در سایه تنش میان بیروت و تلآویو و پس از ارسال یک کشتی صهیونیستی برای استخرج گاز از میدان «کاریش» و آغاز استخراج گاز از این میدان واقع در منطقه مورد منازعه میان بیروت و تلآویو از سوی رژیم صهیونیستی ، ارتش این رژیم نگران رویارویی جدید با حزبالله لبنان است.
روزنامه الکترونیکی «رأی الیوم» در یادداشتی به قلم «کمال حرب» به همین موضوع پرداخت و شش غافلگیری به شرح زیر برای آن برشمرد:
اول؛ بمباران موشکی حزبالله به سمت اهداف اسرائیلی بسیار بیشتر از جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ خواهد بود؛ اعلام این موضوع که مقاومت زرادخانه بزرگی از موشکهای نقطهزن دارد به معنای آن است که تحولی بنیادین در دقت موشکها رخ داده و اهداف حساس و حیاتی اسرائیلی در تیررس موشکهای مقاومت است. بنابراین رژیم اسرائیل تنها طرفی نخواهد بود که به تخریب زیرساختها اقدام خواهد کرد بلکه با مقابله به مثل روبرو خواهد شد و این جنگ احتمالا معادلات بازدارندهای ترسیم خواهد کرد که تلآویو را از تخریب گسترده بازخواهد داشت.
دوم؛ غافلگیری دوم رویارویی دریایی است که در جنگ آینده به صورت اساسی مطرح خواهد شد. در جنگ پیشین حزبالله فقط ناوچه اسرائیلی «ساعر» را هدف گرفت اما پیشبینی میشود رویارویی دریایی آینده از حیث برد موشکها و هدف گرفتن ناوهای صهیونیست گستردهتر باشد؛ حزبالله تاکتیکهای دریایی با ابزارهای دیگری در اختیار دارد که ممکن است غافلگیریهای زیادی با خود داشته باشد.
سوم؛ درگیری زمینی. در جنگ ۳۳ روزه نیروهای اسرائیلی برای نفوذ به لبنان تلاشهایی داشتند و نقش مقاومت در جلوگیری از این پیشروی سازنده بود. موشکهای کورنت نقشی اساسی در هدف گرفتن تانکها و نیروهای پیاده صهیونیست داشت همانطور که باید به دلاوری و تاکتیکهای جنگ چریکی مقاومت در جلوگیری از پیشروی نیروهای رژیم اشغالگر تا پایان جنگ اشاره کرد. اما احتمالا مقاومت در جنگ آینده به این روش که دشمن به آن پی برده تکیه نخواهد کرد و به سمت تاکتیک هجوم در جنگ زمینی همزمان با دفاع روی خواهد آورد؛ رزمندگان مقاومت برای نفوذ زمینی به داخل فلسطین اشغالی و تهدید شهرکهای صهیونیست و امقال آن روی خواهند آورد.
چهارم؛ نکته چهارم مربوط به «برتری هوایی اسرائیل» است. مطمئنا خیال رژیم صهیونیستی نسبت به آسمان لبنان نسبت به ۱۳ سال قبل راحت نخواهد بود و مقاومت برای اولین بار از پدافند هوایی استفاده خواهد کرد که حرکت بالگردها و پهپادهای اسرائیلی را با مشکل مواجه خواهد کرد و جنگندههای اسرائیلی برای جلوگیری از هدف گرفته شدن مجبور هستند در ارتفاع بالا پرواز کنند که همه اینها از موثر بودن نقش این جنگندهها و برتری هوایی میکاهد.
پنجم؛ پنجمین موضوعی که با توجه به بمباران هفته پیش فرودگاه دمشق بدست اسرائیل باید به آن اشاره کرد این است که تلآویو با این اقدام دنبال زدن شریان امدادی مقاومت از طریق سوریه است؛ سوریه تنها شریان حیاتی بود که در جنگ ۲۰۰۶، ایستادگی مقاومت را تقویت کرد و ممکن است فرودگاه شام تنها راهی باشد که حزبالله در صورت طولانی شدن جنگ بتواند برای وارد کردن سلاح و مهمات بر روی آن حساب کند. جایگزین فرودگاه دمشق برای مقاومت، «خطی زمینی است که بیروت را پس از عبور از سوریه و عراق به تهران وصل میکند» و وجود پایگاه آمریکایی در «التنف» سوریه از فعال شدن این خط جلوگیری میکند به همین دلیل احتمال هدف گرفته شدن نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه توسط مقاومت به منظور گشایش این خط زمینی وجود دارد.
ششم؛ مهمترین موضوع احتمال اتحاد جبههها مقاومت در جنگ آینده است این احتمال در جنگ ۳۳ روزه مطرح بود اما بسیار ضعیف بود امروز این احتمال قویتر شده است. بدان معنا که رژیم اسرائیل باید با مقاومت فلسطین، لبنان، سوریه، ایران، عراق و جنبش انصارالله یمن در آن واحد رودرو شود علاوه بر آن باید تحرکات در کرانه باختری و اراضی اشغالی ۱۹۴۸ نیز به آن افزود اگر این اتفاق رخ دهد این جنگ آخر با رژیم اشغالگر اسرائیل خواهد بود.