی را کنار بگذارد، از آمادگی خود برای سفر به عربستان بگوید و حتی وعده ایجاد یک سامانه امنیتی ویژه با همکاری آمریکا، کشورهای منطقه و اسرائیل را مطرح کند».
به عقیده این استاد علوم سیاسی، و مطالعات حوزه نفت و خاورمیانه دانشگاه اصفهان همچنین «آمریکا نه فقط درباره عربستان که درباره کشوری مانند ونزوئلا نیز نرمش به خرج داد و برخی تحریمها را لغو کرد تا برای نخستین بار بازار انرژی آمریکا شاهد نفت ونزوئلا باشد».
اما چرا فرانسه تا این حد جدی برای نشان دادن مزیتهای معامله غرب با ایران تلاش میکند؟ مکرون نقش میانجیگری را بر عهده گرفته، اما چگونه در فضای سیاسی نامتوازن و متزلزل جهانی به کسب سودهای پنهان از توافق یا حتی عدم توافق احتمالی ۴+۱ با ایران فکر میکند؟ فرانسه تخم مرغهای اروپا را در کدام سبدها چیده و تداوم تحریمها بر اقتصاد سست بنیاد این کشور که با کوچکترین جرقه هزاران معترض به سیاستهای اقتصادی مکرون را به خیابانها میریزد تا چه حد تاثیر میگذارد؟
از نظر مسعودنیا «امانوئل مکرون تلاش میکند تا نقش برتری جویانه یا محوری خود را در میان سایر کشورهای اروپایی ایفا کند؛ آن هم برای اتحادیه اروپا که میخواهد ژست استقلالطلبانه خود نسبت به آمریکا را در قبال مسائل جهان مانند برجام حفظ کند، اما واقعیتهای سیاسی و اقتصادی و وابستگیهای اروپا به آمریکا این اجازه را نمی دهد».
فرانسه جزء طرفهای همیشه به ظاهر مشتاق توافق هستهای ایران با غرب، اما در عمل گاه کاملا بر ضد آن است؛ آن هم به دلیل همپوشانی سیاسی کشورهای اروپایی با آمریکا؛ سیاستمدارانی که البته از دوراندیشی نسبت به مزیتهای ارتباط با ایران هم غافل نیستند.
پیام اول مکرون با پذیرش نقش میانجیگری برای فرانسه «نمایش گسست و شکاف» اتحادیه اروپا با آمریکا بر سر مناقشه هستهای ایران است و پیام دوم اشتیاق فرانسه برای بازگشت به «حوزه سنتی نفوذ خود در خاورمیانه و خلیج فارس»، آن هم در دورانی که جهان بر اساس نظم نوین به «حوزههای ژئوپولتیک اقتصادی» متعددی تقسیم میشود و خاورمیانه یک قطب برجسته ژئوپلتیک است.
استاد علوم سیاسی، و مطالعات حوزه نفت و خاورمیانه دانشگاه اصفهان معتقد است: «کشورهای اروپایی میدانند که برای حضور و نفوذ در منطقه نیازمند رابطه با ایران هستند، کما اینکه امروز چینی، آمریکا و اتحادیه اروپا هر سه برای سرمایهگذاری در منطقه با هم در حال رقابتاند».
و شاید به همین دلیل نیز برای فرانسهِ درگیر با بحران بیکاری که قله شعلههای روشن آتش اعتراض در خیابانهایش تا هفتهها خاموش نمیشود، احیای برجام، حاصل جمع مضاعف انتفاعی است که سد حضور دیگر کشورها را در بازارهای مهم ایران میشکند و مثلا پای فرانسویهای خبره در صنعت خودرو سازی را به ایرانی باز میکند که بازار انحصاری شده خودروسازی در آن با انتقادهای فراوانی رو برو است.
اما برجام آیا بالاخره احیا میشود؟ به اعتقاد مسعود نیا «اگر تا پیش از سفر مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، برجام به اعتقاد تحلیل گران یک جنازه بی تحرک بود، اما حالا با میانجیگری قطر و عمان، و عزم اتحادیه اروپا، مذاکرات حداقل دوباره آغاز شده است».
از نگاه او "برجام هم برای امریکا و هم ایران به موضوعی حیثیتی و ارزشی تبدیل شده و به نظر میرسد که هر دو کشور حالا دیگر به سختی حاضرند تا از ایدهها و آرمانهای خود برای رسیدن به یک نتیجه عدول کنند".
برای آمریکا که تا انتخاباتهای آتی مجلس نمایندگان و کنگره از یک سو و انتخابات ریاست جمهوری از سوی دیگر فاصله چندانی ندارد، تصمیمگیری درباره برجام بیش از هر زمان دیگری سخت است؛ اما از نظر استاد علوم سیاسی، و مطالعات حوزه نفت و خاورمیانه دانشگاه اصفهان "نفس مذاکره به معنای بازی با حاصل ضرب صفر نیست، بلکه بازی با حاصل ضرب مضاعف است، اگر بنا بود مذاکرهای صورت بگیرد و در هر دو طرف به نتایج کامل مد نظر خود برسند که مذاکره دیگر معنی نداشت».
دیپلماسی عرصه بده بستان، اما به نفع سیاست خارجی و منافع داخلی کشورها است، «مذاکره خوب» برای دستیابی به بیشترین دستاوردها و عقب نشینی از کمترین مواضع.
پر بازدیدترین عکس این دور از مذاکرات، هماهنگکننده مذاکرات هستهای با ایران را روبروی باقری کنی، مذاکره کننده ارشد ایران در پرونده هستهای نشان میدهد در قابی که هیچ کس نیست، اما برای هفت نفر دیگر نوشیدنی آماده دُور سهمی میز گفتوگو گذاشته شده است؛ آبی پوشه قطوری که روبروی مورا به هوای دست معطل مورا که از میز بلند شده باز مانده؛ چند دور مذاکرات در "اتاقهای جداگانه" و بعد انتقال مذاکرات از طریق "واسطه" به دیگر مهمانان هتل اینترکانتیننتال دوحه آیا طرفهای مذاکره را برای انجام سفر نهایی به کوبورگِ وین مجاب خواهد کرد؟!