حنیف غفاری در مورد فضای مذاکرات و پیشرفتهای حاصل شده، گفت: دور جدید مذاکرات ایران و اعضای ۱+۴ در وین در حالی برگزار میشود که یک جمعبندی کلی از مذاکرات هفته گذشته صورت گرفت و قرار شد هیئتهای مذاکرهکننده به پایتختها بازگردند و تصمیم سیاسی لازم خصوصاً در آمریکا و اروپا بابت حل اختلافات باقی مانده اتخاذ شود. آنگونه که مسلم است در حوزههای اختلافی مخصوصاً در حوزه تضمین، راستیآزمایی و رفع تحریمها ی ضد ایرانی پیشرفتهایی در مذاکرات حاصل شده و اگر قرار باشد که این پیشرفتها منتج به توافق نهایی شود اولاً این موارد باید مکتوب شود، دوماً حدود و ثقور تعهدات آمریکا در قبال این سه مورد باید مشخص شود و همچنین جنبه عملیاتی این موارد هم باید لحاظ گردد، یعنی این که چطور میتوان این تعهد را به یک اقدام عملیاتی تبدیل کرد.
این کارشناس مسائل بینالملل افزود: مساله قابل تامل این است که باوجود فضای مثبت مذاکرات و اینکه در حل موارد اختلافی پیشرفتهایی به وجود آمده اما طبق یک قاعده عمومی تا زمانی که تمامی موارد اختلافی حتی جزییترین آنها حل و فصل نشود، نمیتوان سخن از توافق به میان آورد. چنانچه این قاعده از ابتدا مورد پذیرش همگان قرار گرفته که تا زمانی که بر سر همه موارد توافق نشود در هیچ موردی عملا توافق نشده است.
بازیهای دقیقه نودی و گارد بسته ایران
غفاری با اشاره به اقدامات کارشکنانه آمریکا گفت: موضوع دیگری را نیز باید مدنظر قرار داد که مربوط به بازی دقیقه ۹۰ غرب در مذاکرات است، آمریکا و ترورئیکای اروپایی قبلا چه در قبال مذاکرات هسته ای با ایران که منتهی به توافق سال ۲۰۱۵ شد و چه در توافقاتی که با دیگر بازیگران بینالمللی داشتند نشان دادند که بازیهای تاکتیکی خاصی را در دقیقه ۹۰ یعنی در آخرین لحظات مذاکرات آغاز میکنند، این بازیها مبتنی بر این است که آمریکا سعی میکند از جو هیجانی در راستای کسب امتیازات بیشتر در آخرین لحظات مذاکرات استفاده کند و اروپا هم در این بازی با واشنگتن همراه است.
وی تاکید کرد: گارد بسته تیم مذاکرهکننده هستهای ما قطعا در این لحظات و ادوار حساس نباید به هیچ عنوان باز شود و همچنین نباید اجازه داد که قرائت فرامتنی آمریکا از برجام که مبتنی بر هیجانات بیرون از میز مذاکره است جای دغدغههای فنی و حقوقی ما را پای میز مذاکره بگیرد، بنابراین ما باید مراقب باشیم که القای این گزاره از سوی آمریکا که همه موارد دیگه تمام هست و توافق قطعی و در دسترس است؛ نباید باعث شود که ما در این فضای هیجانی اسیر بازی مشترک آمریکا و اروپا شویم، البته خوشبختانه تیم مذاکرهکننده هستهای ما طی هفتههای اخیر نشان داده که این بازی را اولاً به خوبی رصد کرده و اهداف تبلیغاتی و هیجانی آمریکا را هم از مذاکرات به خوبی متوجه شده است و بر خطوط قرمز هم اصرار عاقلانه و خوبی دارد، پس امیدوار هستیم این روند تا به آخر ادامه پیدا کند تا انشاالله منافع ملی کشورمان در برجام تامین شود.
غفاری در پاسخ به این سوال که یک توافق خوب چه ویژگیهایی دارد، گفت: توافق خوب قطعا توافقی خواهد بود که اولا دارای ابعاد کمی، آشکار و قابل راستی آزمایی باشد و دوما حال و آینده آن از جنبه تضمینی و نه صرفا تعهدمحور برخوردار باشد.
عبور آمریکا از متن و توسل به فرامتن
این تحلیلگر مسائل بینالملل در مورد القای فوریت در مذاکرات از سوی غرب عنوان کرد: در مذاکرات یک متن داریم و یک فرامتن، متن چیزی است که پشت میز مذاکره انجام میشود و مربوط به فاکتورهای حقوقی و فنی است اما فرامتن مربوط به محیط مذاکره است. در متن آمریکا به لحاظ فنی و حقوقی متهم این پرونده است این کشور از برجام خارج شده و در قبال برجام بی تعهدی کرده است و چیزی برای گفتن ندارد. به همین دلیل برروی گزارههای فرامتنی متمرکز شده یعنی با القای کمبود زمان و اینکه اگر زودتر به نتیجه نرسیم مذاکرات از بین خواهند رفت، تلاش می کند به گونهای افکار عمومی تحت تاثیر قرار دهد تا این افکار عمومی به تیم مذاکرهکننده ما فشار بیاورند و در نهایت مذاکرهکنندگان ناچار شوند که از برخی خطوط قرمز و مطالبات فنی و حقوقی عقبنشینی کنند، این فرمول بازی غرب است، پس باید به این مساله دقت کنیم که اصرار مشترک آمریکا و تروئیکای اروپایی بر فاکتور و مقوله زمان، اساس و پایه واقعی ندارد، بلکه معطوف به همان بازی فرامتنی و محیطی قبل از مذاکرات است. این مورد هم قطعا باید به خوبی رصد و پاسخ مناسب طراحی و اجرا شود.
بازگشت پوچ به برجام وجود ندارد
غفاری در پاسخ به این سوال که نظر شما در مورد سخنان وزیر امور خارجه کشورمان درباره اینکه حصول توافق در وین نیازمند اتخاذ تصمیمات مهم از سوی طرفهای غربی به ویژه آمریکا است، چیست؟ گفت: آمریکا و اتحادیه اروپا از مدتها قبل در جریان بودند که جهت بازگشت به توافق باید واقعا چه کارهایی را انجام دهند و باید چه پیشزمینهها و چه زیرساختهایی فراهم کنند، علاوه براین در جریان مذاکرات ما ابعاد فنی و حقوقی مساله را بارها برای طرف مقابل تشریح کردیم و آنها هم از مسیر احیای برجام به خوبی آگاهند و حتی میدانند وقتی ما از رفع عملیاتی تحریم های ضد ایرانی سخن می گوییم؛ به چه مواردی و به چه گونهای اشاره داریم اما اینکه ما می گوییم طرف مقابل باید تصمیم سیاسی بگیرد به این دلیل است که تصمیم اجرایی کردن این موارد را باید دولتهای غربی اتخاذ بکنند، یعنی در اینجا دولت بایدن و دولتهای اروپایی باید بین دو گزینه دست به انتخاب بزنند که یک آیا میخواهند همان روال دولت ترامپ را در قبال توافق ادامه دهند و البته عواقب و آثار و تبعات آن را بپذیرند و یا اینکه میخواهند به صورت عملیاتی و واقعی به برجام برگردند، تصمیم سیاسی غرب باید بین این دو گزینه اتخاذ شود. مسئولیت این تصمیم هم بر عهده سیاستمداران آمریکایی و اروپایی خواهد بود. در این بین گذاره یا گزینه سومی به نام بازگشت پوچ یا بازگشت بدون خاصیت به برجام وجود ندارد.
اهرمهای سخت افزاری و نرم افزاری ایران
این کارشناس مسائل بینالملل در مورد ابزارهای امتیازگیری ایران با بیان اینکه قاعدهای در حوزه روابط بینالملل وجود دارد و غرب نیز این قاعده را کاملا پذیرفته است، گفت: بر اساس این قاعده در منازعات و مجادلههای بینالمللی انتزاعیات و ذهنیات نیستند که حرف می زنند بلکه امکانات و داشتهها مهم هستند، آنچه که مسلم است دستیابی ما در برنامه تحقیق و توسعه به سانتریفیوژهای نسل جدید آیآر-۴ و آیآر-۶ و استقرار آنها در نطنز و همچنین غنیسازی بیست و شصت درصدی که به صورت موازی انجام میگیرد، همچنین پیشرفتهایی که در سایر حوزهها داریم جملگی ابزارهای امتیازگیری از طرف مقابل محسوب می شوند.
غفاری تاکید کرد: اینکه ما تصور کنیم که اگر هیچیک از اینها را نداشتیم غرب حاضر بود در مقابل فاکتورهایی مانند راستی آزمایی و تضمین برداشته شدن تحریمها به ما امتیاز دهد یک تصور کاملا خام و پوچ است چرا که غرب نشان داده که هرگاه دست ایران بسته باشد در مذاکرات سختترین فشارها را اعمال می کند، و هرگاه دست باز و قدرت مانور در مذاکرات داشته باشیم به این معنا که از قدرت سخت افزاری و نرم افزاری بهرهگیری کنیم؛ غرب در مقابل ما عقبنشینی میکند.
غفاری اضافه کرد: اینها قاعدههای رایج در حوزه روابط بینالملل هستند و اتفاقا تجربه مذاکرات ماههای اخیر اثبات کرد که هر اندازه ما دستمان پرتر و داشتههایمان بیشتر باشد قطعا قدرت مانور غرب در برابر ما کاهش پیدا میکند یعنی ناچار به عقبنشینی، تغییر تاکتیک و امتیازدهی می شود.
وی در پاسخ به سوالی در خصوص میزان اعتبار تضمین های آمریکا گفت: ما تضمین آمریکا را به لحاظ ماهوی معتبر نمیدانیم اما اصرار بر گرفتن تضمین از دولت آمریکا ۳ دلیل دارد، اول اینکه برجام تعهد محور شکست خورده و امتحان خود را پس داده است، دولت ترامپ با یک امضا از توافق خارج شد و اروپاییان هم به هیچ یک از تعهدات خود در برجام عمل نکردند. بنابراین لازم بود که برجام تضمین محور جایگزین برجام تعهد شود نکته دوم اینکه اگرچه دولت فعلی آمریکا نمیتواند به جای دولت بعدی در قبال برجام تصمیم گیری کند، اما قطعا ما میتوانیم هزینههای خروج احتمالی دوباره آمریکا از برجام را افزایش دهیم. آمریکا باید در حوزههای اعتباری، فنی و حقوقی تضمینهایی را به ایران ارائه کند که جایگزین تعهدات شود تضمینها همان اهرمهای فشاری هستند که به واسطه آنها لازم یک کشور تعهدات خود را در قبال دیگری انجام می دهد و مساله سوم اینکه با وجود در نظر گرفتن این تضمینها ما باز هم نمیتوانیم به صورت مطلق بگوییم که دولت بعدی آمریکا یا حتی همین دولت فعلی در شرایط خاص به هیچ عنوان از برجام خارج نمی شود، اما با داشتن تضمین در زمان خروج احتمالی آمریکا ما ابزارهایی در اختیار خواهیم داشت و به واسطه این تضمینها می توانیم شرایط را مدیریت کنیم و از سوی دیگر آمریکا هم ریسک ناشی از خروج یکجانبه از برجام را زیادتر و هزینه آنرا بیشتر خواهد دید.