رحیم بایزیدی مدیر گروه روابط بین الملل پژوهشکده تحقیقات راهبردی، درباره تضمین گرفتن از آمریکا برای جلوگیری از خروج مجدد از برجام ، میگوید: پاسخ کامل به این فرضیه مستلزم بررسی امکان ارائه تضمین قانونی در دو سطح بین المللی و ملی است. یک سطح، مربوط به سطح بین المللی است که در آنجا قاعدتا باید حقوق بین الملل مبنا قرار بگیرد و یک سطح نیز سطح داخلی در آمریکا است، یعنی نظام سیاسی و حقوقی این کشور.
وی ادامه داد: با توجه به اینکه برجام یک توافق بین المللی مکتوب است که به امضای کشورهای عضو رسیده و این توافق با قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل جنبه الزام آور پیدا کرده در سطح بین المللی حقوق معاهدات بر آن مترتب میشود. گرچه هر یک از اعضای برجام بر اساس تشخیص فردی خود، حق خروج از برجام را دارند، اما مسئله برجام متفاوت است، چراکه این توافق به موجب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد برای تمام ۱۹۳ کشور عضو ملل متحد جنبه الزام آور پیدا کرده است.
به گفته بایزیدی، بنابراین حتی اگر کشوری از این توافق خارج شود، تا زمانی که قطعنامه ۲۲۳۱ لغو نشده باشد، خروج آن نمیتواند مانعی برای عدم اجرای تعهداتش باشد. البته این دوگانگی برای کشورهای غیرعضو در برجام وجود ندارد، چرا که آنها صرفا ملزم به رعایت قطعنامه ۲۲۳۱ هستند؛ اما وضعیت حقوقی و سیاسی کشورهای عضو در برجام متفاوت است. فرایند حقوقی و سیاسی خروج از برجام در خود این معاهده مشخص شده است که باید از طریق کمیسیون مشترک برجام، شورای وزیران و در نهایت شورای امنیت سازمان ملل متحد تعیین تکلیف شود. با وجود همه اینها، آمریکا نه تنها به تعهدات خود در برجام عمل نکرده بلکه به تعهدات قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل نیز پایبند نبوده است. از این امر، این نتیجه حاصل میشود که در سطح بین المللی هیچ مکانیسم کارآمدی برای اخذ تضمین از عدم خروج دوباره آمریکا قابل تحقق نیست.
کارشناس مسائل بین الملل با بیان اینکه زمانی که آمریکا به قطعنامه الزام آوری که خود این کشور به همراه متحدانش امضا کرده پایبند نباشد، هر تضمین بین المللی دیگری، صرفا جنبه حقوقی داشته و ممکن است مجددا در مسیر قبلی به پیش برود، گفت: البته در این حوزه تنها راه حلی که به ذهن من میرسد، تعیین یک مرجع حقوقی بی طرف همچون «دیوان بین المللی دادگستری» برای راستی آزمایی پایبندی آمریکا و سایر اعضای برجام به تعهداتشان و احتمالا تعیین خسارات وارده ناشی از اعمال غیرقانونی کشورهای عضو است. این پیشنهاد از این نقص در برجام ناشی میشود که آژانس بین المللی انرژی اتمی مسئولیت بررسی پایندی ایران به تعهدات برجام را بر عهده دارد، اما هیچ نهاد ثالثی مسئولیت راستی آزمایی سایر اعضای برجام در زمینه تعهدات تحریمی را بر عهده ندارد.
وی با بیان اینکه در سطح داخلی آمریکا، وضعیت اخذ تضمین حتی پیچیدهتر از سطح بین المللی است، گفت: قویترین معاهدات بین المللی آمریکا، آنهایی هستند که توسط کنگره این کشور (مجلس نمایندگان و مجلس سنا) به تصویب برسند. با وجود اینکه دموکراتها اکثریت هر دو مجلس را در اختیار دارند، اما تصویب برجام در کنگره از احتمال بسیار کمی برخوردار است و با توجه به همین مسئله، عملا گزینهای نیست که دولت آمریکا مد نظر داشته باشد. ضمن اینکه حتی معاهدات بین المللی که به تصویب کنگره هم برسد، قابلیت لغو توسط این نهاد را دارد. این مسئله با توجه به این واقعیت که هر چند سال یک بار ترکیب کنگره تغییر میکند، از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ بنابراین تصور اینکه تصویب برجام در کنگره آن را به صورت دائمی به یک قانون مبدل میسازد، تصوری اشتباه است.
بایزیدی ادامه داد: سناریوی حقوقی دیگر این است که همانند دوران اوباما، رئیس جمهور آن را در قالب یک توافق به امضا برساند. این وضعیت نیز نمیتواند چندان پایدار باشد، چراکه رئیس جمهوری بعدی آمریکا به راحتی و با یک فرمان اجرایی امکان خروج مجدد از برجام را خواهد داشت. فرمان اجرایی دیگر مکانیسم حقوقی و سیاسی است که رئیس جمهور آمریکا میتواند از آن برای قانون کردن توافقات امضا شده استفاده کند. البته فرامین اجرایی نیز به راحتی توسط روسای جمهور بعدی و حتی دادگاههای آمریکایی قابل لغو هستند؛ بنابراین این مکانیسم هم تضمین قابل توجهی ارائه نمیدهد.
کارشناس مسائل بین الملل تصریح کرد: با توجه به مطالب گفته شده، چه در سطح بین المللی و چه در سطح ملی (در آمریکا)، تضمین حقوقی و سیاسی پایدار و قابل اتکایی برای عدم خروج مجدد آمریکا از برجام وجود ندارد. در این فضا به نظر من بهترین تضمینی که میتوان به آن دست یافت، برگشت پذیر ساختن برنامه هستهای ایران است. در شرایط فعلی، دولت آمریکا در مدت زمان کوتاهی و تنها در عرض یک روز میتواند با صدور یک فرمان اجرایی نه تنها تحریمهای لغو یا تعلیق شده قبلی را بازگرداند، بلکه تحریمهای جدیدی را نیز علیه کشور وضع نماید.
وی افزود: این در حالی است که برگشت پذیری برنامه هستهای ماهها و شاید حتی سالهای طول بکشد؛ بنابراین این یک منطق پذیرفته شده روابط بین المللی است که هر دولتی در هر نقطهای از جهان، در صورت ورود به مناسبات بین المللی، گرچه باید با حسن نیت برای تحقق شرایط مطلوب تلاش کند، اما همزمان و همیشه باید برای بدترین سناریوی ممکن نیز آمادگی داشته باشد.
بایزیدی اضافه کرد: در این شرایط و پس از احیای احتمالی برجام، اگر بدترین سناریوی ممکن در آینده، یعنی آمریکا مجددا از برجام خارج شود و تحریمها را مجددا وضع کند، ایران نیز باید به همان سرعت توانایی بازگشت به نقطه صفر تعهدات برجامی را داشته باشد. تنها در این صورت است که موازنه تهدید بین ایران و سایر اعضای برجام به نحوی برقرار خواهد شد، که هر دولتی در آمریکا، چالشهای عدم اجرای تعهدات برجامی خود را بیشتر از مزایای آن تشخیص خواهد داد؛ بنابراین دولت ایران باید بهترین تلاش خود را برای ایجاد تغییر در محاسبات استراتژیک طرفهای مقابل و معتبرسازی راهبردهای درپیش گرفته شده، به کار ببندد.