علی دباغچیان از رزمندگان دفاع مقدس و آزاده جنگ تحمیلی در برنامه «همسنگر» ، به خاطرهای از دوران اسارت خود اشاره کرد و گفت: دوران اسارت بسیار دورانِ سختی است، چراکه علاوه بر مشکلاتی از جمله پوشاک، خورد و خوراک، بهداشت و غیره، شکنجهها و آزار و اذیت نیز مزید بر علت میشدند.
وی با بیان اینکه این مشکلات در اردوگاه عمومی بود؛ تصریح کرد: برخی از افراد که بهزعم رژیم بعث مشکلات حادی داشتند، در سلولهای انفرادی نگهداری میشدند که شرایط فرد در آن سلولها بسیار وخیم بود، مثلاً اگر در 24 ساعت به اسرای بند عمومی دو تکه نان کوچک میدادند، به افراد داخل انفرادی، یک تکه کوچک یا یک نصفه نان میدادند.
این آزاده سرافراز کشورمان با تأکید بر اینکه اگر کسی پس از بیست روز یا یک ماه از انفرادی آزاد میشد، دیگر قابل شناسایی نبود، خاطرنشان کرد: افرادی که در سلول انفرادی قرار میگرفتند بهدلیل فشارهای روانی، شکنجهها و تغذیه نامناسب «پوست به استخوان» میشد؛ برای همین ما تلاش میکردیم به افرادی که در سلولهای انفرادی رفتهاند، مواد غذایی و غیره برسانیم، مثلاً از زیر درب نان یا خرما میرساندیم که از پای در نیاید.
دباغچیان ادامه داد: بعثیها متوجه شدند و برای همین زیر درب را آهنکشی کردند که دیگر نتوانیم به آنها مواد غذایی برسانیم، اما افراد سلول انفرادی اجازه داشتند پس از ترک حیاط توسط اسرای بند عمومی به سرویس بهداشتی بروند و یک آفتابه آب برای خودشان به داخل ببرند.
وی به پیشنهاد جالب یکی از اسرا اشاره کرد و گفت: یکی از اسرا گفت "یکی از آفتابههای سرویس بهداشتی را تمیز بشوریم و داخلش شربت درست کنیم، وقتی که شربت آماده شد به فرد داخل سلول انفرادی بگوییم در فلان آفتابه توالت شربت درست شده است، آن آفتابه را داخل ببر و نوشجان کن". این کار را انجام دادیم و قبلش هم به آنها اعلام میکردیم. چندباری این اتفاق صورت گرفت و مشکلات دوستان داخل انفرادی رفع شده بود.
این پیشکسوت دفاع مقدس یادآور شد: این ماجرا ادامه داشت تا اینکه یکی از سربازهای رژیم بعث قبل از اینکه درب سلولهای انفرادی را باز کند، به توالت میرود و ما این صحنه را دیدیم، همانجا گفتیم که قضیه لو رفت همه چیز را فهمیدند... .