بارها شنیدهایم که مستشاران آمریکایی در طول دوره پهلوی برای کمک به اقتصاد ضعیف ایران و همچنین یاری رساندن به صنعتی سازی ایران آمده بودند و هیچ هدف دیگری نداشتند، ولی نگاهی به اسناد و مدارک نشان دهنده آن است که این مستشاران هیچ کاره تنها از بودجه ایران ارتزاق میکردند و کاری نیز انجام نمیدادند!
بهتر است به حقوق مستشاران خارجی و آمریکایی رژیم شاه در دوره پهلوی توجهی داشته باشیم تا بدانیم در حالی که متخصصین و کارمندان ایرانی نهایتاً در سال ۱۳۴۸ هزار تومان حقوق میگرفتند در این برهه این مستشاران از بودجه دولت ایران چقدر به خود اختصاص داده بودند؛ عبدالله آذربرزین جانشین فرماندهی نیروی هوایی ایران در دوره پهلوی در خلال چندین جلسه مصاحبه در سال ۱۳۸۸ میگوید: «به تدریج که جلو رفتیم، شاید از سال ۱۳۴۲ بود که ایران شروع کرد به خرید وسایل با بودجه خودش، یعنی کمکهای نظامی به تدریج قطع شد. بعضی از مستشارهایی که در این مرحله میآمدند، از نقطه نظر [کیفیت] و آگاهی به تخصصشان، زیاد جلوتر از شاگردان و متخصصان خودمان، که از خارج آمده بودند، نبودند. آن روزها چیزی در حدود شش، هفت هزار تومان به افسرهای مستشاری میدادند. هفت هزار تومان آن روز خیلی خوب بود. اینها باغ داشتند، مستخدم داشتند، راننده داشتند، ورزشهای اشرافی میکردند؛ گلف و تنیس و اسکی و اینها. اشکال بزرگی که به وجود آمد، این بود که وقتی این امتیازات به آنها داده شد، اینها خودشان را یک نژاد برتر دانستند و بعد هم دیگر کارهایشان یک کمی باعث ناراحتی پرسنل شده بود. دیگر همه چیز را زیر پا گذاشتند. به هر حال اینها در آن دوران خیلی دلالی میکردند؛ ولی خب، نمیتوانستند آزاد این کار را بکنند.»
گفتنی است خاطرات آذربرزین در کتاب «فرماندهی و نافرمانی» تدوین و در اختیار علاقمندان قرار گرفته است.
محدوده دخالت مستشاران آمریکایی در امور ایران!
حال باید دید کار ویژه این مستشاران امریکایی چه بود؟! محدوده دخالت و حضور مستشاران خارجی و بخصوص آمریکایی در دوره پهلوی تنها به امور زیر بنایی و نظامی محدود نبوده و آنان از اصطبل سازی تا تربیت دانشآموزان در مدارس را نیز زیر نظر داشتند!
«روزنامه اطلاعات» طی یادداشتی در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۳۴۱ این موضوع را چنین روایت و گلایه میکند: «فیالمثل میتوان به مهندسین مشاور سازمان برنامه در رشته شهرسازیاشاره کرد. آیا سازمان برنامه برای ساختن یک مدرسه در شیراز و یا یک اصطبل در کرمانشاه و یا آسفالت یک شهر درجه سوم، احتیاج به فلان بنگاه مهندسین مشاور خارجی دارد و آیا مهندسین ایرانی قادر به انجام این رشته از کارها نیستند و سازمان برنامه مجبور و ملزم است که پولهای کلانی به شرکتهای مهندس مشاور خارجی بپردازد تا آن را به صورت ارز از ایران خارج کنند؟»
چنان چه دیده میشود حضور مستشاران خارجی و بخصوص آمریکایی تنها به حوزههای مهم و نیازمند به متخصصین آموزش دیده محدود نبوده و «سازمان برنامه» برای حضور این مستشاران پولهای کلانی را به مهندسین مشاور خارجی پرداخت میکرد.
این میزان از نفوذ مستشاران خارجی در امور مردم ایران حتی باعث گلایه و اعتراض روزنامههای حکومتی چون «اطلاعات» شده بود، این نشریه در یادداشتی به این مسئله پرداخته و نوشته بود: «ما در رشتههای اداری، فرهنگی و بهداشتی و مانند آن به کارشناسان و مستشاران خارجی نیازمند نیستیم. خاصه آنکه ایران از نظر اجتماعی دارای اوضاع و احوال مخصوص به خود است و کارشناسان خارجی که با نظریات و دانش عمومی آشنا هستند کمتر میتوانند مشکلات ما و راهحلهای خاص آن را در یابند. فیالمثل کارشناسان خارجی در فرهنگ چه خدماتی میتوانند انجام دهند. نمونههایی در دست است که تقلید از شیوهها و روشهای تدریس و تربیت کشورهای دیگر بنا بر توصیه کارشناسان خارجی نتایج نادرستی به بار آورده است.»
استعفای وزیر به دلیل اختلاف با مستشار آمریکایی!
با وجودی که پرویز ثابتی از سران «ساواک» در کتاب «در دامگه حادثه» مدعی است که «چون ارتش ایران، عمدتاً با سلاحهای آمریکایی تجهیز میشد، ضروری بود که مستشاران آمریکایی برای آموزش طرز استفاده از این سلاحها به ایران بیایند» محدوده نفوذ و دخالت این مستشاران چنان چه گفته شد تنها به امور نظامی منحصر نبود.
این دخالت تا حدی بود که هر از گاهی در رسانههای کشور خبرهایی منتشر میشد که یک وزیر استعفا داده و دلیل استعفای او نیز اختلاف نظر با مستشاران آمریکایی بوده است.
«تهران مصور» ۵ آبان ۱۳۴۰ نوشته بود: «در این هفته شایع شد که دکتر ارسنجانی وزیر کشاورزی از پست خود استعفا کرده است، گفته میشود این استعفا بر سر اختلافاتی است که با چند تن از مستشاران آمریکایی به میان آمده است.»
مستشار یا کارفرما؟!
احمد آرامش که وزیر کار دولت قوام و رئیسسازمان برنامه در دولت شریف امامی بود ۶ تیر ۱۳۴۰ محدوده دخالت مستشاران آمریکایی در مقدرات ملت ایران را این گونه تشریح کرد: «سالها است که دولت آمریکا با تمام قوا ولی با عناوین به ظاهر فریبنده در تمام شئون زندگی ما دخالت کرده و انگشت دارد و هر زمان به طریقی برای ما حادثه آفریده و تعیین سرنوشت میکند، تمام وزارتخانهها و بنگاههای تجاری و اقتصادی و عمرانی وابسته به دولت ایران زیر نظر ماموران و نمایندگان مختلف آمریکایی قرار گرفته و آنان در غالب جاها نه تنها به عنوان مشاور و مستشار بلکه به صورت دستور دهنده و کارفرما در زندگی ما مداخله میکنند.»
مرور این سخنان از آن رو اهمیت دارد که آرامش یک مقام مسئول در دوره پهلوی بوده و طبیعتاً نتایج حضور مستشاران آمریکایی در ایران را به خوبی میدانسته است.
وی پس از بیان محدوده گسترده دخالت مستشاران آمریکایی نتیجه این حضور را نیز چنین تشریح کرده بود: «اقتصاد کشور به وسیله عوامل و ایادی داخلی و خارجی دولت آمریکا به کلی درهم ریخته و اکنون وضع به شکلی درآمده که طبق اظهار آقای نخستوزیر هم دستگاه اقتصادی دولت در آستانه ورشکستگی است و هم ملت و ما هر روز ناگزیر هستیم که دست تکدی به سوی آمریکا و آمریکائیان دراز کنیم و برای گرداندن چرخ زندگی خود از آنان قرضه و اعتبار بگیریم.»
۱۰ تیر ماه ۱۳۴۱ احمد نفیسی شهردار وقت تهران نیز طی یادداشتی که «روزنامه اطلاعات» آن را در ستون «جریان روز» خود منتشر ساخت بزرگترین گرفتاری حضور مستشاران خارجی بخصوص آمریکایی در ایران را تحمیل حقارت به ملت ایران دانست.
در بخشی از نوشته «احمد نفیسی» آمده بود: بدترین گرفتاری که مسئله مشاوران خارجی برای ما پیش آورده است عقده حقارت است که با فقر معنوی که در میان ما شایع شده است روز به روز بیشتر میشود ما نمیدانیم دچار چه درد بیدرمانی شدهایم که خودمان را در برابر خارجی این قدر حقیر مییابیم.
وی در ادامه تصریح کرده بود: «من متاسفم عرض میکنم که در چند سال اخیر بسیاری از رجال و حتی جوانان دانشمند خودمان را دیدهام که خودشان را پشت سر خارجیها نگه داشتهاند و از آنها به عنوان سپر استفاده کردهاند این عقده اخیراً این قدر ماده کرده است که در شهرداری عده زیادی مردم طومار امضاء میکنند که «چون فلان معبر محل گذر فلان خارجی است باید آسفالت شود» و نمینویسند «که چون فرزندان خردسال ما گرد و خاک میخورند کوچه ما را آسفالت کنید البته این تقاضاها بایگانی میشود ولی باید ایرانی غرور خودش یعنی غرور ملی منطقیاش را باز یابد والا تا این وضع باشد بازار مشاور گرم است و ما بیخود سرگردانیم.»
شهردار وقت تهران اذعان میکند که حضور مستشاران خارجی در ایران و اهمیتی که حکومت به این مستشاران قائل میباشد زمینهساز عقده حقارت برای ملت گردیده است، «حقارت» از سوی حکومت و مستشاران خارجی و بخصوص آمریکایی تا اندازهای بر ملت ایران تحمیل شده بود که مردم برای رسیدن به حقوق طبیعی خود برای زندگی بهتر از جمله آسفالت شدن خیابانها از مسئولین میخواستند «چون آمریکاییها در این خیابان رفت و آمد میکنند» این کوچه یا خیابان را آسفالت کنید!
با وجود چنین اثر زیانبار و تاسفآوری لایحه کاپیتولاسیون در ۲۱ مهر ماه ۱۳۴۳ مورد تصویب اکثریت نمایندگان مجلس شورای ملی قرار گرفته و زمینه ساز اعتراض شدید امام خمینی (ره) و تبعید ایشان به ترکیه میگردد.
هدایت پهلوی به «ترکستان» از سوی مستشاران آمریکایی!
مردم زمانی که میخواهند زیانبار بودن یک مسیر را نشان دهند به شعری از سعدی استناد میکنند و میگویند «ترسم نرسی به کعبهای اعرابی، این ره که تو میروی به ترکستان است»
روزنامههای دوره پهلوی نیز در نوشتارهای متعدد از این شعر برای بیان خطرات و نتایج زیانبار حضور مستشاران آمریکایی بهره جسته بودند.
به عنوان نمونه شهریور ۱۳۴۱ زمانی که جانسون معاون رئیسجمهور وقت آمریکا میخواست برای بازدیدی به ایران آمده و گزارش پیشرفت برنامههای تحمیل شده از سوی کندی به پهلوی را به واشینگتن مخابره کند «علی اصغر امیرانی» مدیر مجله خواندنیها در شماره ۱۰ شهریور همین سال این مجله نوشت: آقای معاون رئیسجمهور، من به نام یک روزنامهنگار کاملاً مستقل که دوست آمریکا هم هست و اگر بیغرض مطلق نباشد، بیغرضترین مغرضین میتواند باشد از شما میپرسم: با ما چه میخواهید بکنید؟ این راههایی که تاکنون رفتهایم و شما پیش پای ما گذاشته و یا مستشاران شما برایمان ساختهاند همهاش به ترکستان است!
با وجود هدایت پهلوی از سوی مستشاران آمریکایی به «ترکستان» برای آنکه این مستشاران برای حضور در ایران ترغیب شوند کاپیتولاسیون تصویب میشود بیآنکه کسی بگوید چه مُحرکی زمینهساز آن شده است که با وجود زیانبار بودن حضور این مستشاران این لایحه تصویب گردد؟!
مستشارانی که ۱۲ هزار تاجر ایرانی را ورشکسته کردند!
«تهران مصور» ۲۰ مهر ۱۳۴۱ در گزارش جالبی به دلایل ورشکستگی اقتصاد ایران پرداخته و حضور و مداخله مستشاران آمریکایی در امور کشور را یکی از دلایل این ورشکستگی خوانده بود.
در بخشی از گزارش این نشریه به نکات جالبی اشاره شده بود از جمله اینکه تا پیش از حضور مستشاران آمریکایی بانک ملی ایران همه ساله سود میداد ولی این مستشاران این بانک را زیانده و در اصطلاح ورشکسته کردند!
«تهران مصور» نوشته بود: «بانک ملی ایران که هم اکنون ۳۴ سال از تاسیس آن میگذرد مادام که مشاور اقتصادی آمریکایی نداشت همه ساله در ترازنامهاش رقم سود ویژه هنگفتی نشان میداد، اینک پس از تشکیل بانک مرکزی و از روزی که مشاورین آمریکایی و وابستگان آنان اداره امور اقتصادی بانک مرکزی و بانک ملی را به دست گرفتهاند نتیجهاش بحران کنونی اقتصادی و ورشکست شدن ۱۲ هزار بازرگان درجه یک تا چهار و متوقف شدن عده زیادی از عملیات اقتصادی در سرتاسر کشور است.»
چنان چه با اشاره به مستندات فراوان اثبات شد مستشاران امریکایی از بودجه مردم مستضعف ایران حقوقهای چند برابری نسبت به مدیران و کارمندان متخصص ایرانی دریافت میکردند و در مقابل کار ویژه آنها ورشکست سازی اقتصاد ایران بود!