پاییز را پادشاه فصلها نامیدهاند. چراکه فرصتی است برای عبور از گرمای تابستان و رسیدن به سرمای زمستان که همیشه دوستداشتنی به نظر میرسد. به همین دلیل پاییز برای بسیاری از مردم جذاب و دوستداشتنی است و بسیاری از مردم از برخورد با چنین فصلی احساس خوبی دارند.
در این میان هم سینماگران و انیماتورهایی که به توسعه انیمیشنهای سینمایی میپردازند هم علاقه خاصی به پاییز نشان میدهند و به همین دلیل عناوین متعددی در هنر هفتم دیده شده که پاییز را موضوع اصلی خود قرار دادهاند. چراکه تماشا و احساس اتمسفر پاییز همیشه لذتبخش و دوستداشتنی به نظر میرسد.
در ادامه به معرفی بهترین انیمیشنهایی که تماشای آنها در فصل پاییز توصیه میشود، میپردازیم. داستان این انیمیشنهای سینمایی در فصل پاییز روایت میشود یا ارتباطی با سومین فصل دارد.
گرگدوندهها | Wolfwalkers
نمره منتقدان: ۹۹ از ۱۰۰
استودیوی ایرلندی کارتون سالون در چند سال اخیر انیمیشنهای دوبعدی جذابی را به عاشقان دنیای پویانمایی تقدیم کرده که یکی پس از دیگری موفقتر ظاهر شدهاند. انیمیشن «گرگدوندهها» جدیدترین محصول این استودیوی قدرتمند و متفاوت است که در سالی که گذشت، فرصت اکران محدود را پیدا کرد و پس از آن روی سرویسهای استریم هم منتشر شد. این انیمیشن با تصاویری چشمنواز و تصویرسازی خیرهکننده به یکی متفاوتترین و بهترین انیمیشنهای سال تبدیل شده که تماشای چندباره آن هم خالی از لطف نیست.
«گرگدوندهها» میتوانست برنده جایزه بهترین انیمیشن آکادمی اسکار ۲۰۲۰ هم باشد، اما در نهایت در یک رقابت نزدیک و جانانه این جایزه بزرگ را به فیلم «روح» واگذار کرد. این انیمیشن با دریافت میانگین نمره ۹۹ از تماشاگران موفق شده یکی از محبوبترین فیلمها برای منتقدان سینما باشد. این انیمیشن سینمایی داستان خود را در فصل پاییز روایت میکند.
خلاصه داستان: ارباب شهری که در کنار یک جنگل بزرگ وجود دارد، تصمیم گرفته که همه گرگهای جنگلی که در حاشیه شهر قرار گرفته را به قتل برساند؛ بنابراین دختر شکارچیای از سوی ارباب شهر انتخاب میشود تا برای قتل عام گرگها راهی جنگل حاشیه شهر شود، اما او دختری را در جنگل پیدا میکند که روزها دخترکی بازیگوش است و شبها به گرگی خطرناک تبدیل میشود؛ بنابراین سوال برای دختر شکارچی مطرح میشود که آیا همه گرگهای جنگل واقعا گرگ هستند؟
My Life as a Courgette | زندگی من به عنوان یک کدو
نمره منتقدان: ۹۹ از ۱۰۰
این انیمیشن ۶۵ دقیقهای فرانسوی-سوییسی با یک شخصیتپردازی بینظیر و دوستداشتنی با سرعتی باورنکردنی به یکی از دلنشینترین انیمیشنهای خمیری کمتردیدهشده سینما تبدیل میشود که درک داستان آن اندکی غمانگیز و دشوار به نظر میرسد. انیمیشن «زندگی من به عنوان یک کدو» مانند بیشتر انیمیشنهای خمیری به صورت ایستحرکتی ساخته شده و با وجود طراحی ساده و سبکی که دارد، حرفها و مفاهیم بسیاری را مطرح میکند.
درگیری داستان انیمیشن «زندگی من به عنوان یک کدو» با مفاهیم زندگی مدرن و روانشناختی به حدی جذاب و دوستداشتنی است که خاطرات تماشای آن برای مدتی بسیار طولانی در ذهن هر بینندهای باقی میماند. داستان سرد و غمانگیز این انیمیشن سینمایی در فصل جذاب پاییز روایت میشود.
خلاصه داستان: پسربچهای غمگین، اما احساسی در کنار مادر بداخلاقش زندگی میکند. پسرک افسرده داستان ما به صورتی کاملا ناخودآگاه باعث مرگ مادرش میشود. او حالا باید ادامه زندگیاش را در یتیمخانه دنبال کند و این تغییر بزرگ دوستان بسیاری را به زندگی او وارد میکند.
Coco | کوکو
نمره منتقدان: ۹۷ از ۱۰۰
در میان همه ساختههای استودیوی محبوب پیکسار، انیمیشن «کوکو» یکی از عناوین بسیار متفاوت این مجموعه است که اگرچه برای کودکان هم هیجان بسیاری دارد، اما شاید مخاطبان اصلی آن بزرگسالان باشند. انیمیشن «کوکو» با خلاقیتهای همیشگی پیکسار همراه شده تا نگاه ویژه و سرگرمکنندهای به فرهنگ مکزیک و آمریکای مرکزی داشته باشد؛ بنابراین فیلمنامه تلاش میکند تا روایتی آموزنده، جذاب و خیرهکننده از روابط خانوادگی و باورهای سنتی را نمایش دهد؛ بنابراین تماشاگر بزرگسالی که تجربه بیشتری از زندگی و روابط آن دارند، بیشتر از تماشاگران کودک جذب داستان اصلی انیمیشن «کوکو» میشوند. تماشای این انیمیشن در پاییز پیشنهاد میشود.
خلاصه داستان: پسرک ۱۲ سالهای به نام میگل علاقه بسیار زیادی به هنر موسیقی دارد، اما خانوادهاش آن را نسل به نسل ممنوع کردهاند و هیچکس در خاندان او حق آموختن موسیقی را ندارد. با این حال میگل آرزو دارد مانند هنرمند و الگوی همیشگیاش یعنی ارنستو دلا کروز به یک نوازنده حرفهای تبدیل شود.
Coraline | کورالاین
نمره منتقدان: ۹۰ از ۱۰۰
انیمیشن «کورالاین» که در حقیقت براساس کتابی به همین نام ساخته شده، نخستین انیمیشن سینمایی استودیوی لایکا بود و هنوز هم موفقترین انیمیشن این استودیو در دنیای گیشه است. این انیمیشن که با بودجه ۶۰ میلیون دلاری ساخته شده بود در نهایت بیشتر از ۱۲۴ میلیون دلار فروش جهانی کسب کرد. فضای خاص و متفاوت این انیمیشن آن را آهسته آهسته به نماد آثار استودیوی انیمیشنسازی لایکا تبدیل کرد. تماشای این انیمیشن سینمایی در فصل پاییز با خاطرات جذاب بسیاری همراه است.
خلاصه داستان: کورالاین جونز، دختری یازده ساله است که همراه پدر و مادرش زندگی آرام خود را رها میکنند تا به خانه دیگری در یک شهر جدید مهاجرت کنند. این خانه قدیمی، عجیب و دورافتاده است و کورالاین حس خوبی از آن ندارد. کورالاین که از دوستانش دور افتاده و احساس میکند خانوادهاش او را جدی نمیگیرند ناگهان در شرایط عجیبی قرار میگیرد. او یک شب در کوچکی را در خانهشان پیدا میکند که از آن وارد دنیایی سحرآمیز و رنگارنگ میشود. او در این دنیای جدید پدر و مادری مهربانتر پیدا میکند و زندگی جدیدی را در برابر خودش میبیند، اما متاسفانه همه افراد این دنیای جدید یک ویژگی خاص دارند؛ آنها به جای چشم از دکمه دارند.
ParaNorman | پارانورمن
نمره منتقدان: ۸۹ از ۱۰۰
یکی دیگر از آثار استودیوی لایکا که بدون هیچ شک و تردیدی باید در لیست بهترین انیمیشنهای خمیری قرار بگیرد. انیمیشن «پارانورمن» کمدیهای نوجوانانهپسند را با داستانهای ترسناک ترکیب کرده و معجون عجیبی را خلق میکند که تنها یک وظیفه دارد؛ تحت تاثیر قراردادن تماشاگر. به همین دلیل است که «پارانورمن» بیشتر از آنکه بهترین انیمیشن خمیری سینما باشد، چیزی شبیه به یک روایت بینقص و تاثیرگذار ظاهر میشود. فضای این انیمیشن در پاییز روایت میشود.
خلاصه داستان: نورمن پسربچهای آرام و ساکت است که توانایی بسیار عجیبی دارد. او میتواند با مردگان تعامل داشته باشد و با آنها صحبت میکند. اما هیچکس این توانایی او را جدی نمیگیرد. نورمن از خانوادهاش طرد شده و حتی دوستانش هم او را جدی نمیگیرند.