فصل دوم مجموعه « وضعیت زرد » که از هفته گذشته روی آنتن شبکه دوم سیما رفته، سریال ی طنز است که فصل اول آن مایههای سیاسی داشت و در فصل دوم، با کارگردانی مجید رستگار، موضوعی اجتماعی پیدا کرده است. ماجرای سریال درباره یک مهندس جوان تاسیسات هستهای است که همراه با دوستانش یک خبرگزاری علمی را اداره میکند.
«وضعیت زرد 2» مشکلات جدی ساختاری دارد. عیب بزرگ این سریال، آن است که چندان خندهدار نیست و در زمینه شوخیها، از سری اول آن عقبتر است. اکتهای اغراقشده، شوخیهای تکرارشونده مثل تصحیح واژگان غیرفارسی توسط «سعید» و همسرش، گستاخیهای «دایی جان»، تپقهای «سامان» و «رضا» و موسیقی سریال نیز که قرار است بامزه باشد، نتوانسته به «وضعیت زرد 2» کمکی کند.
اتفاقات اجتماعی و به خصوص وایرالهای فضای مجازی مثل «گاز گرفتن بازیکن فوتبال» و «چطور به تو گیر ندادن» که متن سریال در جایجای آن به شوخی با آنها میپردازد، آنقدر کهنه و دستمالی شده است که دیگر جذابیتی ندارد. با این حال همین شوخیها هم میتوانست با اجرای درست، بامزه باشد اما ادا و اطوار کاراکترها این اجازه را نداده است.
فارغ از شوخیها، قصه فصل دوم «وضعیت زرد» نیز ضعفهای مهمی دارد که کشش آن را برای مخاطب، به حد پایینی رسانده است. مهم ترین نکته این که روند پیشبرد ماجراها کند است و اساساً واجد گرههایی جالب توجه برای قلاب انداختن به ذهن مخاطب نیست. پیرنگ اصلی قصه نیز که قرار بوده ماجرای کاری و خانوادگی «سعید» باشد در لابه لای داستانکهای فرعی گم شده است؛ با درام و موقعیتهایی سست و سادهانگارانه . این در حالی است که اغلب کاراکترهای اصلی سریال به جز «فرزانه» و «آرش» زیادی سادهلوحاند؛ تا جایی که «وضعیت زرد 2» را به اثری آزاردهنده برای مخاطب جدیتر تلویزیون تبدیل کرده است.
مصطفی قاسمیان