جهانبخش ایزدی اظهار کرد: اگر طرفهای مذاکره نمیخواستند به نتیجه برسد که اساسا مذاکره را شروع نمیکردند، اما طرفهای مذاکره مطالبات حداکثری دارند، انتظار است در فرایند مذاکره این مطالبات تعدیل شود اما به نظر میآید هنوز این اتفاق نیفتاده است. معمولا توافق بر سر حداقلهاست، نه حداکثرها، چرا که در آن صورت توافقی رخ نمیدهد و اگر هم توافقی رخ دهد پایدار نخواهد بود بنا بر این طبیعی است اطراف مذاکره باید به امتیازاتی برسند برای توافق.
وی ادامه داد: اما توافق بر سر حداقلها هم به چانهزنی، زد و بند و داد و ستد نیاز دارد و این هم مبنای مذاکره است از این رو هیچ توافقی کامل و حداکثری و صد در صد برای یک طرف نیست. مذاکرات وین هم از این مساله مستثی نبوده و نیست. اما مهم است که طرفها نسبت به اینکه حداقلهای مدنظرشان تامین و تضمین شود حق دارند. تضمین این که دیگر یک طرف توافق خودسرانه از توافق خارج نشود و تحریم دیگری در حین اجرای توافق وضع نکنند و منافع اقتصادی برجام برای ایران تامین شود البته در نظام بین الملل این تضمینها لزوما شدنی نیست و اینکه یک قرار داد را بیمه کنیم امکان پذیر نیست اما مهم است که هر یک از طرفها بتوانند نسبت به اجرایی شدن وعده ها و قول ها تا حدی مطمئن شوند.
این کارشناس مسایل بینالملل گفت: برخی از تحریمها معلول خروج ترامپ از برجام شکل گرفت و آمریکا میگوید برخی از آنها قابل رفع است و برخی قابل رفع نیستند و برخی هم قابل مذاکره است و در وین حول و حوش مسایلی مذاکره شد که قابل مذاکره است.
ایزدی تصریح کرد: بحث رفع تحریمها از سپاه از دو منظر قابل بررسی است؛ درخواست برای خارج کردن نام سپاه از فهرست گروههای تروریسم خارجی مربوط به زمان ترامپ و مربوط به وزارت خارجه آمریکا است و عمدتا هم برای آمریکا موضوعی نمادین است و خارج کردن سپاه از این فهرست هم نمادین است. این فهرست بار تحریمی ندارد و اصولا مسالهای سیاسی است، نه تحریمی و اقتصادی. اینکه آمریکاییها در ادبیاتشان اعلام میکنند میتوانیم سپاه را از لیست اف تی او خارج کنیم به معنی رفع تحریم سپاه نیست. اما این مساله یعنی خارج کردن نام سپاه از این لیست برای طرف ایرانی کفایت نمیکند بلکه ایران میخواهد سپاه از بار تحریمی هم رها شود.
وی گفت: بخش تحریم اقتصادی سپاه مربوط به FDGT ( گروه کشورهای حامی تروریست) است، که سال ۲۰۰۷ این تحریم در زمان اوباما اعمال شد و مربوط به وزارت خزانهداری آمریکا است و تا حد زیادی هم این مساله به قانون تبدیل شده است. این قانون از قوانینی است که ذیل مساله یا برچسب هستهای نیست و از این منظر آمریکاییها مدعی هستند که مساله فرابرجامی است.
این کارشناس مسایل بین الملل در پاسخ به این که ایران می گوید تحریم ها عملی باید برداشته شود نه نمادین اظهار رکد: این استدلال ایران به لحاظ منطقی درست است. اگر بپذیریم تحریم مهمترین ابزار برای فشار به ایران است، پس برداشتن تحریم سپاه برای ایران مساله مهم و ضروری و اساسی است. برای ایران مهم است که تحریم سپاه از FDGT برداشته شود نه لزوما FTO.
ایزدی درباره دلایل وقفه در مذاکرات وین گفت: در سطح منطقه و داخل آمریکا آنها همین مساله خروج از FTO را هم برنمی تابند چه رسد به اینکه تحریم سپاه از FDGT برداشته شود و آنجاست که تفکیک سپاه مطرح می شود که سپاه در کلیت از تحریم بیرون آید، اما سپاه قدس نه. مساله اوکراین هم در این رابطه تاثیر داشته است و در این هیچ بحثی نیست. برای آمریکا تنبیه روسیه و ادامه این تنش اولویت دارد و کاملا شاهد هستیم که هم تبلیغاتی و اعتباری تا حد زیادی مذاکره وین را به حاشیه راند. در این شرایط اختلافات در آمریکا فشارها را متوجه بایدن کرده و مخالفان برجام تقویت شدهاند و لابی ضد ایرانی در آمریکا دست برتر پیدا کرده است. در داخل ایران هم جریانی که مایل نیست مذاکرات به این شکل به نتیجه برسد، قوت گرفتند، جریانی که اصلا این برجام را نمیخواهند. مجموعه اینها باعث تاخیر در مذاکرات و توافق شده است.
وی تاکید کرد که بحران اوکراین فرصتی بود برای جریانهای مخالف برجام.
این کارشناس مسایل بینالملل با اشاره به سفر انریکه مورا به تهران در هفته جاری تصریح کرد: به نظرم در اینکه طرفین مواضع یکدیگر ار درک کنند اتفاقی در این حوزه نمیافتد. یک سال مذاکره شده است و همه چیز رد و بدل شده است و طرفین ادله هم را می دانند، اگر قرار است اتفاقی بیافتد باید از نوع امتیاز دادن باشد.
ایزدی ادامه داد: طرف اروپایی میخواهد ابتکار عمل به خرج دهد و در اصطلاح سیاسی "وسط باز" هستند اما این فرایند وقتی نتیجه می دهد که یک ابتکار عملی را وارد کنند تا گره گشایی شود. اگر هیچ طرح تازه و گشایشی مورا با خود به تهران نیاورد، نتیجه نمیدهد، اما اگر بخواهند امتیاز دهند تا ایران از آثار رفع تحریم منتفع شود، ممکن است به سمت تفاهم بروند. با این حال بعید می دانم حتی اگر ابتکاری در کار نباشد و مورا دست خالی به تهران بیاید و دست خالی از تهران برود، این پایان کار باشد چون منطق مذاکره قوی است و حتما اطراف مذاکره به سمت حل و فصل مساله خواهند رفت.
وی گفت: اقای مورا یا دستش خالی است یا پر است؛ اگر خالی است سفرش نشان میدهد آنها تاکید بر مذاکره و تفاهم دارند برای اینکه در شرایط دیگری رفع موانع کنند. اگر هم دستش پر است، یعنی با ابتکار عمل بخواهند فرایند را احیا کنند و این نشان دهنده آن است که مذاکره همچنان اصالت دارد.
این کارشناس مسایل بینالملل در پاسخ به این پرسش که برخی می گویند ایران با توجه به شرایط بازار انرژی و بحران اوکراین در حال فروش نفت است و دیگر نیازی فوری به برجام و بازگشت به آن نداریم گفت: از منظر انرژی تحریم نفت و گاز انرژی روسیه به بازار شوک وارد کرده است. اینکه کشور ایران بخشی از خلاء بازار را پر می کند منطقی است اما اینکه همه تمرکز غرب روی ایران است تجاهل و نادانی و نشناختن فضای بین المللی است. آنها این خلاء را بالاخره مدیریت می کنند. در میان مدت و برای بلند مدت هم برای آن طرح دارند. از طریق نیجریه، قطر، عربستان و حتی ونزوئلا دارند انرژی مورد نیاز اروپا را تامین می کنند.
ایزدی تاکید کرد که این خبط سیاسی است که فکر کنیم آنها در مساله تامین انرژی برای طولانی مدت به ایران نیاز دارند یا این امتیاز را انحصاری به ایران می دهند. اینکه ایران به کشورهای دیگر نفت می فروشد مثلا به چین و دیگر نیازی به مذاکره نیست، اشتباه است. فروش نفت که به نوعی دور زدن است و پولش وارد کشور نشود، روند درستی نیست. باید به سمت حل و فصل مساله رفت. از سویی آثار این روند در زندگی اقتصادی مردم اساسا دیده نمی شود.