۱- در اظهارات این روزهای مسئولان محترم مذاکرات هستهای کشورمان با آنچه در آغاز مذاکرات مطرح شده بود، تفاوتهایی دیده میشود که امید است نشانه تغییر در اهداف از پیش اعلام شده نباشد. پیش از این و قبل از شروع دور دوم مذاکرات وین (در دولت سیزدهم) سخن از لغو همه تحریمها در میان بود که تحریمهای برجامی بخشی از آن است. به عنوان مثال، آقای حسین امیرعبداللهیان ، وزیر محترم امورخارجه کشورمان طی یادداشتی در شماره ۱۶ آذرماه (۷ دسامبر) روزنامه کامرسانت، چاپ مسکو تاکید کرده بودند که «بدون لغو تمامی تحریمها، راهی برای احیای برجام وجود ندارد». و یا اوایل آذرماه، آقای علی باقری مذاکرهکننده ارشد کشورمان با انتشار مقالهای در وبگاه « فایننشال تایمز» اعلام کرده بودند که: «تحریمها باید به طور کامل برداشته شود».
۲- دیروز (۲۴ آذر ماه)، جناب امیر عبداللهیان در گردهمایی سفرا و رؤسای نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران در کشورهای همسایه اظهار داشت؛ «رویکرد ما رفع کامل تحریمهای برجامی در مقابل رفع نگرانیهای مورد ادعای طرفهای مقابل درخصوص برنامه هستهای صلحآمیز ایران است» و همان روز آقای دکتر باقری نیز در مصاحبه با پرس تی وی گفت؛ « از نظر ما هر تحریمی که متناقض با مفاد برجام باشد باید لغو شود؛ چه این تحریمها در دوران اوباما وضع و اعمال شده باشند چه در دوران ترامپ، چه بایدن. همینطور همه تحریمهای مرتبط با برجام و تمامی تحریمهایی که تحت کارزار فشار حداکثری دولت قبلی اعمال شدهاند، چون مرتبط با برجام است میبایست لغو شوند».
۳- همانطور که ملاحظه میشود، سخن از لغو «تحریمهای برجامی» است و نه « لغو همه تحریمها» و این درحالی است که بسیاری از تحریمهای آمریکا علیه ایران به بهانههای غیرهستهای وضع شده است. آمریکا در دوران اوباما ۵۰۰ نهاد را به بهانههای مختلف تحریم کرد و در دوره ترامپ این تحریمها دو برابر شد. و بایدن هم، که دولت آقای روحانی انتخاب او را به فال نیک گرفته بود! تحریمهای جدیدی بر تحریمهای قبلی افزود! و در مجموع تحریمهای آیسا، سیسادا، ویزا، کاتسا و ... که عمدتاً در دوران اوباما وضع شدهاند از جمله آنهاست.
۴- اگر قرار است لغو تحریمها فقط شامل تحریمهای برجامی باشد و همان تحریمها به بهانههای واهی و خصمانه دیگر نظیر حقوق بشر و تروریسم و صنایع موشکی و حضور در منطقه و امثال آن باقی بمانند، مذاکرات وین چه سودی دارد و با چه انگیزهای صورت پذیرفته و قابل توجیه است؟! با شناختی که از دوستان تیم هستهای داریم بیتردید در پیآنند که راه را بر سوءاستفاده حریف ببندند، از این روی باید مراقب باشند که بعد از بستن در، دشمن از پنجره وارد نشود!
آمریکا از تحریمها به عنوان یک اهرم علیه اقتصاد کشورمان بهره میگیرد و از آنجا که توان استفاده از همه اهرمهای دیگر - از جمله اهرم نظامی- را از دست داده است، به سختی میتوان باور کرد از تحریمها دست بکشد. از این روی ضمن تاکید بر لغو همه تحریمها، باید در پی خنثی کردن تحریمها بود. همانگونه که خوشبختانه دولت سیزدهم بودجه و سایر برنامههای عمرانی خود را بدون دخالت دادن عامل و فاکتور تحریمها بسته و دنبال میکند. در همین زمینه گفتنی است که اوباما بعد از تصویب برجام در «کمیته روابط عمومی آمریکا - اسرائیل» موسوم به ایپک ضمن ابراز خشنودی از برجام گفته بود، تحریمهای ایران قابل ادامه نبود و همپیمانان ما تداوم آن را به زیان خود دانسته و حاضر به همراهی مستمر نبودند.
۵- بهانه غرب ابراز نگرانی از تولید سلاح هستهای در ایران است! و حال آنکه اطمینان دارد ایران در پی تولید سلاح هستهای نیست و آن را حرام میداند، ولی چنانچه بر بهانه واهی خود اصرار دارد، مذاکرات هستهای باید بعد از نابودی تسلیحات اتمی رژیم صهیونیستی، هند، پاکستان و ... موکول شود چرا که براساس معاهده NPT هیچیک از دو کشور پاکستان و هند و رژیم جعلی اسرائیل مجاز به داشتن سلاح هستهای نیستند و چنانچه ادعا میشود آنها عضو NPT نمیباشند، چرا باید ایران در عضویت ان پی تی باقی بماند و حال آنکه مطابق بند ۱۰ ان پی تی، میتواند از این معاهده خارج شود.
۶- این نکته نیز گفتنی است که راهبرد هستهای و در نتیجه راهبرد مذاکراتی دولت سیزدهم با دولت قبلی تفاوت جدی و بنیادین دارد. دولت آقای رئیسی برخلاف دولت آقای روحانی معتقد نیست که هر توافقی بهتر از عدم توافق است، بلکه بر این باور است که هیچ توافقی بدون لغو همه تحریمها قابل قبول نیست.
حسین شریعتمداری