اواخر تابستان سال گذشته بود که انتشار کتاب از «قیطریه تا اورنج کانتی» شروع شد. این کتاب که در مورد سالهای پایانی زندگی حمیدرضا صدر ، مبارزه جانانه او با بیماری و در نهایت وداعی شاعرانه با دنیاست با استقبال اهالی کتاب و فوتبال مواجه شده و خیلی زود به چاپهای بعدی رسید.
غزاله صدر که بعد از درگذشت پدرش، ادمین پیج اینستاگرام او شده و فصل پایانی کتاب «از قیطریه تا اورنج کانتی» نیز با قلم او نگارش شده، با انتشار یک ویدیوی قدیمی، یک بار دیگر خاطره پدرش را زنده کرد.
پست اینستاگرامی یاد شده حاوی یک ویدیوی قدیمی است؛ در این ویدیو چند جوان با شور و هیجانی خاص در کوچه گل کوچیک بازی میکنند؛ غراله صدر در مورد آن نوشته است: این ویدیوی کوتاه قسمتی کوچک از همان فیلمهای ۸ میلی متری قدیمی باباست که از انباری خانه مان در قیطریه بیرون آمد. یکی از همان فیلمهایی که با تبدیل شدن به فایلهای امروزی از خطر نابودی رهانیده شد.
به گفته دختر حمیدرضا صدر، ویدیو به دهه ۵۰ برمیگردد زمانی که دکتر صدر در اوایل جوانی مشغول فوتبال بازی کردن از نوع گل کوچیک با توپ پلاستیکی همراه برادران، بچههای همسایه و پسران فامیل است. حمیدرضا صدر که علاوه بر فوتبال، شیفته سینما نیز بود، تدوین و صداگذاری این فیلم کوتاه را انجام داده است؛ فیلمی که به گفته غزاله او را با تصور فوتبال بازی کردن پدرش با مارادونا، ناصر حجازی و بقیه فوتبالیستهای محبوبش در آسمان خوشحال میکند.
به گفته غزاله حاضرین در این ویدیوی نوستالژیک را بابا، برادران، همسایگان و دوستانی مثل رضا تبریزیزاده و پسرعمههایی چون مجید و مجتبی و جلال تشکیل میدهند.
حمیدرضا صدر، نقش اول این فیلم یک و نیم دقیقهای است. او از آهنگ Wow (Andre Gagnon) روی تصاویر استفاده کرده تا صحنههایی که گاها با سرعت و گاها آرام پخش میشوند را زندهتر کرده باشد. حمیدرضا در اوج جوانی در ویدیویی که خود همه کارش را کرده، پا به توپ میشود و با ریزنقشی یارهای مستقیم خود را از پیش رو برمیدارد تا مشخص شود، استعداد خوبی در رشته محبوبش داشته است. او بعدها فوتبال را در سطح دانشگاهی نیز ادامه داد.