درخصوص جهشها و دستاوردهای مهم و متنوع ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در حوزههای مختلف که هیچ انسان منصفی نمیتواند از تأیید آنها خودداری کند گزارش و سخن کم بیان نشده است هرچند نیاز به تبیین درست، جذاب و امروزی این دستاوردها برای نسل نوجوان و جوان که تصوری از قبل از انقلاب ندارند یا کسانی که آن دوران را فراموش کرده و یا تحت تأثیر تبلیغات پرحجم دشمن در رسانههای تصویری،مکتوب و مجازی تحلیل و قضاوت صحیح را از دست دادهاند، بسیار لازم و ضروری است.
هدف این نوشتار البته پرداختن جزء به جزء به این دستاوردها نیست، اما به جاست که ضمن پاسخ به یک نمونه از فریبهای مطرح شده برای به انحراف کشاندن افکارعمومی با هدف کاستن از نمره کارنامه عملکرد جمهوری اسلامی ایران، قدری عمیقتر به آنچه که زمینه و بستر پیشرفت و تعالی ایران پس از انقلاب شده است بپردازیم، در این میان آنچه که باعث عقب ماندن کشور یا مطلوب نبودن سرعت پیشرفت در برخی حوزهها همپای حوزههای متعدد و موفق دیگر شده است نیزعیان خواهد شد.
در روزهای اخیر و در ایام مبارک دهه فجر به رسم هر سال مطالب مختلفی از پیشرفت و به عبارتی جهش سریع در حوزههای مختلف علمی،آموزشی، پزشکی، اجتماعی،خدماتی، فرهنگی، سیاسی، منطقهای، امنیتی و نظامی، اقتصادی،ورزشی و... در دوران ایران بعد از انقلاب اسلامی شنیده ایم، از کسب رتبه نخست جهان در شتاب علمی تا پیشرفت خیرهکننده در شاخههای مختلف علم همچون پزشکی،داروسازی (تامین 97 درصد از نیاز دارویی کشور با تولید داخل)، نانوتکنولوژی، بایو تکنولوژی(زیست فناوری)، سلولهای بنیادی، هستهای و...، از وابستگی محض به کوچکترین نیازهای تسلیحاتی و نظامی کشور در زمان پهلوی تا تبدیل ایران به قدرت مهم موشکی و نظامی برپایه خودکفایی و تولید داخل، از تحول عظیم در زیرساختهای صنعتی تا تحول در بومی سازی بسیاری از نیازهای کشور برپایه علم روز دنیا، از گسترش انبوه خدمات همچون راهسازی و آبرسانی، برق کشی و گازرسانی به بخش اعظم روستاها، افزایش سن امید به زندگی از 55 سال در قبل از انقلاب به 75 سال در امروز، تا گسترش بینظیر آموزش عالی در انبوه رشتهها و پرورش نسل عظیم جوانان توانمند و تحصیل کرده و از طرفی مبارزه موفق برای افزایش جمعیت با سواد کشور از زیر 50 درصد قبل از انقلاب به 96-97 درصد کنونی و موارد متعدد دیگر تنها بخشی از دستاوردهای انقلاب اسلامی در طول حیات 43 ساله اش است.
در این میان نباید از مواردی همچون گسترش عدالت اجتماعی و مشارکت دادن مردم در تعیین سرنوشت خود و بهره مندی از حق رای واقعی، ارتقای بینظیر جایگاه زنان در جامعه و فراهم شدن زمینه رشد و پیشرفت علمی و اجتماعی سالم همراه با حفظ شأن و جایگاه ارزشمند این قشر، بهبود فضای فرهنگی جامعه از بیبند و باری رسمی و مورد تأیید رژیم پهلوی به سمت رشد مراکز و فعالیتهای مفید فرهنگی و مذهبی در دوران انقلاب اسلامی، کسب استقلال سیاسی کشور و خروج از زیر یوغ بیگانگان و تبدیل از کشوری ضعیف و تو سری خور آمریکا به کشوری قوی و تعیینکننده در سطح منطقه و حتی جهان و موارد متعدد دیگر که پرداختن به همه دستاوردها در این مجال نمیگنجد.
در این میان برخی در حالی که نمیتوانند منکر پیشرفتهای عظیم ایران در دوران بعد از انقلاب شوند، با فریبکاری سعی در القای این مطلب دارند که پیشرفتهای حاصل شده در دوره حیات جمهوری اسلامی محصول گذر زمان و پیشرفت جهان است و اگر حکومت پهلوی هم ادامه میداشت این پیشرفتها حاصل میشد!
در پاسخ به این افراد که گویا خوش باورانه از بوته خیار انتظار ثمردهی آناناس داشتهاند باید گفت؛ اولا اگر برای پیشرفت تنها نیاز به گذر زمان است، پس چرا در دنیای پیشرفته امروزی بسیاری از کشورها هنوز از این پیشرفت خود به خودی محرومند؟ در ثانی مگر در طی 54 سال حکومت پهلوی و حاکم بودن 17 ساله رضاخان و 37سال پادشاهی محمدرضا که هم مدت کوتاهی نبود و هم اینکه چندین دهه از پیشرفت و شروع جهش علمی و صنعتی در دنیا گذشته بود این گذر زمان باعث پیشرفت مناسب با آن عصر در کشورعقب افتاده ایران نشده بود؟ چرا در شرایطی که در مقاطعی فروش نفت ایران به روزانه 6 میلیون بشکه میرسید و جمعیت قبل از انقلاب 35 میلیون نفر بود، گذر زمان باعث خدمات رسانی به شهرها و روستاها از جمله رساندن آب و برق و گاز و شبکه بهداشت و مبارزه با بیسوادی گسترده نمیشد؟ چرا درآمد سرشار حکومت پهلوی جایی در زندگی مردم و تامین درست نیازهای آنها و مبارزه با گرانی و تورم فراوان نداشت؟ چرا طی 54 سال حکومت پهلوی ذرهای از وابستگی سیاسی و اقتصادی به کشورهای غربی کم نشد؟
از طرفی کسانی که از یک طرف خیلی تلاش میکنند برای حکومت پهلوی دستاوردسازی کنند و برخی اقدامات محدود را نشان از درایت آنها بدانند و از طرفی پیشرفت در دوره جمهوری اسلامی را ناشی از جبر زمان میدانند، به قول دوستی حتما باید در این فضای تناقض آلود معتقد باشند که برخی اقدامات انجام شده دوره پهلوی که به آن میبالند در صورت تداوم حکومت قاجار هم انجام میشد!
به راستی اگر این افراد معتقدند که تنها گذر زمان باعث پیشرفت میشود و داشتن مدیریت،علم و دلسوزی مهم نیست، نمیبینند که تقریباً در تمام کشورهای دنیا برای ریاست جمهوری زمان تعیین شده و افراد در دورههای مختلف مسئولیت اجرایی یک کشور را بر عهده میگیرند تا به سهم خود به تداوم پیشرفت کمک کنند؟ اگر تنها گذر زمان کافی بود و نیاز به درایت و تدبیر نبود چه نیازی به جابجایی مسئولان بود؟! آیا نمیبینند که گاه یک سال فعالیت یک دولت بهاندازه چند سال یک دولت دیگر برای کشور نتیجه بخشتر میشود؟
واقعیت آن است که پیشرفت و توسعه ایران در سایه حیات جمهوری اسلامی ، نه تنها محصول جبری گذر زمان نبوده است بلکه ناشی از دمیدن روح خودباوری ملی و اعتقاد و اعتماد به جوانان، توجه به نقش مردم، تلاش مجاهدانه مدیران و نیروهای انقلابی برای تحقق استقلال سیاسی و اقتصادی، توجه به ظرفیتها و استفاده درست از منابع خدادادی کشور در کنار غنی سازی پتانسیل نیروی انسانی و تحصیل کرده و عوامل دیگر است.
این موارد دقیقاً آن چیزی است که فقدان آنها در پیش از انقلاب در کنار رسوخ گسترده فساد سیستماتیک در دربار و طبقه حاکم باعث شده بود با وجود انبوه درآمد نفتی و جمعیت کم در شرایطی که ایران با آمریکا و اروپا و قدرتهای آن روز دنیا روابط حسنهای داشت و در شرایطی که از تحریمهای فلجکننده خبری بود، نه تنها در روستاها و شهرهای دور دست بلکه در مرکز پایتخت نمادهای فقر و کپرنشینی و حلبی آبادها تبدیل به واقعیتی انکارناپذیرشود.
اما چه شد که با پیروزی انقلاب و حاکمیت الگوی جمهوری اسلامی درایران، با وجود برپایی برخی تحرکات تجزیهطلبانه در ابتدای کار و در ادامه تحمیل جنگ 8 ساله با خسارت هزار میلیارد دلاری و حمایت همهجانبه آمریکا و شوروی و اروپا و مرتجعین منطقه از صدام در این جنگ، همچنین تحریمهای 43 ساله و با وجود کاهش شدید درآمد نفتی و افزایش جمعیت به 85 میلیون نفر و با وجود بسیاری خیانتهای داخلی و در مقاطعی امیدبخشی جریان غربگرا به دشمن، ایران تا این حد پیشرفت و رشد در عرصههای مختلف را تجربه کرد؟
انقلاب اسلامی با این کشور چه کرد که دشمن زبون و مستاصل که روزگاری در این کشور همه کاره بود، مجبور میشود برای توقف حرکت روبه رشد علمی، صنعتی، اقتصادی و... در ایران، یک روز دست به شدیدترین و ناجوانمردانه ترین تحریمها بزند که حتی داروی بیماران سرطانی و کودکان پروانهای را نیز شامل شود و روزی برای توقف رشد شتابان علمی ایران دست به ترور دانشمندان هستهای و علمی بزند؟ چه عاملی باعث شده دشمنی که روزی در منطقه یکه تازی میکرد و با 60 هزار مستشار ایران را به حیاط خلوت خود تبدیل کرده بود امروز که به دست رزمندگان و سرداران ایرانی آنقدر خوار و خفیف شده و برای خود جایی در منطقه نمیبیند مجبور به ترور سردارسلیمانی شود تا به خیال خود اخراجش از منطقه را اندکی به تاخیراندازد، جالب آنکه در انتقام این جنایت وقتی بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا توسط موشکهای نقطه زن ایران که قبل از انقلاب در تامین سلاح وابسته محض بود زیر و رو میشود آمریکا جرأت واکنش را در خود نمیبیند.
به راستی جمهوری اسلامی بود که به ایران عزت و خودباوری ملی و استقلال سیاسی داد و یک کشور ضعیف و عقب مانده در قبل از انقلاب را به قدرتی انکار نشدنی در منطقه و جهان تبدیل کرد. همین خودباوری و اعتماد به توان داخلی و اعتقاد به جوانان توانمند بود که گردنههای سختی همچون جنگ تحمیلی یا تحریم و فشار اقتصادی را هموار کرد.
این همان موضوعی است که رهبر انقلاب دهم بهمن امسال در دیدار با تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی به آن اشاره کرده و فرمودند: «هر جایی که به جوانهای ما اعتماد شد و از آنها کار خواسته شد، واقعاً درخشیدند؛ به معنای واقعی کلمه درخشیدند؛ در همه بخشها، از واکسن کرونا بگیرید تا موشک نقطهزن. در مورد واکسن کرونا بهترینش را فراهم کردند، در مورد موشک نقطهزن هم دقیقترینش را تولید کردند، در مورد صنعت نانو جزو ردیفهای اوّل قرار گرفتند، در زمینه سلّولهای بنیادی، آن روزی که در دنیا کشورهایی که این کار را داشتند نادر بودند، خودشان را توانستند در ردیفهای جلو قرار بدهند در این دانش مهم و فنّاوری بسیار مهمّ زیستی؛ در زیستفنّاوری به طور کلّی کارهای برجستهای را انجام دادند. جوانهای ما میتوانند کار انجام بدهند. به نظر من میتوانند. این استعدادها را قدر بدانیم و از آنها کار بخواهیم.»
با همه این دستاوردها اما هنوز همه آرمانهای ارزشمند انقلاب جوان و 43 ساله ما محقق نشده است. در کنار سنگاندازیها و مانع تراشیهای دشمن که از الگو قرار گرفتن نسخه تعالی بخش انقلاب اسلامی هراس دارد، برخی مشکلات اقتصادی و معیشتی و... در کشور وجود دارد که زیبنده مردم عزیز ما نیست و به نظر این مشکلات نه نتیجه عملکرد نظام، بلکه نتیجه فاصله گرفتن برخی مدیران و دولتها از نسخه توانمند انقلاب اسلامی و به عبارتی انقلابی بودن است.
رهبر انقلاب در این زمینه نیز تعبیر مهمی دارند. ایشان در 29 بهمن سال 99 در سخنرانی خود به مناسبت سالروز قیام تاریخی مردم تبریز فرمودند: «هرجا انقلابی عمل کردیم عقبماندگی نداشتیم هرگاه از انقلاب کوتاه آمدیم و حرکت غیرانقلابی و ناشی از کسالت ایجاد کردیم عقبماندگی ایجاد شد.»
به راستی وظیفه همه مسئولان و مدیران کشور و البته مردم است تا با تلاش برای حاکمیت کامل الگوی جمهوری اسلامی ضمن سرعت دادن به پیشرفت کشور، زمینه رفع موانع و مشکلات موجود را فراهم کرده و گوهر ارزشمند انقلاب اسلامی را حفظ نمایند.
شاید حسن ختام این نوشتار چیزی بهتر از شعر زیبای مرحوم «سلمان هراتی» شاعر انقلابی کشورمان نباشد که در وصف امام امت(ره) و نقش ایشان در نجات کشور از چنگال طاغوت سروده است:
پیش از تو آب معنی دریا شدن نداشت
شب مانده بود و جرأت فردا شدن نداشت
بسیار بود رود در آن برزخ کبود
اما دریغ زَهره دریا شدن نداشت
در آن کویر سوخته، آن خاک بیبهار
حتی علف اجازه زیبا شدن نداشت
دلها اگرچه صاف ولی از هراس سنگ
آیینه بود و میل تماشا شدن نداشت
چون عقدهای به بغض فرو بود حرف عشق
این عقده تا همیشه سرِ واشدن نداشت
عباس شمسعلی