اردوغان از نادر شخصیت های منطقه است که انگار بر روی بند بازی می کند، گاهی مانند کودتای موسوم به میدان "گزی" در سال ۱۳۹۶ و گاهی هم مانند این هفته و رجز خوانی برای قدرت های غربی، با این حال بسیاری از تحلیلگران ترک هم اعتقاد دارند که او فقط تاجایی روی بند حرکت می کند و پای موضع و حرفش می ایستد که موقعیتش به خطر نیفتد.
این هفته نیز بعد از دو روز شاخ و شانه کشیدن برای غربی ها، به شکل ناباورانه ای، فرمان خودرو اش را چرخاند، بویژه پس از آنکه احساس کرد رقبای سیاسی اش در داخل قصد دارند از موقعیت بوجود آمده، برای وارد کردن ضربه به وی استفاده کنند. بسیاری از ترک ها نیز همین نظر را داشتند و معتقد بودند که اردوغان بازی اش را در همین نزدیکی ها به سرعت متوقف می کند؛ آن هم در شرایطی که فضای اجتماعی داخل ترکیه علیه اردوغان در همین چند روز تا جایی پیش رفت که درخواست مردم از رئیس اردوغان برای استعفا ترند شد و کار به جاهای باریک کشید.
شاخ به شاخ با غربی ها
ماجرای اخیر از آنجا شروع شد که اردوغان اوایل این هفته پس از پشتیبانی سفیران آمریکا و چند کشور اروپایی از کمپین آزادی محمت عثمان کاوالا، تاجر و فعال مدنی و مؤسس بنیاد غیرانتفاعی فرهنگ آناتولی و از مخالفان مطرح دولت ترکیه، ۱۰ سفیر خارجی مقیم کشورش را "عنصر نامطلوب" نامید و از وزارت خارجه اش خواست علیه آنها اقدام کند.
رسانه های غربی، گلاویز شدن اخیر رئیس جمهوری ترکیه را در حد گستاخی هم تلقی و عنوان کردند که بحران اخیر جدی ترین تنش اردوغان با غرب در طول نزدیک به دو دهه ای است که بر ترکیه حکم می راند.
سفیران کشورهای آلمان، فرانسه، دانمارک، نیوزیلند، فنلاند، هلند، سوئد، نروژ، کانادا و ایالات متحده در نامه ای به وزارت خارجه ترکیه در روز دوشنبه هفته گذشته ۲۶ مهر خواستار آزادی کاوالا شده بودند، اما واکنش تند اردوغان به این درخواست آنقدر به غربی ها برخورد که "دیوید ساسولی"، رئیس پارلمان اتحادیه اروپا آن را نشانگر رویکرد استبدادی دولت ترکیه دانست.
تصور خیلی ها این بود که این بار اردوغان نتواند ماجرا را جمع و جور کند و کش کنترل آن از دستش خارج خواهد شد، با این حال اردوغان با عنوان اینکه "هدف نه ایجاد بحران، بلکه دفاع از حق حاکمیت آنکارا" بوده است، یکبار دیگر فرمان را چرخاند و درحالی که رسانه های غربی آن را عقب گرد رئیس جمهوری ترکیه توصیف کردند، اما او و اطرافیانش به استناد بیانیه همان ۱۰ سفیر مقیم کشورش، خود را پیروز معرکه اخیر معرفی کردند؛ بیانیه ای که اردوغان نشانه آن دانست که از این پس سفرای غربی محتاط تر خواهند شد.
البته هنوز معلوم نیست در ماجرای بحران اخیر آیا دوستان سابق ترکیه دارند در زمین اردوغان بازی می کنند و یا این اردوغان است که وارد زمین بازی آنان شده است، ولی هرچه هست اینکه ترکیه و برخی از آن امضاء کنندگان نامه، مانند، دو سه سال اخیر بارها به صورت یکدیگر چنگ انداخته اند.
روزهای خوش با بشار اسد
بازی های پرچرخش رجب طیب اردوغان که حالا مخالفان داخلی اش بخصوص قلیچدار اوغلو رهبر حزب جمهوری خلق و داوود اوغلو وزیرخارجه اسبق و از دوستان هم حزبی اردوغان تلاش دارند برای انتخابات آینده، او را از مسند قدرت کنار بگذارند، در طول سال های اخیر چند نمونه دیگر مورد بیاد ماندنی هم دارد.
از جمله این حرکت ها، رابطه اش با دمشق تا قبل از بحران جنگ داخلی بود. او تا قبل از ۲۰۱۱ از چنان روابطی با بشار اسد برخوردار بود که کسی نمی توانست پیش بینی کند روزهایی را که او از هر امکانی برای به زیر کشیدن بشار اسد استفاده می کند.
اردوغان در حالی کمر به نابودی حکومت بشار اسد بست که رئیس جمهوری سوریه او و حکومتش را حامی و دوست قابل اعتماد برای روزهای بحرانی تلقی می کرد، اما حالا بشار اسد قبل از گروه های تروریستی و در راس آنها داعش، از اردوغان و چرخش باور نکردنی اش گلایه دارد.
پشت در اتاق پوتین
بعدها در سال ۲۰۱۴ میلادی، جهان باردیگر شاهد چرخش اردوغان در صحنه منطقه بود. آن هم هنگامی که خلبانان ترک ، یک جنگنده روسی را در آسمان سوریه هدف قرار دادند، نمی شد باور کرد که او بزودی در لیست خریداران تسلیحات روسی قرار خواهد گرفت و به شریک راهبردی مسکو تبدیل خواهد شد.
اردوغان، در کمترین زمان خود را به کرملین رساند و پشت در اتاق کار پوتین دقایقی طولانی صبر کرد و درحالی که خیلی ها با انتشار ویدئوی توهین آمیز آن روز، اردوغان را سرزنش می کردند، او توانست خطر یک واکنش سخت از جانب روس ها را بر طرف کند.
اما چرخش اردوغان تازه شروع شده بود و در حالی که سعی می کرد، آمریکا را از دست ندهد با قرارداد سامانه اس ۴۰۰ به اردوگاه روس ها کوچ کرد، اگر چه همچنان عضوی از ناتو باقی ماند.
اردوغان که به نظر می رسد در بسیاری از بحران های منطقه ای در حال بازی با اردوگاه شرق با محوریت روس هاست و از لیبی تا قفقاز تلاش می کند که این فضای بازی را حفظ کند، با اعلام قصدش برای خرید مدل های جدید جنگنده های سوخو روسیه صدای آمریکایی ها را در آورد و خشم واشنگتن در دوران ترامپ، حالا به دولت بایدن منتقل شده است.
سواری از صهیونیست ها
بازی با رژیم صهیونیستی نیز بخشی از میدان بازی اردوغانی است که حالا در عالم سیاست مو سپید کرده و درصدد است به نوعی افکار عمومی جهان عرب را هم نشانه بگیرد.
اردوغان سال ۲۰۰۸ میلادی (۱۱ بهمن ۱۳۸۷) در جریان اجلاس داووس در سوئیس یکباره شیمون پرز رئیس وقت رژیم صهیونیستی را بخاطر جنگ ۲۲ روزه غزه ، زیر ضربات لفظی خود گرفت و فضای آن نشست مهم امنیتی جهان را به کنترل خود در آورد و روزهایی را رقم زد که در کشورهای عربی برایش هورا کشیدند. او از آن شوآف بسیار حساب شده سود خود را برداشت و سران عرب هم مدت ها روی او حساب باز کردند، اما در تمام این مدت هیچ کدام از تبادلات و مراودات آنکارا با تل آویو قطع نشد.
او حتی امسال هم اگرچه به مراتب ضعیف تر اما یک بازی دیگر را زمانی که امارات و بحرین اقدام به عادی سازی روابط خود با اسرائیل کردند، به عرصه دیپلماسی عرضه کرد؛ به آنان توپید و حمله ور شد، بدون آن که کسی از وی سوال کند، "شما چرا آقای اردوغان؟"
چرخش های جادوئی اردوغان یک بار دیگر در سال ۲۰۱۰ میلادی و با کشتی معروف به مرمره خودنمایی کرد؛ در آن روزی که نیروهای اسرائیلی به کشتی موسوم به آزادی، حامل کمک به مردم غزه حمله کردند و چند نفری هم از اتباع ترک کشته شدند و اردوغان یک باردیگر خود را در صدر حاکمان عرب قرار داد.
البته سعودی ها نیز بارها در تله بازی های اردوغان گیر افتادند که دلیل آن طمع و اتکای رهبران سعودی به کارت ترکیه بود.
دعوا با عربستان در مصر و انتقام در استانبول
در جریان جنبش های اجتماعی سیاسی سال های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱ در خاورمیانه و شمال آفریقا ، سعودی ها با پیروزی محمد مرسی اخوانی در مصر، خود را بازنده بازی در زمین ترکیه دیدند و در مرحله بعد با کودتا علیه مرسی و کمک به ژنرال السیسی برای به قدرت رسیدن، آن را جبران کردند. البته در بحران سوریه هم هر دو کشور ضد اسد قیام کردند، اما بعدها راه این دو از هم جدا شد.
او اما خاطره تلخ سقوط محمد مرسی را هرگز فراموش نکرد و در ماجرای قتل جمال قاشقچی روزنامه نگار منتقد سعودی در کنسولگری عربستان در استانبول که در تاریخ دوم اکتبر ۲۰۱۸ اتفاق افتاد، انتقام سختی از دوست قدیمی گرفت.
اردوغان که مدارک لازم را از صحنه جنایت قتل خاشقچی در دست داشت، چنان پا را روی گردن خاندان حاکم بر عربستان گذاشت که صدای جابجا شدن مهره های این خانواده را می شد در فضای خاورمیانه شنید.
با این حال در همان زمان هم خیلی از فعالان ترکیه ای معتقد بودند که اردوغان بعد از ارضای حس انتقام و گرفتن امتیازهای ویژه ، به سمت عربستان خواهد چرخید، اما گویا ترمیم زخم قبلی حداقل یکی دو سال وقت نیاز داشت و ضرورت توجه به تغییرات و تحولات شتابنده منطقه این چرخش را جلو انداخت، بطوری که اردوغان بهار امسال و در بحبوحه تنش های دیپلماتیک با آمریکا و غربی ها بخصوص فرانسه و همچنین جنگ در قره باغ ، تصمیم گرفت با وساطت قطر متحد خلیج فارسی اش و همچنین عمان، روابط پر تنش با عربستان و مصر را عادی کند.
درباره بازی های اردوغان همچنان می شود نوشت و بازگو کرد؛ از بازی در قفقاز ، سوریه و لیبی با روس ها و بده و بستانش با واشنگتن و بخصوص حالا که به نظر روزهای خوش او با الهام علیف هنوز تمام نشده است.
سوالات زیادی هم در ارتباط با آینده وجود دارد؛ اینکه اردوغان روابط بین المللی و بخصوص منطقه ای اش را که تقریبا پر تنش است و گستره میدان بازی را از آفریقا تا آسیای مرکزی پهن کرده، چگونه مدیریت خواهد کرد و در داخل آیا همچنان می تواند وزنه حزبش را در سپهر سیاسی ترکیه حفظ کند؟، آن هم در مقابل رقبایی که این بار گویا کمربندها را محکم بسته اند.
با همه اینها، اوضاع مرد اول ترکیه، چندان رو براه به نظر نمی رسد و نمی توان به قطعیت گفت این سیاستمدار بازیگر پا به سن گذاشته، همچنان بتواند مهره هایش را روی خانه های شانس حرکت دهد، بویژه آنکه هجوم سفیران ۱۰ کشور از متحدان قدیمی اش با سقوط ارزش پول ملی ترکیه همزمان شد تا نشان دهد که خانه های شانس همیشگی نیستند.