«ساسکیا بریکمون» نماینده بلژیکی پارلمان اروپا طی ماههای گذشته تلاش زیادی درباره پذیرش اعضای خانواده اتباع اروپایی داعش در کشورهایشان کرده است. تحت تاثیر این پیگیریها، در نهایت دولت بلژیک پذیرفت کودکان اعضای داعش که در اردوگاههای سوریه، بویژه اردوگاه الهول هستند به بلژیک بازگردند. الکساندر دوکرو، نخستوزیر بلژیک در حمایت از این طرح پارلمان اروپا گفت: «این کودکان اگر در شرایط فاجعهبار این کمپها رشد کنند، به تروریستهای فردا تبدیل خواهند شد».
شورای امنیت بلژیک با درخواست دولت مبنی بر انتقال این کودکان به کشور موافقت کرده است. دولت میگوید بین ۳۰ تا ۵۰ کودک که پدر و مادرهای بلژیکیشان عضو داعش هستند ماهها پس از شکست داعش در عراق و سوریه، همچنان در کمپها مستقر هستند.
بریکمون انتقال این کودکان به اروپا را «حق انسانی» آنها تلقی میکند زیرا آنها باید پس از رشد کافی، درباره آینده خود دست به انتخاب بزنند و تا آخر عمر قربانی اعمال وحشیانه پدران و مادران خود نباشند! به نظر میرسد در آینده نزدیک دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپایی نیز از تصمیم دولت بلژیک درباره کودکان و زنان داعشی تبعیت کنند. برخی کشورهای اروپایی نیز اقداماتی را جهت بررسی این موضوع در پارلمانهای خود آغاز کردهاند.
در شرایطی که مدعیان حقوق بشر مشغول تمجید از این نماینده پارلمان بلژیک به خاطر همدردی با اعضای خانوادههای داعشیان هستند، سوال مهمی به ذهن خطور میکند که پاسخدهی به آن حداقلیترین وظیفه خانم بریکمون و دیگر نمایندگان پارلمان اروپاست: چرا کسانی که امروز دغدغه ایجاد امنیت فکری و جسمی فرزندان اعضای اروپایی داعش را دارند، زمانی که هزاران کودک سوری و عراقی در بدترین شرایط ممکن و به فجیعترین شکل ممکن توسط همین تروریستها به شهادت میرسیدند، سینه خود را در برابر چنین جنایاتی سپر نکردند؟
پاسخ این سوال مشخص است! سرویسهای امنیتی اروپا سال 2012 میلادی در یک همافزایی اطلاعاتی- عملیاتی آَشکار با مقامات آمریکایی تصمیم گرفتند اعضای خطرناک و کسانی که دارای تفکرات تروریستی- تکفیری در کشورهایشان هستند را در نقطهای خاص (عراق/ سوریه) متمرکز کنند. طبق این نقشه، قرار بود تروریستهای متوحش اروپایی در کنار دیگر تروریستهای داعش، ملت و حکومت عراق و سوریه را نابود کنند و پس از اینکه زمین سوخته این ۲ کشور را تحویل آمریکا و رژیم سعودی دادند، خود نیز توسط واشنگتن و ریاض نابود شوند.
جانفشانی رزمندگان مقاومت و آگاهی فرماندهان غیوری مانند شهید والامقام سردار سپهبد حاجقاسم سلیمانی از این نقشه شوم سبب شد غرب نهتنها به هدف شوم خود مبنی بر نابودی و سرنگونی حکومتهای عراق و سوریه دست پیدا نکند، بلکه با هزاران تروریست تکفیری سرگردان مواجه شود که خود در پشت پرده بر روند اعزام آنها به حوزه شامات نظارت داشته است!
رفتار سیاستمداران غربی و قوانینی که به سود اعضای داعش و خانوادههای آنها توسط پارلمان اروپا و پارلمان کشورهای عضو اتحادیه اروپایی تصویب میشود، پیام کاملا مشخصی دارد: اینکه اعضای اروپایی داعش حتی اگر دهها بار در کشورهای مسلمان دست به جنایت بزنند، از مصونیت ذاتی نزد دستگاههای قضایی و امنیتی غرب برخوردار هستند. ابعاد این مصونیت، روزبهروز به بهانههای حقوق بشری گوناگون در حال گسترش است.
نکته قابل تأمل اینکه طی ماههای اخیر بسیاری از نهادهای ظاهرا حقوق بشری در غرب، نسبت به سلب تابعیت اعضای داعش هشدار داده و تاکید دارند نباید یک فرد را به علت عقاید و حتی جنایاتش از داشتن تابعیت یک کشور اروپایی محروم کرد! اکنون اعضای اروپایی داعش به وضوح دریافتهاند در صورت فراخوان غیرمستقیم بعدی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی غرب، میتوانند بدون هیچگونه واهمه و دغدغهای به کشورهای مدنظر رفته و ضمن کشتار، کودککشی و غارت منازل و آتش زدن ساکنان آنها، با خیال آسوده به کشورهای متبوع خود در خاک اروپا بازگردند. در این پروسه، هم خود اعضای اروپایی داعش و هم اعضای خانواده آنها در مصونیت کامل قرار خواهند داشت!
فرش قرمزی که غرب امروز برای تروریستهای اروپایی داعش پهن کرده است، به رنگ خون کودکان، زنان و مردان مظلومی است که طی یک دهه اخیر در سایه سکوت خبری و رسانهای غرب و بایکوت سازمانهای حقوق بشری جان باختند و کسی بابت مرگ غریبانه آنها در پارلمان اروپا بیانیهای تصویب و قرائت نکرد! البته از کسانی که خود مولد داعش و تروریسم تکفیری هستند هم، انتظاری جز این نمیرود. با این حال اصلیترین پیامی که میتوان به دستگاههای امنیتی، سیاسی و نظارتی غرب مخابره کرد، این است که رفتار آنها در حمایت از تروریستهای داعش همواره از سوی میلیاردها نفر در دنیا رصد میشود و قطعا این حمایت وقیح نمیتواند برای اتحادیه اروپایی بدون تبعات باشد!
نوید مؤمن