تیم ملی ایران در عرصه سیاسی و اختصاصا در رأس قوه مجریه، بیش از یک دهه بهدست افرادی بود که بهنحو شایسته، «عازم» نبودند. عزم از مهمترین مراحل سیر و سلوک است؛ چه سیر آفاقوانفس؛ چه سلوک حکمرانی و مدیریتی.
اگر عزم باشد، یقظه و بیداری و در پی آن، سایر ملزومات حرکت الی المطلوب بهوجود میآید. عزم است که انسان را به حرکت وامیدارد و به اصلاح میرساند. عزم انسان، در طول مسیر، قوی و ضعیف میشود؛ یکی از مهمترین عوامل قوت عزم، تشویق، ترغیب و همراهی بدنه نسبت به رأس است. اگر بین عالم و جاهل، صالح و طالح، بهشتی و جهنمی فرق قائل نباشیم، ارادهها بهمرور سست میشود. در پیشگاه الهی بین اینان فرق است؛ در صحرای محشر، ندای وامتازوا الیوم ایها المجرمون سر داده میشود تا صفها از هم جدا شود. قیامت، روزی است که ندعوا کل اناس بامامهم؛ هر کس با امامش محشور و مشهور میشود و پشت او میایستد. این جداسازیها ازجمله تبعیضهای روا و عین عدلی است که خدای عادل برقرار میکند. بندگان خدا نیز بین مقصرِ مصر و قاصرِ با حسن نیت باید تفاوت بگذارند. بین کسی که اساسا نمیخواسته کاری کند و نکرده است با کسی که میخواهد کاری انجام دهد اما فعلا بهواسطه میراث شومی که به ارث برده، مقدورات محدودی دارد، بین کسی که عزم کار دارد، از جنس مردم است و درد و رنج آنها او را به رنج میآورد با کسی که قول و فعلش نمک بر زخم میپاشید، از آسمان تا زمین فرق است.
تذکر نسبت به کاستیها، تقصیرها و قصورها لازم است اما نباید فراموش کرد صعوبت سکانداری مجموعهای که روز اول با صدهاهزار میلیارد تومان بدهی تحویلشده چقدر است. نسخههای اقتصادی زمانبر و بهواسطه چرخدندهای عمل کردن پارامترهای اقتصادی و اثرگذاری آنها بر یکدیگر، دارای نتایج مثبت و منفی فراوانی است که بایستی برآیندی به آن نگریست. نه حال بورس، یکروزه یا حتی صدروزه خوب میشود؛ نه نرخ دلار را میتوان با این اوضاع ارزی تثبیت کرد. حتی خبر مسرتبخش از مذاکرات روبهجلو برای آزادسازی سه و نیم میلیارد دلار ارز بلوکهشده نیز، مسکّنی بیش به شمار نمیآید.
جراحی اقتصادی بر مبنای همان بایدهایی که پیشتر توسط کارشناسان متخصص و متعهد کشور اعلامشده است بایستی شروع شود؛ خونریزیها و تبعات آن مدیریت شود و فشار آن به قشر آسیبپذیر با تدابیر دیگر جبران شود. وگرنه صرفا گذران ایام میکنیم و افق روشنی نمیتوان تصور کرد. ظرفیت کشور در همه ابعاد، قابلتوجه و اتکاست، چنانچه مردم را وارد صحنه مدیریت کشور کنیم و آنان را در جریان روال کار و سختیهای آن بگذاریم، بیتردید همراهی و کمک ملت را خواهیم داشت اما اگر بدنه مردم، چندصدایی، چارهجوییها و زمان خریدنهای بیمورد را ببینند، هم خود ناامید میشوند هم با گلایههای بهحق و شروع انتقادات جدی، مسئولان عازم را نیز بیانگیزه و سست اراده میکنند.
یار دوازدهم هم وظیفه حمایت دارد و هم وظیفه هدایت. آنگاهکه عزم میبیند و تغییرات ملموس را در رفتار زمامداران میبیند باید حمایت کند و آنجا که احیانا سستی، ترس یا وقتکشی میبیند باید با مطالبه گری عالمانه، افراد را به مسیر درست هدایت کرده تا بتواند با کسب نتیجه درست، بازهم آنان را حمایت کند و این چرخه مثبت به تکرار حمایتها منتهی شود.