مهران رجبی این روزها در یک آپارتمان ۱۶۰ متری در کرج زندگی میکند و دلیل انتخاب او نداشتن خانه در تهران نیست. این هنرمند سرشناس، پول خرید خانه در پایتخت را داشته و حتی یک خانه لوکس در شمال شهر به او هدیه شده است ولی این بازیگر طناز پیشکشی میلیاردر پایتخت را نپذیرفته و بقیه ماجرا را اینطور تعریف میکند: «چند سال پیش در میهمانی رسمی، یکی از افراد مشهور و پولدار که سر میز شام کنارم نشسته بود، بعد از احوالپرسی و تعارفات معمول گفت: «من و همسرم خیلی تو را دوست داریم و عاشق فیلمها و بازیگریات هستیم برای همین دلم میخواهد به جبران لحظههای خوشی که برایمان خلق کردی، یک آپارتمان بزرگ و لوکس در شمال تهران به تو هــدیه بدهم.» اول از این پیشنهاد جا خوردم. اما...»
پنتهاوس یا لکسوس!؟
شاید کمتر کسی در مقابل این پیشنهاد وسوسهکننده مقاومت کند، اما مهران رجبی به دلایلی که آن را شرح میدهد بلافاصله از پذیرفتن این هدیه لوکس سر باز میزند.
او که با یادآوری آن روز لبخند بر لبانش نشسته، ادامه میدهد: «با خودم گفتم وقتی یک چنین آدمی از آپارتمان لوکس صحبت میکند، احتمالا منظورش یک پنت هاوس چند ده میلیاردی است و من نباید به هیچوجه زیر بار پذیرش این هـ ـدیه گرانقیمت بروم. از طرفی ممکن است این شخص به هر دلیلی خدای ناکرده فردا مفسد اقتصادی از کار دربیاید و حساب و کتابش را در بیاورند و بفهمند یک آپارتمان به من داده، بگویند مهران رجبی با او همدست بوده تا بیایم ثابت کنم که بیگناهم، اعتبارم از بین برود. از طرف دیگر، اگر پس از مدتی سکونت در آن آپارتمان ناچار شوم آن را پس بدهم، زندگی در خانه ۱۶۰ متری کرج برای بچههایم سخت میشود و ...خلاصه دردسرتان ندهم در کسری از ثانیه این حساب و کتابها را در ذهنم مرور کردم و گفتم: شما به بنده لطف دارید اما من نمیتوانم هدیه شما را قبول کنم. آن بنده خدا که معلوم بود انتظار شنیدن این حرف را نداشت، کمی جا خورد و پس از کمی تأمل سوییچ یک لکسوس از جیش درآورد و گفت: «اشکال ندارد ولی این را دیگر قبول کنید!» باز هم همان حساب و کتابها را در ذهنم مرور کردم و با عذرخواهی هدیهاش را نپذیرفتم و در نهایت برای اینکه دلخور نشود، دعوتش را برای یک شام خانوادگی قبول کردم.»
آقای بازیگر با همان لبخند همیشگی و روحیه طنازش با خنده میگوید: «سر این موضوع پسرم تا مدتها از دستم دلخور بود که چرا حداقل ماشین را قبول نکردهام...»
بیوگرافی مهران رجبی
مهران رجبی متولد 12 دی 1340 در کرج، بازیگر است. فارغ التحصیل فوق لیسانس رشته گرافیک از دانشگاه تربیت مدرس می باشد که ابتدا معلم بود تا اینکه وارد تلویزیون شد و حالا یک بازیگر طنز محبوب است.
او مدت هاست خود را از آموزش و پرورش باز خرید کرده است.
خانواده مهران رجبی
اصالتا اهل روستای واریان کرج می باشد که پدرش باغبان و کشاورز و مادرش خانه دار بود و تنها دو برادر بزرگتر بنام های محراب و فرهاد دارد
خواهرش جمیله در دو سالگی از دنیا رفته است
از معلمی تا بازیگری
بعد از دانشگاه جذب آموزش و پرورش شد و بعنوان معلم در مدارس کرج تدریس می کرد تا اینکه سال 1375 توسط دوست خود رضا میرکریمی برای بازیگری کشف شد
به این ترتیب در سال 1376 با سریال بچه های مدرسه همت جلوی دوربین رفت
سینما و شهرت
اولین کار سینمایی او در سال 1378 با فیلم سینمایی کودک و سرباز بود که برای بازی در آن کاندیدای دریافت دیپلم افتخار از جشنواره فیلم فجر شد
یکی از بهترین کارهای او حضور در سریال روزگار قریب در سال 1386 بود که نقش میرزا علی اصغر پدر دکتر قریب را ایفا می کرد
ازدواج و فرزندان
سال 1369 زمانی که معلم بودم با همسرم که کارمند آموزش و پرورش بود و رفت و آمد کاری داشتم آشنا شدم و در فرصتی مناسب برای پیشنهاد ازدواج اقدام کردم
حالا ثمره این زندگی دو دختر بنام زهرا و سارا و یک پسر بنام علیرضا است
اولین قرار ملاقات با همسر
رئیس آموزش و پرورش شهر کرج از دوستان نزدیکم بود موضوع ازدواج را با او در میان گذاشتم، ضمن استقبال از این پیشنهاد قول داد تا مقدمات را فراهم کند
یکی دوباری صحبت های مقدماتی را انجام دادیم تا قرار شد یک جلسه آشنایی در منزل آقای رئیس داشته باشیم در این ملاقات متوجه شدم این خانم می تواند شریک زندگی ام باشد
بعد از گرفتن جواب مثبت از همسرم، موضوع را با مادرم در میان گذاشتم و بعد از هماهنگی های لازم با او و برادر بزرگترم به خواستگاری رفتیم
اهل ورزش نیستم
اصلا اهل ورزش نیستم که بیشتر بخاطر نداشتن فرصت این کار می باشد اما یک دوره ای اسکی روی آب و قایقرانی انجام می دادم
بینی ام برند است
بینی من، برایم تبدیل به یک برند شده است و من را با این بینی می شناسند به همین خاطر هیچ وقت نیازی ندیدم آنرا عمل کنم
البته از شما چه پنهان یکبار تصمیم گرفته بودم دماغم را عمل کنم اما متوجه شدم بینی ام حجیم است و هزینه آن خیلی بالا می رود که در نتیجه صرف نظر کردم
آشپزی
در آشپزی زیاد استعداد ندارم فقط لوبیا پلو بلدم با املت، اهل رستوران گردی هم نیستم اما خوردن غذاهای آلو اسفناج، کلم پلو و فسنجان را خیلی دوست دارم
مسافرت تا کتاب
مهران رجبی بسیاز زیاد اهل مسافرت هستم و خواندن کتاب اشعار فارسی و شعر نو با گرایش مذهبی را دوست دارم، فرصت چندانی هم نمی کنم به تئاتر یا سینما بروم
اهل موسیقی
با موسیقی ایرانی لذت می برم و هنوز هم CD های برنامه گلهای رادیو ایران و گل های رنگارنگ را دارم و صداهای خوانساری و مرحوم بنان را گوش می کنم.این نوع موسیقی با روحیه و سن و سالم همخوان تر است.