یک جریان معلومالحال سیاسی در کشور از همان آغازین ماههای پیروزی انقلاب همواره عادت کرده ریشه هر مشکل ریز و درشتی را در مملکت فورا به نداشتن رابطه با آمریکا ربط دهد و وجود روحیه استکبارستیزی در مردم ایران را مسببالاسباب تمامی معضلات اعم از فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی معرفی کند. این تحلیل اعتیادگونه آنقدر در سالهای اخیر شدت گرفت که حتی مشکل خشکسالی و کمبارشی و به تبع آن کمآبی در کشور را به تسلیم نشدن در برابر زیادهخواهیهای یانکیها پیوند زد! جریان مذکور همچنین اینگونه القا میکند که نداشتن رابطه با آمریکا به منزله جدایی از کل دنیاست و تا زمانی که این مسئله حل نشود مشکلات ما خصوصاً تنگناهای اقتصادی پابرجاست. در اینباره نکاتی مطرح است:
1- شکی نیست که آمریکا دشمن درجه یک مردم ایران است. وقایع چهار دهه انقلاب به وضوح میزان خصومت سران کاخ سفید با ایرانیان را نشان میدهد از خباثت نظامی و امنیتی گرفته همچون حمایت کامل از صدام جنایتکار برای تجاوز هشت ساله به این مرز و بوم، سرنگون کردن هواپیمای مسافری و به شهادت رساندن 290 انسان بیگناه و کمک به تروریستهای منافق برای کشتار 17 هزار ایرانی تا کارشکنیهای متعدد علمی برای ممانعت از دستیابی نخبگان ایرانی به فناوریهای پیشرفته و ترور داشمندان هستهای تا خصومتهای اقتصادی همچون تحریمهای نفتی و بانکی و دارویی و... و در آخرین مورد هم که طی روزهای اخیر رخ داد دزدی دریایی برای سرقت نفت ایران .
همه اینها بیانگر عداوت آشکار آمریکاییها با دولت و ملت ما طی 40 سال اخیر است اما سؤال اساسی اینکه آیا این دشمنی بهدلیل نداشتن رابطه است؟ خیر، چرا که وضعیت برخی کشورهای غرب آسیا نظیر عربستان که اتفاقا رابطه بسیار خوبی هم با آمریکا دارند- تا حدی که ترامپ از رژیم سعودی بهعنوان گاو شیرده یاد کرد- نشان میدهد لزوما داشتن رابطه با آمریکا و سرسپردگی در برابر خواستههای آنها نمیتواند سبب دوستیشان شود. اخیرا جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا رسما اعلام کرد که «بایدن حتی نمیخواهد بنسلمان را در اجلاس گروه 20 ببیند».
نمونه دیگر، وضعیت دولت اردوغان است.ترکیه در داشتن رابطه با آمریکا آنقدر پیش رفته که سالهاست بخشی از خاکش به اشغال پایگاه هوایی آمریکا(اینجیرلیک) درآمده و بیش از 5 هزار نظامی ایالات متحده و دهها جنگنده این کشور بدون هیچ اعتنایی به دولت اردوغان در این پایگاه رفت و آمد میکنند. علاوه بر این اردوغان طی دهه اخیر تقریبا تمامی دستورات غربیها برای مقابله با جریان مقاومت و حمایت از داعش را مو به مو اجرا کرده اما با این وجود، آمریکاییها سالهاست از فتحالله گولن سرکرده کودتای 2016 علیه اردوغان حمایت میکنند و به او جا و پناه دادهاند. غربیها حتی در بحران اخیر اقتصادی ترکیه نیز نه تنها به کمک اردوغان نیامدند بلکه سفرایشان را هم به بهانهای از این کشور بردند تا عرصه بیش از پیش بر دولت آنکارا تنگ شود.
نکته قابل تأمل اینکه بحران اقتصادی این روزهای ترکیه پاسخ واضحی به کسانی است که معتقدند داشتن رابطه با آمریکا باعث رفع مشکلات اقتصادی است. طبق آمارهای رسمی، امسال اقتصاد ترکیه مانند سالهای ابتدای قرن ۲۱ رشدهای بالاتر از ۶ درصد را تجربه نخواهد کرد. تورم نیز از سال ۲۰۱۷ دورقمی شده و در سال جاری به حدود ۱۹ درصد رسیده است و پیشبینیها نشان میدهد این رقم به بالاتر از ۲۰ درصد خواهد رسید. این بیشترین تورم ترکیه در سه سال اخیر است. کاهشی شدن رشد در کنار نرخ بهره منفی و تورم بالا در این کشور، آینده اقتصاد این کشور را با ابهام روبهرو کرده است. در کنار اینها سه برابر شدن نرخ برابری دلار با لیر در عرض ۵ سال نیز نشان از بیثباتی اقتصاد در این کشور دارد. چند ماه پیش روزنامه نیویورکتایمز به نقل از یک نظرسنجی معتبر در ترکیه خبر داد ۶۳ درصد پاسخگویان و اکثریت حامیان اردوغان معتقدند که ترکیه با سر به سوی بدتر شدن وضعیت حرکت میکند.
2- کسانی که میگویند مشکلات اقتصادی کشور با اجابت خواستههای آمریکا برطرف میشود خوب است به این سؤال پاسخ دهند که مگر دولت آقای روحانی طی هشت سال گذشته تمام دستورات غربیها را در قالب برجام اجرا نکرد و تاسیسات هستهای کشور را تا مرز تعطیلی کامل پیش نبرد پس چرا اوضاع اقتصادی به مراتب بدتر از روزهای آغاز بهکاردولت یازدهم شد؟ چرا ارزش پول ملی طی هشت سال گذشته تا 9 برابر کاهش یافت؟ چرا قیمت مسکن 700 درصد افزایش یافت؟ چرا نرخ تورم بهطور بیسابقهای طی سه سال مداوم بالای 30 درصد ثبت شد؟ چرا نرخ رشد اقتصادی در میانگین هشت ساله تقریبا صفر درصد شد؟ چرا سرمایهگذاری خارجی در کشور به شدت سقوط کرد؟ و چرا...
اینها نتایج واقعی دل بستن به آمریکا برای حل مشکلات اقتصادی است. رهبر معظم انقلاب در آخرین دیدار با مسئولان دولت قبلی نکته مهمی را در این زمینه متذکر شدند:
«دیگران باید از تجربههای شما (دولت آقای روحانی) استفاده کنند. این تجربه عبارت است از بیاعتمادی به غرب؛ آیندگان باید از این تجربه استفاده کنند. در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد؛ به ما کمک نمیکنند و هرجا بتوانند ضربه میزنند؛ آنجایی که ضربه نمیزنند، آنجایی است که امکانش را ندارند؛ هرجا امکان داشتهاند ضربه زدهاند؛ این تجربه بسیار مهمّی است. مطلقاً نبایستی برنامههای داخلی را به همراهی غرب موکول و منوط کرد، چون قطعاً شکست میخورَد، قطعاً ضربه میخورَد. شماها هم هر جاییکه کارهایتان را منوط کردید به [همراهی] غرب، ناموّفق ماندید؛ هر جایی که بدون اعتماد به غرب، خودتان قد عَلَم کردید و حرکت کردید موفّق شدید. کارکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم این جوری است. هرجا شما موضوعات را به توافق با غرب و به مذاکره با غرب و با آمریکا و مانند اینها موکول کردید، آنجا ماندید و نتوانستید پیش بروید؛ چون آنها کمک نمیکنند، دشمنی [میکنند]، دشمنند دیگر؛ هرجا شما از آنها قطع نظر کردید، خودتان راه افتادید و از شیوههای مختلف [استفاده کردید] پیشرفت کردید.»
3- جریان معلومالحالی که در صدر این نوشتار از آن یاد شد به بهانههای مختلف میکوشد آمریکا را معادل کل جهان جا بزند. این در حالی است که اولا؛ تجربه جمهوری اسلامی که طی چهل سال گذشته با آمریکا رابطه نداشته بیانگر این واقعیت است که ایالات متحده معادل کل جهان نیست و میتوان با وجود قطع رابطه با آن با بسیاری از کشورهای دنیا تعامل داشت و تجارت کرد و از این ناحیه هم به پیشرفتهای خیرهکنندهای در عرصههای مختلف دست یافت. ثانیا؛ اغلب افرادی که به گزاره موهوم جهان دانستن آمریکا دامن میزنند ظاهرا میخواهند سوءمدیریتشان در ارتباطگیری با سایر کشورها را توجیه نمایند. مثال عینی این مطلب در ماجرای واکسن مشاهده شد؛ دولت روحانی ماهها میخواست واکسن وارد کند اما توفیق چندانی در این امر نداشت و حتی در برههای تلاش کرد این عدم توفیق را به FATF گره بزند ولی دولت رئیسی به فاصله چند روز پس از روی کارآمدنش توانست ضمن تعامل با دولت چین دهها میلیون دُز واکسن وارد کرده و سطح واکسیناسیون عمومی را به بیش از 60 درصد رساند. علاوه بر این، دیروز وزیر نفت از آغاز صادرات فرآوردههای نفتی از دو هفته آینده به کشورهای مختلف جهان خبر داد همچنین عضویت دائم ایران در سازمان همکاریهای شانگهای که بعضی از برترین کشورهای اقتصادی دنیا عضو آن هستند در همین دو ماه اخیر و پس از کنار رفتن تفکر کدخدا دانستن آمریکا در کشورمان رخ داد. آیا این اتفاقات نشان نمیدهد که آمریکا کل جهان نیست؟
کمال احمدی