روایت ژیلا شاهی از «موقعیت مهدی»

ژیلا شاهی که در فیلم « موقعیت مهدی » نقش همسر شهید باکری را بازی می کند، از تجربه همکاری با هادی حجاری فر گفت.

در ادامه متن این گفتگو را بصورت سوال و جواب می خوانیم ؛

*قصد دارم اولین پرسش خود را اینگونه مطرح کنم، باتوجه به اینکه در «موقعیت مهدی» عاشقانه‌ها چارچوب خاص خود را دارند، آیا می‌توان از روابط بین آدم‌ها به این نتیجه رسید که متفاوت از کلیشه‌های مرسوم است؟

-می‌توانم بگویم تاثیرگذاری لحظه‌های عاشقانه و سادگی و اندازه در پرداخت روابط آدم‌های فیلم موقعیت مهدی بدلیل شناخت خوب کارگردان از جهان آدم‌ها و روابط آنهاست.

*آیا عاشقانه بین مهدی باکری و همسرش از جنس همان عواطفی است که از زنان و مردان تُرک انتظار می‌رود؟

-عشق و دوست داشتن را نمی‌توان به قومیت و یا کشور خاصی نسبت داد؛ چرا که زبان عاطفی میان همه آدمهاست. شاید بدلیل وجود حال و هوای دهه ۶۰ در فیلم، «موقعیت مهدی» برای ما تداعی کننده سادگی آن سالهاست.

* گفتگوهایی در این فیلم میان صفیه و مهدی در جریان است که در کمتر اثری شاهد آن بوده‌ایم...

-بخشی از دیالوگ‌ها از خاطرات خود شخصیت‌های اصلی فیلم بازنویسی شده بود، خاطراتی که توسط آقای حجازی‌فر به ما منتقل می‌شد. اگر هم به طور کامل از آن دیالوگ‌ها استفاده نمی‌شد، اما باعث عمیق‌تر شدن روابط می‌شد و به باورپذیری آدم‌های فیلم کمک می‌کرد.

 

روایت ژیلا شاهی از «موقعیت مهدی»

 

*شخص هادی حجازی‌فر هم به عنوان کارگردان و هم به عنوان بازیگر تا چه اندازه به این باورپذیری که درباره آن صحبت می‌کنید، کمک کرد؟

-باید بگویم آقای حجازی‌فر یک بازیگر صددرصد و کارگردانی مسلط است و جزئیات هم در اجرای نقش و هم در کارگردانی برای او بسیار اهمیت دارد. صحبت‌هایی که قبل از شروع هر سکانس در مورد رابطه مهدی باکری و صفیه مدرس می‌کردیم، بسیار کمک کننده بود.

*در نقدی خواندم شخصیت زن فیلم موقعیت مهدی تصویر همان زن قهرمان و شاید به نوعی قهرمان داستان است و هیچ تصویری شاید گویاتر از درددل تنهایی صفیه در مقابل مهدی که از فرط خستگی بیهوش می‌شود، نمی‌تواند تعبیر شهادت از قاب چشم همسران شهدا باشد. نظر شما درباره این موضوع چیست؟

-بنظرم این طور نیست، قهرمان فیلم مهدی باکری است؛ اما نقش صفیه مدرس را از زمانی که وارد زندگی مهدی باکری می‌شود نمی‌توان نادیده گرفت. حضور او در قصه فیلم کمک می‌کند وجه دیگری از شخصیت مهدی باکری روایت بشود و ما به آن بخش‌ عاشقانه زندگی آنها نیز نزدیک‌تر شویم.

*شخصیت صفیه ویژگی‌های خاصی دارد؛ اگرچه صلابت بسیاری در رفتارش دیده می‌شود اما بُعد زنانه و عاطفی کاراکتر نیز به خوبی شکل گرفته است. ویژگی دیگری هست که بخواهید درباره این کاراکتر بگویید؟

-احساسم از ایشان به عنوان یک زنی که در دهه ۶۰ با روابط و مناسبات اجتماعی آن دوره با یک فرمانده ازدواج می‌کند، این بود که واقعا مهدی باکری را دوست داشته، می‌خواسته او را برای خود حفظ کند و حتی در جنگ دنبال این بوده است که زندگی بسازد. همه آن افراد دوست داشتند در آرامش زندگی کنند اما  این فرصت از آن‌ها گرفته شده است و این مهمترین چیزی بود که به آن فکر می‌کردم.

*پیش از این اشاره کرده بودید که «موقعیت مهدی» فیلمی درباره یک فرمانده نیست بلکه از سربازها و تنها ماندن آدم‌ها می‌گوید. دوست دارم بیشتر نظر شما را درباره فیلم بدانم.

-بله، بنظر من بجز مهدی باکری خیلی فیلم فرمانده‌ها نیست، فیلم سربازهاست، آدمهایی که خیلی دیده نمی‌شوند؛ فیلم تنها ماندن آدمها و سربازهاست.

سخن پایانی…

دوست دارم از آقای حجازی‌فر تشکر کنم، همکاری با ایشان برای من تجربه متفاوت و ارزشمندی بود.

من خودم فیلم را دوست دارم و امیدوارم کسانی که فیلم را می‌بینند هم فیلم را دوست داشته باشند.